1401/03/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 159
﴿إِنَّ الَّذينَ يَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدي مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْکِتابِ أُولئِکَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و پنجاه و نهم سوره بقره است. در این آیه خداوند متعال در رابطه با کتمان و نتیجه آن بحث میکند. کسانی که کتمان میکنند، ﴿أُولئِکَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ﴾ بحثی در اینجا وجود دارد که الآن در صحبتهای مسئولین این جمله تکرار میشود که «ترک فعل» معنای ترک فعل این است که باید کاری انجام میشد ولی انجام نشد؛ به این نتیجه رسیدهاند که ترک فعل جزء گناهان است. کسی که وظیفهای دارد و باید وظیفه خود را انجام دهد، انجام نداده است. این معنای ترک فعل است و مجازات دارد و گناه بزرگی است.
معنای «یکتمون»:
انسانها گاهی حقایق عالم را کتمان میکنند، ممکن است در مقابل حق هم مطلبی نگویند؛ یعنی با حق مخالفت نمیکنند ولی حق را هم بیان نمیکنند.
اقسام کتمان:
قسم اول:
کتمان گاهی مربوط به عقاید است؛ یعنی در رابطه با عقاید باید مطلبی را بیان کنند ولی بیان نمیکنند، مثل علمای یهود و نصاری که علائم پیامبر آخر الزمان را که در تورات و انجیل ذکر شده، کتمان میکنند و حقایق را برای مردم تبیین نمیکنند. ﴿يَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ﴾ یعنی حقایق اعتقادی خیلی مهم راجع به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در تورات و انجیل هست که باید برای مردم بیان کنند ولی نمیکنند.
بیّنات؛ یعنی عقاید روشن. در انجیل و تورات خصوصیات پیامبر آخر الزمان ذکر شده ولی علمای یهود و نصاری این مسئله عقایدی را کتمان میکنند.
قسم دوم:
قسم دوم از کتمان آن است که معارف را کتمان میکنند. معارف و دستورات و اموری که در تورات یا انجیل یا قرآن آمده را برای مردم بیان نمیکنند. این کتمان حق است، منتهی قسم اول کتمان عقاید است که به کفر منتهی میشود ولی قسمت دوم مربوط به معارف است، اخلاقیات یا یک سری معارف که در تورات و انجیل و دین اسلام هست ولی اینها کتمان میکنند و برای مردم بیان نمیکنند. ﴿إِنَّ الَّذينَ يَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدي﴾ ﴿وَ الْهُدي﴾ یعنی معارف؛ مطالبی که باعث هدایت مردم میشود. پس قسم اول کتمان مسائل بنیادی و عقیدتی است که به کفر منتهی میشود و قسم دوم کتمان معارف و وظایفی است که در تورات و انجیل و قرآن آمده و اینها بیان نمیکنند.
قسم سوم:
قسم سوم کتمان این است که این افراد حق را وارونه جلوه میدهند؛ یعنی حقایق را بیان میکنند منتهی به دلخواه خود و طبق توجیه خود بیان میکنند، طوری مسئله را مطرح میکنند که به نفع خودشان باشد. یک سری مسائل را مطرح میکنند که گوشهای از حق در آن وجود دارد ولی مطالب باطل را نیز در آن مطرح کرده و با بیان زیبا برای مردم بیان میکنند. ﴿وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ﴾[2] پس سه نوع کتمان وجود دارد.
این مطلب در کل جامعه جهانی وجود دارد، عدهای هستند که عقاید را کتمان میکنند یا معارف را کتمان میکنند و یا حقایق را وارونه جلوه میدهند و با باطل مخلوط میکنند.
﴿أُولئِکَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ﴾ این سه گروه مورد لعنت هستند. این درس کلی برای جامعه اسلامی است که در جامعه کسانی هستند که در مواجهه با مسائل و انحرافاتی که در جامعه به وجود میآید، کتمان میکنند، با حق مخالفت نمیکنند، ولی حق را بیان نمیکنند. درب منزل را میبندند و میگویند ما کاری نداریم و چیزی نمیگوییم، در حالی که باید بیان کنند ولی بیان نمیکنند. این در جامعه وجود دارد ولی مورد آشکار کتمان حق، علمای یهود و نصاری بودند.
بیان حق:
در آیات قبل تفسیر آیه ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ﴾ بیان شد که در مقابل مشکلات باید صبر داشته باشید، البته در مقابل کسانی که حق را کتمان میکنند، کسانی قرار دارند که حقایق را بیان میکنند. گفتن این مسئله آسان است اما مشکل است. در خیلی از مواقع برای شما مشکلاتی به وجود میآید، در بعضی از موارد گردن شما را میزنند، بیان حق، مشکلاتی دارد، کسانی که حقایق را بیان میکنند و در مقابل یکتمون قرار دارند، هم حقایق عقیدتی را بیان میکنند، هم عقاید معارفی را و هم اگر کسی به انحراف کشیده شده، او را برملا میکنند و حقایق را بیان میکنند. پس همانطور که کتمان سه نوع است، بیان حقایق نیز سه نوع است. کسانی که حقایق را بیان میکنند مورد هجوم قرار میگیرند و آزار و اذیت میشوند و حرفهایی به آنها میگویند و تهمتهایی میزنند چرا که حق برای عدهای قابل تحمل نیست و نمیتوانند حقایق را تحمل کنند. کسانی که حقایق را بیان میکنند، باید بر دشمنیها و حرفها و تهمتها و مشکلاتی که برای آنها به وجود میآورند، صبر کنند و البته این افراد، اجر عظیمی دارند.
وظیفه مردم:
مردم وظیفه دارند بیاموزند، انسان جاهل باید جهل خود را برطرف کند اما اشخاص عالم هم وظیفه دارند حقایق را بیان کنند و اگر عالم، علم خود را کتمان کند، جاهل در جهل خود میماند. لذا عالم باید حقایق را بیان کند تا جاهل از جهل خارج شود. همانطور که برای جاهل واجب است که جهل خود را برطرف کند، برای عالم هم واجب است که بیان کند. یک بخش از جهاد تبیین که مقام معظم رهبری(سلّمه الله تعالی) میفرماید همین است باید حقایق بیان شود تا جاهل از جهل بیرون آید، اگر حقایق بیان نشود، جاهل از کجا نفهمد که مشکل از کجا است؟
پس این دو وظیفه متقابل هستند؛ یعنی انسانهای جاهل وظیفه دارند عالم شوند و افراد عالم هم وظیفه دارند حقایق را بیان کنند. وقتی کسی حقایق را بیان نکند، انسانهای جاهل در جهل خود باقی میمانند.
علم یک نعمت الهی است همانطور که همه اعضای شما نعمتهای الهی هستند؛ چشم نعمت خدا است، باید شاکر باشید و در کارهای حلال استفاده کنید و در کارهای حرام به کار نبرید. دست شما نعمت پروردگار است، در مسیر حق باید استفاده کنید. زبان شما نعمت پروردگار است و در مسیر حق باید استفاده شود، علم شما هم نعمت پروردگار است، تعداد محدودی عالم هستند و شکر علم این است که حقایق را بیان کنند.
کسانی که حقایق را با باطل مخلوط کرده و به مردم میگویند از کسانی هستند که ﴿أُولئِکَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ﴾. اخیرا فیلمی که پخش کردند و به ساحت مقدس آقا امام رضا(علیه السلام) اهانت کردند، ما هرچه داریم از آقا امام رضا(علیه السلام) است، هنرمندانی که متأسفانه منتسب به ایران هم هستند، چنین فیلمهایی را میسازند ولی حق را با باطل مخلوط کرده و مردم را به انحراف میکشانند ﴿أُولئِکَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ﴾.