1401/09/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 168
﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و شصت و هشتم سوره مبارک بقره است. در رابطه با تفسیر این آیه توجه به نکاتی لازم است:
نکته اول:
در آیات قرآن گاهی تعبیر به ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾[2] شده است و گاهی تعبیر به ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ﴾ شده است. ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا﴾ خطاب به مؤمنین است ولی ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ﴾ خطاب به تمام انسانها است. در این آیه تعبیر ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ﴾ دارد و معنایش این است که همه مردم مورد عنایت پروردگار هستند و همه مردم باید به این نکته توجه کنند؛ این یک نکته جهانی و عمومی است و اختصاص به مؤمنین ندارد.
در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) یک سری خرافات وجود داشته که بعضی از افراد بعضی از حیوانات را حرام میدانستند و خوردن آن را جایز نمیدانستند. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به وسیله همین آیه که خداوند متعال بر او نازل فرمود میخواهد آن خرافات کنار گذاشته شود. از همه چیز استفاده کنید ﴿کُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً﴾ هرچه در زمین است حلال است و باید توسط مردم استفاده شود. این خرافات باید کنار گذاشته شود، هرچه در زمین است برای شما حلال است. پس این آیه خطاب به همه مردم است و مردم باید از همه چیزهایی که در زمین است استفاده کنند، اختصاص به مؤمنین هم ندارد و کفار و مشرکین و فاسقین هم از آنچه در زمین است استفاده کنند.
نکته دوم:
معنای کلوا: ﴿يااَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لاتَأكُلوا اَموالَكُم بَينَكُم بِالباطِلِ اِلاّاَن تَكونَ تِجارَةً عَن تَراضٍ مِنكُم﴾[3] معنای ﴿لاتَأكُلوا﴾ چیست اگر کسی در خانه غصبی بنشیند مصداق این آیه هست یا نه؟ به طور کلی منظور از اکل، تصرفات است؛ از مطلق تصرف، تعبیر به اکل میشود، چون اکل نمونه بارز تصرف است. یکی از تصرفات، اکل است، آب غصبی هم نباید نوشید، در زمین غصبی هم نباید نشست یا ساکن شد و همه این امور تصرف است ولی نمونه بارز آن، اکل است. هر چیزی که مورد معامله قرار میگیرد قابل تصرف است پس همانطور که ﴿لاتَأكُلوا﴾ معنا میشود، ﴿کُلُوا﴾ نیز به همان صورت معنا میشود؛ یعنی معنای آیه اینطور میشود که در چیزهایی که در زمین وجود دارد تصرف کنید، از مسکن و آب و غذا و حیوانات استفاده کنید. ﴿خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً﴾[4] همه آنچه در زمین است در اختیار شما است. پس منظور از کلمه اکل در این آیه، مطلق تصرفات است و اختصاص به خوردن ندارد.
نکته سوم:
اگر با وجود این آیه، کسی بگوید من از آنچه در زمین است استفاده نمیکنم، راه شیطان را پیموده است لذا خداوند میفرماید: ﴿وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ﴾ باید از مظاهر طبیعت استفاده کرد آنچه در زمین است برای شما است و باید بهترین استفاده را از آنها کرد و هرگونه کنار گذاشتن نعمتهای دنیا خطوات شیطان است. فکر نکنید که اگر مسیر مادیات را کنار بگذارید به معنویت میرسید، معنویت این نیست که شما از حلال خدا اجتناب کنید بلکه باید از حلال استفاده کرد و از حرام اجتناب کرد.
یکی از راههای شیطان برای فریب انسان این است که انسان را از استفاده کردن از مظاهر دنیا منع میکند. لذا باید مراقب بود که فریب شیطان نخوریم. مسیر خدایی این است که آنچه که در اختیار شما قرار داده شده استفاده کنید.
نکته چهارم:
هرچه در زمین است حلال است. حرمت دلیل میخواهد و حلیت نیاز به دلیل ندارد ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[5] این دلیل است اما اگر دلیل نداشتید همه چیز حلال است. «کل شیء لک حلال حتی تعلم انه حرام»[6] این نکته از آیه استفاده میشود.
نکته پنجم:
﴿کلوا﴾ صیغه امر است. حال این صیغه امر دلالت بر وجوب دارد یا استحباب یا جواز؟ به نظر میرسد دلالت بر رجحان دارد. در بحث صیغه امر گفتیم که دلالت بر مطلق رجحان میکند، اعم از وجوب و استحباب. گاهی خوردن واجب است، خوردن برای انسان گرسنه واجب است، گاهی آشامیدن برای انسان واجب است، مسکن گاهی برای انسان واجب است تصرفات واجب است و گاهی هم خوب و مستحب است که انسان خانه وسیع داشته باشد، اسب یا ماشین سواری خوبی داشته باشد. پس ﴿کلوا﴾ را نباید به معنای جواز گرفت چنانچه بعضی از مفسرین به معنای جواز گرفتهاند بلکه به معنای رجحان است. رحجان دارد که شما در آنچه در زمین وجود دارد تصرف کنید و واجبات و مستحبات را هم انجام دهید.
نکته ششم:
﴿کُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً﴾ آنچه در زمین است قابل تصرف است اما خود زمین هم قابل تصرف است و حلال و طیّب است. حلال به دو صورت است: بعضی از حلالها هست که انسان از آنها متنفر است، فرض کنید بول حیوانات که بعضی از آنها حلال است، جس نیست و خوردن آن هم جایز است ولی انسان متنفر است. ﴿حَلالاً طَيِّباً﴾ یعنی طیب بودن را در حلال توجه کنید به این معنا که از نظر عقلی و طبیعی پاکیزه و تمیز باشد. پس ﴿حَلالاً طَيِّباً﴾ یک قید است؛ یعنی هر حلالی را نخورید. حلال طیب یعنی غیر از اینکه حلال است، پاکیزه هم هست. فرض کنید بول یک حیوان ممکن است حلال باشد ولی پاکیزه نیست.
«من» در ﴿کُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ﴾ «مِن» تبعیضیه است؛ یعنی همه زمین و همه آنچه که در زمین است حلال نیست، بعضی چیزها حلال است و بعضی چیزها حرام. در زمین، حرام هم وجود دارد، سگ و خوک و شراب و... حرام هستند.
نکته هفتم:
حلیت دو نوع است: یکی مربوط به اکل است و دیگری مربوط به مأکول. توضیح اینکه در ماه مبارک رمضان انواع غذاهای حلال در مقابل شما هست ولی نمیخورید، در اینجا حرمت اکل وجود دارد. همه غذاها حلال است ولی نمیخورید. گاهی حرمت مربوط به مأکول است مثل اینکه میگوییم این خمر است و نباید بخوری. یا گوشت گوسفند حلال است این حلیت مأکول است. ﴿حَلالاً طَيِّباً﴾ نیز حلیت مأکول است.
نکته هشتم:
راه مستقیم خداوند یکی است ولی خطوات شیطان متعدد است، از هر راهی وارد میشود که انسان را به انحراف بکشاند. یک راه نیست، بعضی را با مال، بعضی با مقام و بعضی با شهوت و راههای مختلف دیگر منحرف میشوند. یک عالم را با خمر فریب نمیدهد، بلکه با مقام فریب میدهد، شخصی را با مال فریب میدهد و منحرف میکند. ﴿خطوات الشیطان﴾ یعنی قدمهایی که شیطان از راههای مختلف وارد میشود و انسان را به انحراف میکشاند.
نکته نهم:
باید توجه داشت که استفاده از حلال زمینه عبودیت شما را بیشتر فراهم میکند تا انسانی که بگوید من منزوی هستم و از حلال خدا هم استفاده نمیکنم، آب و غذا نمیخورم، زن نمیگیرم، خانه نمیخواهم فکر نکنید این تفکرات شما را به خدا نزدیک میکند بلکه باعث انحراف می شود و اگر از حلال خدا استفاده کنید بیشتر میتوانید به خدا نزدیک شوید لذا میگویید «من لا معاش له لا معاد له» به معاش خود برسید تا بتوانید به معاد برسید؛ یعنی وقتی معاش کسی از بین برود، معادش هم از بین میرود لذا میگوییم به امور اقتصادی مردم رسیدگی کنید و از این آیه هم میتوان این مطلب را استفاده کرد.
نکته دهم:
شیطان هم قدم به قدم انسان را به انحراف میکشاند، یک مرتبه شما منحرف نمیشوید. شیطان انسان را آرام آرام منحرف میکند، اول میگوید موسیقی گوش بده، بعد غنا، بعد آلات موسیقی بعد شهوات و بعد انحرافات دیگر؛ مقصود از ﴿خطوات الشیطان﴾ این است؛ یعنی قدم به قدم ممکن است شما به انحراف کشیده شوید.