1402/03/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 181
﴿فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَي الَّذينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و هشتاد و یکم سوره مبارک بقره است. در آیه گذشته به وصیت سفارش شده بود که وصیت یا واجب است و یا مستحب است ولی به هر صورت مورد سفارش خداوند متعال قرار گرفته است. عمل کردن به وصیت واجب یا مستحب، واجب است مثل سلام کردن که مستحب است ولی جواب دادن به سلام، واجب است. وصیت کردن مستحب است ولی عمل کردن به وصیت واجب است و وصی و کسانی که مورد وصایت هستند حق ندارند که وصیت را تغییر دهند.
بعد از این آیه خداوند میفرماید: ﴿فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَي الَّذينَ يُبَدِّلُونَهُ﴾ وقتی وصی وصیت را شنید، اگر وصیت را عوض کند و به وصیت عمل نکند، وقتی وصیت به دست شما رسید و در اختیارتان قرار گرفت، نباید تبدیل کنید که اگر تبدیل کنید، گناه آن به عهده کسانی است که وصیت را تغییر دادهاند. موصی وصیت خود را انجام داده و گفته این کار را برای من انجام دهید، لذا از عهده او ساقط شده و به عهده وصی است که آن وصیت را انجام دهد.
حق میّت از مالی که به ارث میگذارد:
فکر نکنید اشخاص بعد از مردن، حقی در مال ندارد، ثلث مال در اختیار میّت است و قبل از فوت میتواند در مورد یک سوم مال، وصیت کند و وصی باید طبق وصیتنامه عمل کند و ثلث اموال را در موردی که وصیت شده، مصرف کند.
عمل کردن به وصیت:
همانطور که گفتیم، در عین حال که وصیت مستحب است ولی عمل کردن به آن واجب است. مثل ﴿أَوْفُوا بِالْعُقُودِ﴾[2] که عقد خواندن برای بیع یا صلح یا اجاره و ... مباح است اما وقتی بیع، صلح یا اجاره انجام شد، عمل به آن واجب است. تمام عقدها همینطور است، تا زمانی که قرارداد نبستهاید آزاد هستید ولی وقتی قرارداد بسته شد و عقد منعقد شد، دیگر باید به عهد و عقدی که بستهاید وفادار باشید. وصیت هم همینطور است و در عین حال که مستحب است ولی باید به آن عمل کرد.
ضمیر «إِثْمُهُ»:
ضمیر ﴿إِثْمُهُ﴾ به تبدیل برمیگردد که از آیه استفاده میشود، مثل ﴿اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ﴾[3] که ضمیر «هو» به عدل برمیگردد در اینجا نیز گناه آن تبدیل به عهده کسی است که وصیت را تبدیل کرده و تغییر داده است.
بشارت و تهدید:
در ذیل آیه آمده که ﴿إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ﴾ بشارت است یا تهدید؟ در اینجا مفسرین گفتهاند که این عبارتهم بشارت است و هم تهدید؛ بشارت برای کسی است که وصیت میکند، کار پسندیدهای انجام داده و خداوند سمیع و علیم است و به این کار اجر میدهد و برای کسی که وصیت را تبدیل کرده، تهدید است و خداوند سمیع و علیم است و میداند که چه کسی این خیانت را مرتکب شده و جزایش عذاب دوزخ است.
دیون میّت:
کسی که وصیت کرده و نسبت به پرداخت دیون خود سفارش کرده آیا بری الذمه میشود؟ دین دو نوع است:
دین حال؛ یعنی دینی که موعدش رسیده و باید پرداخت شود ولی نمیپردازد و میگوید وصیت میکنم که وارثان پرداخت کنند، در این صورت بری الذمه نمیشود و باید خودش پرداخت کند. در مورد خمس و زکات هم همینطور است، سال خمسی که رسید باید خمس را پرداخت و نباید به آینده موکول کرد. خمس و زکات مثل دیون دیگر است و باید در زمان خودش پرداخت شود. البته وقتی که ورثه به وصیت عمل کنند و خمس و زکات را پرداخت کنند، از گناه او کم میشود اما وظیفه خود انسان است که دیون حال خود را پرداخت کند.
دین مؤجّل: یعنی مبلغی را قرض گرفته و 4 سال بعد باید پرداخت کند و اتفاقا قبل از موعد پرداخت، مرگ او فرا میرسد، در وصیتنامه مینویسد که قرض مرا پرداخت کنید، پرداخت دیون مؤجل بر عهده ورثه است. دیون میت مقدم بر وصیت است؛ یعنی قبل از اینکه اموال را تقسیم کنند، باید دیون میت را بپردازند و سپس اموال را تقسیم کنند.
حکم تغییر وصیت:
کسانی که وصیت را تغییر میدهند و تبدیل میکنند، ضامن و گنهکار هستند؛ یعنی هم حکم وضعی دارند و هم حکم تکلیفی. حکم تکلیفی این است که گناه کرده که به وصیت عمل نکردهاند و حکم وضعی هم این است که ضامن هستند و باید مال را برگردانده و در مسیر وصیت قرار دهند. اگر وصیت به اندازه ثلث اموال میت است که باید به آن عمل شود و اگر بیشتر از ثلث باشد، باید با اجازه ورثه در مسیر وصیت استفاده شود. حتی وصیت نسبت به ادیان دیگر لازم است انجام شود، مثل اینکه میت به پرداخت مقداری از اموال خود به شخص یهودی وصیت کرده باشد، نمیتوان وصیت را تغییر داد و به شخص مسلمانی پرداخت کرد.چنانچه امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیت المال را بین همه مردم، چه مسلمان و چه مسیحی و سایر ادیان پرداخت میکرد.