1400/07/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 138
﴿صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ﴾[1]
صحبت در تفسیر آیه صد و سی و هشتم سوره بقره است. خداوند متعال به اهل کتاب میفرماید: ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ﴾ معنای این جمله یا به معنای «خذ صبغة الله» است یا مربوط به آیه قبل است که فرمود: ﴿آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا﴾[2] صبغة الله است. توضیح ایمان به خدا و آنچه از طرف خداوند نازل شده، صبغة الله است. رنگ خدایی گرفتن همان ایمان به خدا و ایمان به قرآن است. اگر میخواهید به قرآن ایمان داشته باشید، صبغة الله رنگ خدایی بگیرید. ﴿وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً﴾ هیچ رنگی از رنگ خدایی بهتر نیست. اگر بناست انسان در یک حزب و گروه و جریانی وارد شود بهترین گروه و جریان، همان رنگ خدایی است.
رنگ خدا:
اگر بتوانیم رنگ خدا بگیریم، اعمال و رفتار و کردار ما شبیه خداوند شود. خداوند رحمان و رحیم است، ما هم عطوفت داشته و نسبت به دیگران مهربان باشیم، خداوند سخی است ما هم سخاوت داشته باشیم. البته صفات باری تعالی در وجود خداوند در حد اعلی است ولی در وجود ما در سطح پایین است. انسان باید نشانه خدا را در وجود خود داشته باشد؛ وقتی دیگران به شما نگاه میکنند، اعمال، رفتار، راه رفتن، حرکات و سکنات شما آنان را به یاد خدا اندازد.
گاهی قیافه و نورانیت شخص و صحبتهایی که میکند، برای انسان معنویت و الوهیت و صفات پروردگار تداعی میشود. این صفات الهی برای انسان ارزشمند است، خصوصا اگر این صفات را با اخلاص انجام دهد؛ یعنی در کنار صفات الهی، عبودیت و اخلاص هم داشته باشد.
تحصیل معنویت به وسیله عمل:
وقتی بچههای یهود و نصاری به دنیا میآیند، آنها را غسل تعمید میدهند که بچهها پاک شوند. این عمل در یهود و نصاری با تفاوتهایی که در روش دارند، مرسوم است. خداوند متعال در این آیه به این نکته اشاره میکند که آن غسل باعث پاکی نمیشود. فکر نکنید شما میتوانید معنویت را با یک غسل برای انسان حاصل کنید بلکه معنویت را باید با عمل به دست آورید، اعمال و رفتار شما باید رنگ خدایی داشته باشد.
هر کس را که میخواهید بشناسید، ببینید که اخلاق و رفتارش چگونه است، اگر اعمال و رفتار و کردارش خدایی بود و رنگ خدایی داشت، ایمان دارد. این آیه شریفه در مقابل یهود و نصاری است که فکر میکردند بهشت را میتوان با پول خرید. ادعا میکردند که ﴿نَحْنُ أَبْنَـؤُا اللهِ وَأَحِبَّـؤُهُ﴾[3] ما بچههای خداییم، ﴿قَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ﴾[4] اینها برای خود برنامه ویژهای داشتند و فکر میکردند میتوانند بدون عمل به خدا نزدیک شوند. هر کس که فکر میکند بدون عمل صالح میتواند به خدا نزدیک شود، در اشتباه است.
راه نزدیک شدن به خدا و تقرب به پروردگار این است که رنگ خدایی بگیرید. رنگ خدایی همان صفات پروردگار است و باید تلاش کرد که مقداری از صفات خداوند را داشته باشید. این همان قول خداوند است که در آیات قبل بیان کردیم ﴿آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا﴾[5] در آیه دیگر داشتیم ﴿مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا﴾[6] در بعضی از آیات داشتیم ﴿نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[7] تفسیر و خلاصه تمام این آیات ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ﴾ است.
ایمان و عمل صالح:
اگر بتوانیم در اعمال و رفتارمان رنگ خدایی بگیریم همان هدف حاصل شده است؛ یعنی اسلام آمده که عمل ما صالح شود، اسلام و قرآن میخواهد بر اعمال ما اثر بگذارد، ایمان به تنهایی کفایت نمیکند و باید عمل صالح در کنار ایمان باشد، لذا یکتاپرستی و توحید و تسلیم در مقابل خداوند و معارف الهی برای این است که این عمل صحیح شود. توحید باید در وجود انسانها اثر بگذارد و اثر آن عمل صالح و به وجود آمدن صفات الهی در درون انسان است.
تمام معارف و عقایدی که در اسلام وجود دارد یک نتیجه عملی دارد و آن ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ﴾ و رنگ خدایی گرفتن است. اضافه شدن «صبغة» به «الله» یا اضافه لامیه است؛ به معنای رنگی که لله است. لله یعنی برای خدا؛ یعنی شما با اخلاص این کار را انجام دهید. ممکن است صفات الهی از انسان صادر شود ولی رنگ خدایی نداشته باشد و برای ریا باشد. میبینید خیلی از افراد با محبت هستند ولی برای ریا و محبوبیت؛ صفات خوب را دارند ولی تمام اینها برای جلب نظر و محبوبیت است که منافعی برای آنها دارد. یهود و نصاری اینگونه بودند ولی خداوند میفرماید رنگ خدایی بگیرید اما این رنگ خدایی برای خدا باشد نه برای منافع مادی. مسلم است که رنگ خدایی برای انسان خوب ممکن است منافعی داشته باشد ولی عمل شما باید برای خدا باشد. اینکه در آخر آیه میفرماید ﴿وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ﴾ اشاره به همین مطلب است که رنگ خدایی باید لله باشد. یا ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ﴾ را به معنای صبغة من الله بگیریم؛ یعنی رنگ از ناحیه خداست.
حقیقت ایمان:
یک بحث این است که آیا ایمان افراد نوری از ناحیه پروردگار است یا اینکه حرکتی است که خودمان انجام میدهیم و ایمان در اختیار ماست. در بعضی از آیات قرآن و روایات این نکته هست که حقیقت ایمان از ناحیه خداوند به انسان عطا میشود، شما مقدمات را انجام میدهید، شهادتین میگویید، سعی میکنید انسان خوبی باشید، اخلاق و رفتار خوبی داشته باشید، واجبات را انجام میدهید و محرمات را ترک میکنید ولی افاضه حقیقت ایمان از ناحیه خداوند است. وقتی شما به مراحلی رسیدید که آمادگی دارید، میگوییم حقیقت ایمان به شما افاضه شد و شما مؤمن شدید. لذا ممکن است کسانی با دلیل و برهان مطالبی را یاد بگیرند و حرفهایی بزنند و کارهایی انجام دهند ولی حقیقت ایمان در وجود آنها نباشد.
حقیقت ایمان باعث میشود که انسان کارهای خیری را که انجام میدهد، برای خدا انجام دهد. کسانی که به خاطر ریا و محبوببیت میان مردم کار میکنند، به حقیقت ایمان نمیرسند و تنها ظاهری از اسلام در وجودشان هست. حقیقت ایمان در صورتی تحقق پیدا میکند که برای خدا کار کند؛ لذا گفته میشود ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ﴾ یعنی این رنگ خدایی از ناحیه خدا باید افاضه شود. شبیه آیه شریفه ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ﴾ است که از ناحیه خداست؛ اینکه میگوییم فطرت همه، توحید و خداپرستی است، اینجا هم ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ﴾ از ناحیه خداست. اینکه ما رنگ خدایی داشته باشیم و سعی کنیم اعمال و رفتارمان خدایی باشد از ناحیه پروردگار است.
معنای «احسن»:
﴿فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾[8] ﴿وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً﴾ ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾[9] ﴿وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ﴾[10] «احسن» افعل التفضیل است؛ یعنی بالاتر از این نداریم، چیزی بهتر از این نداریم که اعمال و رفتار انسان خدایی و برای خدا باشد. اگر بتوانیم اعمال را برای خدا انجام دهیم، که تعبیر به قصد قربت و اخلاص میکنیم، بهترین چیزی است که برای انسان قابل تصویر است.
تناسب آیه با آیات قبل:
در آیات قبل ﴿... نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴾[11] داشتیم، در این آیه ﴿وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ﴾ و در آیه بعد ﴿وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ﴾، مسلمان بودن و مخلص و عابد بودن نکته مهمی است که در اسلام مورد توجه قرار گرفته است. معنای این جملات اسمیه دوام و استمرار است؛ یعنی دائما در حال عبادت باشیم. وقتی شما قصد خالص داشته باشید، راه رفتن و درس خواندن شما هم عبادت است؛ خوابیدن و غذا خوردن و تمام اعمال انسان، عبادت میشود؛ چون شما تسلیم ذات باری تعالی هستید و در حال عبادت خدا هستید. وظیفه ما این است که در حرکات و سکنات به صورت دائمی و با ثبات به این سو باشد که ﴿وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ﴾ رنگ خدایی بگیریم و هیچ رنگی از این رنگ بهتر نیست.
انتخاب حزب و گروه:
در احزاب و گروهها و افکار مختلف که در جامعه وجود دارد باید راهی را انتخاب کنید که خدا در آن وجود دارد. در هر گروهی خدا را بیشتر دیدید، همان گروه بهتر است. بعضی از افراد میبینند که کجا بیشتر برایشان سود مادی دارد، بعضی هم نگاه میکنند که حق با کدام گروه است، خدا و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از کدام گروه راضی هستند. در تمام اعمال و رفتار و نیتها اگر این مسئله ظهور و بروز پیدا کند که کارهای ما رنگ خدایی بگیرد. پیروزی ما همیشه مرهون طرفداری از حق و حقیقت است؛ امام حسین (علیه السلام) اگر در ظاهر مشکلاتی پیدا کردند، ولی به دنبال حق و حقیقت بودند. ما هم که طلبه هستیم و مسیر ائمه را میپیماییم، نباید به مسائل مالی و مقام توجه کنیم.
در رویارویی امام حسین (علیه السلام) و یزید، هرچند یزید در ظاهر پیروز شد ولی در واقع امام حسین (علیه السلام) پیروز شد، این نهضت و قیام اباعبدالله (علیه السلام) بود که پیروز شد؛ چون لله بود و رنگ خدایی داشت. اگر این اخلاص و تقرب به خدا حاصل شود، نمیترسید که چه اتفاقی میافتد، ممکن است پیروز شوید یا نه و در مسیر خود اذیت شوید یا ناسزا بشنوید و یا از شما تعریف کنند، برای شما فرقی ندارد؛ چون به دستور خداوند عمل کردهاید که ﴿صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ﴾.
تا زمانی که زنده هستید و در این دنیا به سر میبرید، سعی کنید معنویت خود را بیشتر کنید و رنگ خدایی به اعمال و رفتار خود بدهید، اگر بدهکاری دارید سعی کنید بپردازید که در صورت فوت، مشکلات شما برای دیگران نماند، ممکن است دیگران بدهی شما را نپردازند؛ لذا خودتان با دست خودتان بپردازید و مشکلات خود را حل کنید. اگر با کسی مشکلی دارید، از هر طریق که میتوانید، مشکل خود را برطرف کنید که مشکلات در آخرت بیشتر میشود. یکی از محاسن کرونا این است که عدهای متوجه شدند که دنیا باقی نیست، ریاست و مقام باقی نیست و هر روز ممکن است این اتفاق برای من یا شما بیفتد، لذا به فکر خودتان باشید، به کسی ظلم نکنید و مراقب اعمال و رفتار خود باشید.