1401/11/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 173
﴿إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْکُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و هفتاد و سوم سوره مبارک بقره است. خداوند در این آیه تعدادی از موارد حرام را بیان میکند.
حرمت مردار و حیوانی که تذکیه نشده:
در این آیه خوردن مردار و حیوانی که تذکیه نشده، حرام شمرده شده است. ﴿إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْکُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ﴾ مشرکین در هنگام ذبح کردن، اسم بت یا غیر خدا میآوردند، این کار درست نیست بلکه هنگام ذبح باید اسم خدا آورده شود ولی بعضی از مشرکین اسم بت میآوردند و دستهای اسم حضرت مسیح را میآوردند. اگر اسم غیر خدا آورده شود، مذکی نیست و ذبح شرعی صدق نمیکند و حکم میت دارد.
در این آیه، هم خوردن میته حرام دانسته شده و هم ﴿ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ﴾ ﴿أُهِلَّ﴾ یعنی صدایی که برمیآید، اگر این صدا برای غیر خدا باشد، چه اسم بت باشد یا حضرت مسیح یا اسم پیامبر، ذبح حلال نمیشود و تنها راه حلال شدن ذبح، ذکر نام خدا است. اکل میته یعنی مردار، حرام است و اکل غیر مذکی هم حرام است، غیر مذکی یعنی حیوانی که تذکیه صحیح نشده باشد.
اکتفا به مقدار اضطرار:
﴿فَمَنِ اضْطُرَّ﴾ یعنی در حالت اضطرار اکل میته جایز است اما باید توجه داشته باشید که این اضطرار خودش اتفاق افتاده باشد نه اینکه انسان خودش را مضطر کند؛ یعنی به دو صورت میتوان تعبیر کرد ﴿فَمَنِ اضْطُرَّ﴾ یا «فَمَنِ اضْطَرَّ». «فَمَنِ اضْطَرَّ» یعنی کسی که مضطر شود ولی ﴿فَمَنِ اضْطُرَّ﴾ که به صورت مجهول ذکر شده، مقصود این است که انسان خود را مضطر نکند. گاهی انسان به خانهای میرود که میداند در آن خانه به او شراب میدهند، مضطر و مجبور میشود، در این صورت نباید به آن خانه برود، چون میداند با وارد شدن به آن خانه، مجبور به ارتکاب حرام میشود. چنانچه به آن خانه وارد شود، مصداق «فَمَنِ اضْطَرَّ» است؛ یعنی خودش را مضطر کرده است. از اول نباید به آن خانه وارد میشد.
گاهی اوقات هم نمیداند که در این خانه گناه میشود، وارد خانه شده و در خانه را به روی او بستهاند و به ارتکاب گناه مجبور میکنند، این مصداق ﴿فَمَنِ اضْطُرَّ﴾ است؛ یعنی این اتفاق برای او افتاد بدون اینکه خودش انتخاب کرده باشد. اصلا فکر نمیکرد در این خانه گناه و معصیت وجود داشته باشد. ژس اضطرار به دو صورت است: اضطرار اختیاری و اضطرار غیر اختیاری.
این آیه تأکید دارد که شخص بدون اختیار مضطر شود، در این صورت گناه نکرده و عقابی ندارد ولی در این صورت هم وظیفه این است که از حد تجاوز نشود ﴿فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ﴾. یعنی به همان مقدار که مضطر شده اکتفا کند نه اینکه از حد خارج شود. به عنوان مثال اگر مقداری شراب در دهان او بریزند، خودش بیشتر از آن نخورد و تجاوز نکند. مقدار اضطرار حلال است و بیشتر از آن جایز نیست. این یک معنای ﴿غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ﴾ است.
معنای دیگر این است که مقصود از ﴿غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ﴾ این باشد که مضطر شود و ظالم و متجاوز نباشد، اگر ستمگر باشد و مضطر شود، در این صورت استفاده در حد اضطرار برای ظالم جایز نیست. به نظر ما معنای اول مناسبتر است. مضطر هرچند ظالم باشد ولی چون مضطر است، استفاده از حرام در حدی که رفع اضطرار شود برای او جایز است.
حصر در آیه:
مفسرین گفتهاند که حصر در آیه اضافی است نه حقیقی. معنای حصر اضافی این است که نسبی است، نسبت به مورد خاصی این حصر وجود دارد. برای توضیح حصر حقیقی و اضافی دقت به این نکته لازم است که گاهی انسان افعالی را انجام میدهد که حرام است و گاهی اعیان حرام هستند. مثلا ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[2] قمار بازی فعل حرام است. گاهی میگوییم زنا حرام است، این نیز فعل حرام است. در قرآن گاهی افعال حرام شدهاند و گاهی خود شیء حرام دانسته شده مثل مردار و خون که در آیه مورد بحث حرام دانسته شده است. این حرمت مربوط به ذات اشیاء است، ذات اشیاء خباثت دارد، ذات چوب خباثت ندارد ولی وقتی تبدیل به بت میشود، خبیث میشود، عبادت بت حرام است؛ یعنی فعل، متعلق حرمت است، البته اگر ذات چیزی حرام شد، باز به فعل برمیگردد مثل خوردن مردار، خوردن خون و خوردن گوشت خوک، اما خود خباثت مربوط به ذات مردار و خون و خوک است.
ولی در هر صورت مثلا میگوییم: ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ و...﴾[3] این هم حرام است اما این حرمت حرمت نکاح است ولی نگاه کردن به آنها حرام نیست. پس متعلق حرمت فرق میکند، گاهی نکاح حرام است و گاهی نگاه، گاهی اکل حرام است و گاهی شرب و ... .
حال سؤال این است که حصر در ﴿إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْکُمُ الْمَيْتَةَ﴾ چه حصری است؟ این حصر، اضافی است؛ یعنی فقط این موارد حرام نیستند، محرمات زیاد است. ﴿أُحِلَّتْ لَکُمْ بَهيمَةُ الْأَنْعامِ إِلاَّ ما يُتْلي عَلَيْکُمْ﴾[4] این آیه بیان میکند که شتر و گاو و گوسفند برای انسانها حلال است ولی خیلی چیزها وجود دارد که حرام است و بعدا بیان خواهد شد. پس این حصر، حصر اضافی است وگرنه در آیات دیگر موارد دیگری از حرمت بیان شده است. اگر در مورد موارد حرام در قرآن جستجو شود، خواهید دید که موارد زیادی غیر از این چند مورد که در آیه بیان شده، حرام است لذا حصر در این آیه حصر اضافی است به این معنا که این چند مورد از یک بُعد انحصار دارد نه در تمام ابعاد، مثلا در سوره نساء ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ﴾ مربوط به نکاح است، در سوره مائده ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ﴾ مربوط به افعال است و در جایی مثل آیه مورد بحث، ﴿إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْکُمُ الْمَيْتَةَ﴾ مربوط به اکل است.
ممکن است این حرمتها اثرات وضعی هم داشته باشند و به نحوی به یکدیگر ارتباط داشته باشند، مثل اینکه اگر شخصی گوشت خوک بخورد مسائلی برایش پیش میآید؛ که در بعضی روایات به آن اشاره شده است ولی در کل باید به این نکته توجه داشت که حصری که در این آیات مشاهده میشود، حصر هست ولی حصر اضافی است؛ یعنی اشاره به بُعد خاصی دارد نه اینکه بخواهد تمام محرمات را بیان کند.