99/11/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /استعمال لفظ در اکثر از معنا
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره استعمال لفظ در اکثر از معنا بود.
اقسام استعمال
یک لفظ در دو معنا استعمال شود که دو جزء از مرکب باشند. لفظ در مرکبی استعمال شده که دو جزء دارد مثلا لفظ «عین» استعمال شده در مرکبی از طلا و نقره که یک جزء آن ذهب و جزء دیگر فضه است. این مورد هم استعمال لفظ در اکثر از دو معنا است اما از محل بحث ما خارج است؛ زیرا بحث ما در جایی است که لفظ در معانی، مستقلا و منفردا ذکر شود؛ یعنی ذهب مستقل و فضه مستقل نه ترکیبی از هر دو.
استعمال لفظ در جامعی است که دو فرد دارد. مثلا گفته میشود: «جئنی بزید» که مراد هم زید بن خالد است و هم زید بن خالد. زید در این استعمال به معنای «ما یسمی بزید» است که دو فرد دارد. اگر قرینهای بر این مراد وجود داشته باشد هیچ اشکالی ندارد و ستعمال لفظ در اکثر از معنا نیست؛ پس محل بحث علما اینجا هم نیست.
محل بحث
پس محل بحث در جایی است که لفظ در دو معنا به قید وحدت استعمال شود. استقلال، وحدت و انفراد در هر دو معنا باید کاملا لحاظ شود. مثل اینکه یک بار گفته باشد «جئنی بذهب» و یک بار هم گفته باشد: «جئنی بفضّه» اما یک بار استعمال میکند و میگوید: «جئنی بعین».
انواع استقلال
استقلال حکمی: وقتی گفته میشود «اکرم العالم» مراد وجوب استغراقی است. وجوب استغراقی در مقابل وجوب مجموعی یا وجوب علی سبیل البدلیه است. علی سبیل البدلیه مانند «اعتق رغبة» عتق رقبه واجب است اما میتوان یکی از رغبهها را آزاد کرد. عام مجموعی مثل «هؤلاء العشره» باید هر ده نفر اکرام شوند و اگر یکی اکرام نشود مثل این است که هیچ کدام اکرام نشده است. عام استغراقی یعنی هر یک از افراد، حکم مستقلی دارند، طاعت و معصیت مستقل دارند. اگر عالمی را اکرام کردید واجبتان را انجام دادهاید اگر به عالم اهانت کردید، معصیت کردهاید. عالم دوم هم طاعت و معصیت جداگانهای دارد. در اینجا هر عالم استقلال حکمی دارد.
مراد ما در بحث استعمال لفظ در اکثر از معنا، استقلال حکمی نیست بلکه مراد، استقلال استعمالی است که ملازم با استقلال حکمی نیست.
استقلال استعمالی: آن است که گویی یک بار در این معنا و بار دیگر در معنای دیگر استعمال شده است.
مرحوم آیتالله شاهرودی بزرگ (رحمهالله) مدعی شده که معنای اراده شده همه باید حقیقی باشند نه معانی مجازی.[1]
اشکال: دلیلی بر این اختصاص وجود ندارد و استعمال در دو معنای مجازی یا یک معنای حقیقی و یک معنای مجازی هم داخل در بحث است.
یک بحث این است که استعمال لفظ در اکثر از معنا از نظر علمای لغت آیا جایز است؟ و یک بحث آن است که فنای لفظ در دو معنا محال وقوعی است که مرحوم آخوند خراسانی (رحمهالله) بیان میکند. اگر بحث را لغوی بدانیم ممکن است فرمایش آیتالله شاهرودی درست باشد زیرا لغوی بحث میکند که لفظ اگر در دو معنای حقیقی استعمال شود چگونه است. اما اگر بحث را طبق فرمایش مرحوم آخوند مطرح کنیم که یک لفظ فانی در دو معنا باشد در این صورت فرقی نمیکند که معنای حقیقی باشد یا مجازی. کسانی که قائل به محالیت هستند میگویند: وقتی لفظ فانی در معنایی شد، خواه معنای حقیقی باشد یا مجازی، نمیتواند فانی در معنای دومی باشد.
به نظر ما هم از نظر عقلی و هم از نظر لغت اشکالی ندارد که با قرینه لفظ در اکثر از دو معنا استعمال شود. مرحوم امام خمینی (رحمهالله) هم قائلند که اشکالی ندارد و از محسنات کلام است.[2] ایشان شاهد بر مدعا این شعر را میخواند:
دی در بادیه دیدم شیر را این را بریختم و از آن گریختم
بادیه دو معنا دارد: بیابان کاسه بزرگ.
شیر هم دو معنا دارد: شیر خوردنی شیر درنده.
در این شعر هم بادیه و هم شیر در اکثر از دو معنا استعمال شده است. شاعر به زیبایی گفته که در بیابان در کاسهای شیر داشته که با دیدن شیر درنده شیر در کاسه را ریخته و از شیر درنده گریخته است.