1402/07/19
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَيْکُمُ الصِّيامُ کَما کُتِبَ عَلَي الَّذينَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و هشتاد و سوم سوره مبارک بقره است. در قرآن گاهی خطاب با ﴿يا أَيُّهَا النّاس﴾ است و گاهی با ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾ و گاهی از تعبیرات دیگری جهت خطاب قرار دادن، استفاده میکند.
در این آیه که تعبیر ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾ است یک درس نهفته است که با احترام با افراد صحبت کنید، با افرادی که میخواهید کاری بسپارید با احترام برخورد کنید. اگر به فرزندان خود میخواهید دستور بدهید، گاهی با اخم و دعوا دستور میدهید و گاهی با احترام و الفاظ محبت آمیز مانند عزیزم، جانم، پسر گلم. اگر تعبیرات زیبا به کار ببرید، آن کار بهتر انجام میشود و فرزند هم با روحیه بهتری سراغ آن کار میرود و آن را انجام میدهد. لذا یکی از شیوههای تبلیغ صحیح آن است که انسان خطاب زیبا به کار ببرد.
در اینجا خداوند میخواهد یک کار نسبتاً سنگین را به عهده مردم بگذارد که روزه بگیرند. یک ماه روزه بگیرید، نه غذا بخورید و نه آب بیاشامید و تفصیلاتی که در باب روزه است. این را با محبت و لطف و مهربانی بیان میکند. ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾ احترام است؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، شما شخصیت بالایی دارید و بزرگوار هستید، این کار را انجام دهید.
یکی دیگر از شیوههای تبلیغ، آن است که کار را برای مردم آسان قرار دهیم و آن را مشکل نکنیم. در بیان مطالب اگر بگویم این بحث مشکل است، گوش نمیکنید اما اگر بگویم خیلی مشکل نیست، آسان است منتهی باید دقت کنید، همه مشتاق میشوید که گوش کنید و متوجه شوید. این از شیوههای تبلیغ است در این آیه خداوند متعال میفرماید: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَيْکُمُ الصِّيامُ کَما کُتِبَ عَلَي الَّذينَ مِنْ قَبْلِکُمْ﴾ همه ادیان گذشته هم روزه را انجام میدادند، چیز سختی نیست، معمولی است و دیگران هم انجام میدادهاند. بدین ترتیب روزه برای انسان آسان میشود. به خلاف زمانی که گفته شود این کار دشواری است و این کار سنگین را به عهده شما میگذارم، که در این صورت مار برای انسان سخت میشود.
در مورد نماز هم همین مطلب صدق میکند ﴿إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا﴾[2] در اینجا هم ﴿عَلَى الْمُؤْمِنِينَ﴾ دارد که نشان دهنده احترام به مخاطب است. این دو جهت از شیوههای تبلیغ است و باید در زندگی روزمره مورد استفاده قرار گیرد.
از عبارت ﴿کُتِبَ عَلَيْکُمُ الصِّيامُ کَما کُتِبَ عَلَي الَّذينَ مِنْ قَبْلِکُمْ﴾ در آیه گفته شده که اخبار در مقام انشاء است؛ یعنی ﴿کُتِبَ عَلَيْکُمُ الصِّيامُ﴾ خبر میدهد که نوشته شده، اِخبار در مقام انشاء است البته در آیات دیگر ﴿فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ﴾[3] آمده که صیغه امر است و امر میکند که روزه بگیرید. بنابراین ما از قرائن وجوب را استفاده میکنیم، پس روزه واجب است و این اخبار در مقام انشاء است.
﴿لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾ شاید تقوا پیشه کنید. در میان واجباتی که داریم، نماز، روزه، زکات، خمس، حج و امثال اینها ممکن است ریا وجود داشته باشد؛ یعنی ممکن است کسی نماز بخواند ولی به خاطر اینکه بگوید من آدم خوبی هستم، صف اول نماز جماعت هم میآید ولی ریا میکند و نماز خواندن و شرکت در جماعتش به خاطر این است که مردم بگویند آدم خوبی است. در حج هم ممکن است ریا وجود داشته باشد؛ یعنی ممکن است برای دنیا باشد یا مخلوط باشد، مقداری برای خدا و مقداری برای دنیا باشد. در خمس و زکات هم همینطور است، در همه واجبات ممکن است ریا وجود داشته باشد ولی در روزه ممکن است کسی بگوید روزه گرفتم و از خودش تعریف کند ولی روزه گرفتن یعنی در تنهایی هم غذا نخورد؛ در خانه تنهاست، آب خنک هست، هوا هم گرم است و همه چیز برای نوشیدن آب مهیا است ولی نمینوشد. این تقوا را تقویت میکند. روزه برای ایجاد تقوا از تمام واجبات قویتر است، با اینکه نماز «معراج المؤمن»[4] است، «قربان کل تقی»[5] است، در مورد واجبات دیگر هم روایاتی هست اما در مورد روزه میفرماید: «الصوم لی»[6] روزه برای من است؛ یعنی آن قصد قربتی که در روزه وجود دارد، در واجبات دیگر به آن قدرت نیست.
ممکن است کسی جلوی پدر و مادرش روزه بگیرد ولی وقتی کسی نیست، آب و غذا میخورد که در این صورت دیگر روزه نیست. اگر ایمان نداشته باشد میتواند هر کاری بکند اما اگر خدا را در نظر داشته باشد، این کار را نمیکند. لذا صوم اثر بیشتری در تقوا دارد و تقوای انسان را زیاد میکند. روزه که بگیرید، پاک میشوید و تقوا پیدا میکنید ﴿لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾ اما در عین حال همین آقایی که از سحر تا مغرب غذا نمیخورد، آب نمیآشامد، به زن نزدیک نمیشود، با تمام این اوصاف ممکن است دروغ بگوید، تهمت بزند و غیبت کند؛ یعنی با انجام گناه روزه خود را خراب کند و ارزش خودش را از دست بدهد. آن روزهای که همراه با گناه باشد باعث تقوا نمیشود ولی آن روزهای که خالص باشد، زبانش هم محفوظ باشد و ارکان روزه هم انجام دهد، باعث تقوا میشود. پس ﴿لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾ شاید شما باتقوا شوید. زمینه تقوا در روزه زیاد است و انسانی که روزه میگیرد اگر مواظب زبان و اعمالش هم باشد و روزه عالی بگیرد تقوای بیشتری کسب کرده و ارادهای قوی پیدا میکند، غذا میبیند و نمیخورد، کسی هم در منزل نیست، بهترین غذا و میوه و شربت هست ولی نمیخورد، این شخص ارادهای قوی پیدا میکند و آثار زیادی دارد. آثار اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و آثار دیگر.
میکند. وقتی روزه میگیرد گرسنه میشود، وقتی گرسنه شد به فکر فقرا میافتد که من غذا دارم ولی عدهای این غذا در اختیارشان نیست، به یاد آنها میافتد. حضرت یوسف وقتی که عزیز مصر شد، گفت من باید مثل بقیه مردم زندگی کنم که درد و رنج مردم را بفهمم. این واقعیتی است که اگر ما همیشه در خوشی و راحتی زندگی کنیم، درد بیچارهها را متوجه نمیشویم. ممکن است آدم خوبی باشیم ولی چون طعم فقر را نچشیدهایم، نمیفهمیم که این فقیر چه حالی دارد و چگونه باید مایحتاج زندگی خود را تأمین کند.
کسی که همیشه کارت بانکی پر از پول داشته باشد، هرچند سفارش به رسیدگی به فقرا و نیازمندان کند ولی طعم فقر را نچشیده لذا درک نمیکند که فقرا چه میکشند. پول ندارد ناچار است مسیر طولانی را پیاده برود، چون پول تاکسی هم ندارد، اگر به این حالت برسد، آن موثع متوجه میشود و به درد مردم رسیدگی میکند. اینکه میگوییم مسئولین که فرزندانشان در خارج از کشور زندگی میکنند، برای مسئولیت مناسب نیستند، برای همین است. اینکه بحث میشود که فرزند این مسئول برای کسب علم به خارج از کشور رفته که عالم شود و برگردد و به مملکت خدمت کند، حرف درستی است اما این افراد که مرفه هستند و اشکالشان این است که درد فقرا را نچشیدهاند و نمیدانند که فقرا چه زجری کشیدهاند و چه مشکلاتی دارند. فرزندش مریض میشود و وقتی به بیمارستان میرود پول ندارد که فرزندش را درمان کند، بچه دارد میمیرد ولی پول ندارد. آن مسئول مرفه این را درک نمیکند، دلش میسوزد ولی از جان و دل برای فقرا کار نمیکند. لذا خیلی مهم است که ما در کارهایمان تقوای الهی داشته باشیم.
کسی که مسئولیتی ندارد هر طور که میخواهد زندگی میکند ولی کسی که رئیس میشود و مسئولیتی میپذیرد، باید زندگی متوسطی داشته باشد هم از این جهت که درد فقرا را بفهمد و آنها را درک کند و هم از این جهت که مردم و فقرا به او نگاه میکنند و غصه میخورند که چگونه زندگی میکند و آنها چطور زندگی میکنند.
یکی از جهات روزه این است که آن گرسنگی و تشنگی، مخصوصا وقتی که فصل تابستان باشد و هوا گرم باشد، بیشتر به فکر فقرا میافتند و میگویند کسانی که ندارند و همیشه در مشکل مالی هستند، چه میکشند. پس روزه چنین نتیجهای دارد. البته روزه از جهت سلامتی هم فوایدی دارد ولی در اینجا منفعت معنوی که بیان شده تقوا است که مهمترین هدف در این عالم این است که ما تقوا داشته باشیم. تقوای الهی هدف بزرگی است که هر کسی نمیتواند به آن دست یابد و یکی از راههای دستیابی به آن روزه است.