1401/10/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 172
﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و هفتاد و دوم سوره مبارک بقره است.
خطاب آیه:
خطاب در این آیه شامل همه مردم نیست. خطابهای پروردگار گاهی ﴿يا أَيُّهَا النّاس﴾ است، گاهی ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾ است و گاهی ﴿يا أَيُّهَا الرسل﴾ است که خطاب به پیامبران است، گاهی ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾[2] خطاب به پیامبر( صلی الله علیه و آله) است. پس خطابهای خداوند متعال گاهی شامل تمام مردم میشود، گاهی شامل مؤمنین میشود، گاهی مخصوص پیامبران است و گاهی مخصوص شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. این خطاب کاشف از این است که توجه خاصی در اینجا لحاظ شده، چنانچه میبینیم ﴿هُدًى لِلنَّاسِ﴾[3] در مورد قرآن آمده، ﴿هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾[4] هم بیان شده؛ یعنی گاهی هدایت برای متقین است و گاهی هدایت برای همه مردم است، این دو خطاب با هم تفاوتهایی دارد.
در این آیه امر شده که ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ﴾ در اصول فقه گفتیم که امر دلالت بر مطلق طلب میکند، یکی از جاها همینجا است ﴿کلوا﴾ در اینجا دلالت بر اباحه دارد نه وجوب.
اجتناب از افراط و تفریط:
نکتهای که ممکن است در این آیه مورد نظر باشد این است که در مقابل افراط و تفریطهایی که در جوامع وجود داشته که بعضی افراد، حلال خدا را حرام میدانستند؛ یعنی از چیزهایی که میتوانستند استفاده کنند، کنارهگیری میکردند و از حلال خدا استفاده نمیکردند. افراط به این معنا است. بعضی هم تفریط میکنند به این معنا که از حرام خدا اجتناب نمیکنند. بعضی افراد در جامعه اهل افراط و بعضی اهل تفریط هستند. خداوند میفرماید افراط و تفریط صحیح نیست، ﴿کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ﴾ از طیّباتی که خداوند برای شما قرار داده، استفاده کنید.
معنای طیّبات:
طیّب یا تکوینی است و یا تشریعی، طیب تکوینی به چیزهایی گفته میشود که حلال است، مثل آب و نان و گوسفند و حیوانات حلال گوشت در صورت تذکیه حلال هستند، اینها جزء طیبات تکوینی هستند؛ یعنی خداوند اینها را برای ما خلق کرده است: ﴿خَلَقَ لَکُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً﴾[5] همه آنچه در زمین وجود دارد برای شما خلق شده و شما میتوانید استفاده کنید، اینها از لحاظ تکوینی برای شما حلال است.
لکن همه اینها که حلال تکوینی است، حلال تشریعی هم در کنار آن وجود دارد؛ به عنوان مثال گوسفند حلال است اما اگر شما بخواهید گوسفند مردم را بگیرید و بخورید، حرام است. مرغ حلال است ولی اگر بخواهید مرغ مردم را بخورید، حرام است. این جنبه تشریعی است؛ یعنی از طیبات تکوینی در مسیر حلال استفاده شود؛ یعنی مرغ و ماهی و گوسفند و چیزهایی که برای انسان حلال است، ممکن است از لحاظ تشریعی حرام باشد. مال مردم است و ممکن است غصب باشد.
پس طیبات دو جنبه دارد: یکی جنبه تکوینی است مثل چیزهایی که برای مردم حلال است و دیگری جنبه تشریعی است که حلال تکوینی باید حلال تشریعی هم باشد؛ یعنی از مسیر صحیح اینها را به دست آورید. مرغ را میخرید و استفاده میکنید، این هم حلال تکوینی و هم حلال تشریعی است اما اگر مرغ را بدزدند و استفاده کنند هرچند حلال تکوینی است ولی حلال تشریعی نیست. لذا گفته شد که ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾ خطاب به مؤمنین است، در ﴿يا أَيُّهَا النّاس﴾ همه مردم را مورد خطاب قرار میدهد. اما برای مؤمنین شرایطی دارد که باید مراعات شود، از جمله غصبی نبودن و انجام ذبح شرعی که در صورت مراعات کردن شرایط، حلال تشریعی می شود. لذا در اینجا به مؤمنین خطاب میکند که هم توجه داشته باشید که هم حلال تکوینی باشد و هم حلال تشریعی، اگر هر دو جهت را داشته باشد، طیّب است. در این صورت است که روزی شما میشود، وقتی چیزی برای مردم باشد، روزی شما نیست، وقتی روزی شما میشود که مال شما شود ﴿مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ﴾ پس این جمله اشاره به این مطلب دارد که رزق باید هم طیّب تکوینی و هم طیّب تشریعی باشد.
معنای شکر:
در ادامه آیه میفرماید: ﴿وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ﴾ إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ خدا را شکر کنید. معنای شکر خداوند، انجام واجبات و ترک محرمات است. اگر واجبات انجام شود و محرمات ترک شود، شکر خدا محقق شده است و در صورت ارتکاب گناه و ترک واجبات، شکر خدا تحقق پیدا نکرده است.
انواع شکر:
شکر سه نوع است: شکر جوارحی، شکر قلبی و شکر لسانی. شکر لسانی آن است که شکر خدا را بر زبان جاری کنیم، بگوییم «اشکر الله علی نعمائه» «شکرا لله».
شکر قلبی ان است که در قلب شما این اعتقاد وجود داشته باشد که آنچه لطف و محبت است از ناحیه پروردگار است؛ اگر میبینید که بهترین میوهها و غذاها در اختیار شما است، دسترسی به طیبات دارید، همه اینها لطف و عنایت پروردگار است، این شکر قلبی است؛ یعنی قلب شما این اعتقاد را دارد که این الطاف، از ناحیه پروردگار است. خیلی از افراد این میوهها و غذاها و نعمتها را در اختیار ندارند، لذا باید این اعتقاد را داشته باشیم که اینها الطاف خداوند است.
یکی از نعمتهای الهی نعمت ولایت است، ﴿أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾[6] نعمت ولایت خیلی مهم است. اینکه ولایت ائمه(علیهم السلام) را دارید و ولایت فقیه را پذیرفتهاید، رهبر شایستهای دارید، همه اینها لطف پروردگار است؛ یعنی نعمتهای ظاهری مثل آب و غذا و غیره یک نعمت است و نعمت ولایت از مصادیق مهم نعمتهای الهی است. خیلی از افراد از نعمت ولایت محروم هستند ولی الحمدلله محبت اهلبیت در قلب ما هست و این نعمت ولایت یکی از نعم الهی است که ما باید شاکر آن باشیم.
مفهوم آیه:
مفهوم ﴿کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ﴾ این است که «لاتأکلوا من الخبیثات» از چیزهای خبیث استفاده نکنید. در کفایه در مورد مفهوم وصف خواندهاید، یکی از مصادیق این بحث اینجا است و این مفهوم را میرساند.
عبادت خالصانه:
﴿وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾ معنای ﴿إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾ این است که فقط خدا را عبادت کنید. در مورد ﴿إیَّاکَ نَعْبُدُ وإیَّاکَ نَسْتَعِین﴾[7] میگوییم تقدیم ما حقه التأخیر یفید الحصر؛ یعنی فقط به خدا توجه کنید و فقط او را عبادت و اطاعت کنید. مهم است که عبادت خداوند خالص باشد، با خلوص نیت خدا را عبادت کنید: ﴿إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾ در اصل باید «تعبدون ایاه» گفته میشد. مفعول «تعبدون» مقدم شده است؛ یعنی فقط خدا را عبادت کنید. ما باید بنده خدا باشیم و دستورات او را امتثال کنیم، امتثال دستورات دیگران برای ما لازم نیست. اگر دیگران مانند پدر و مادر را امتثال میکنیم، این امتثال به دستور خداوند است؛ چون خدا فرموده ما امتثال میکنیم. اینها در طول فرمان خدا است، خدا دستور داده پس ما هم انجام میدهیم.
پس یکی از وظایف ما این است که خدا را عبادت کنیم و شکر او را بجا آوریم: ﴿کُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ﴾ در ﴿وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ﴾ هم همینطور است؛ یعنی فقط خدا را شکر کنید، به این طرف و آن طرف رو برنگردانید، به حاشیه نروید، هرچه خدا گفته باید قبول کرده و دستورات او را هم امتثال کنیم.