99/09/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره صحیح و اعم بود و قول اول که وضع الفاظ برای خصوص صحیح بود با ادلهاش ذکر شد. الفاظ به وضع تعیینی یا تعیّنی حقیقت در صحیح هستند و استعمال در فاسد، استعمالی مجازی است.
قول دوم: وضع الفاظ برای اعم از صحیح و فاسد[1] [2] [3]
به نظر ما این بحثِ ثمرهداری نیست اما چون علمای بزرگی در مقابل هم قرار گرفتهاند (مانند مرحوم شیخ که صحیحی است اما مرحوم آخوند، اعمی است) نمیتوان از کنار آن بدون توجه گذشت هرچند که ثمرات زیادی ندارد.
مرحوم میرزای قمی (رحمهالله) میفرماید: «إنّ الأظهر عندي هو كونها أسامي للأعمّ بالمعنيين».[4]
مرحوم حائری یزدی (رحمهالله) میفرماید: «ان طريق إحراز المعنى و تصديق أحد القائلين ليس الا التبادر و صحة السلب و عدمهما فان قطعنا بالمعنى بالتبادر القطعي فهو و الا فمقتضى القاعدة التوقف و الوجوه الاخر التي استدل بها كل من الفريقين لا تخلو عن شيء كما سننبه عليه و الإنصاف انا لا نفهم من الصلاة و نظائرها الا الحقيقة التي تنطبق على الصحيح و الفاسد».[5]
جالب است که دلایلشان همان دلایلی است که در استدلال به قول صحیح گفتیم. ما میگفتیم که از لفظ صلاة، صحیح تبادر میکند اینها میگویند که اعم تبادر میکند. میگویند نماز فاسد گرچه باطل است اما بازهم نماز است و صحت حمل دارد و این استعمال حقیقی است نه مجازی.
اشکال: به نظر ما «الانصاف خلاف الانصاف» انصافی که مرحوم حائی یزدی (رحمهالله) بیان کرده، خلاف انصاف است. تمامی الفاظ عباداتی مانند نماز و حج که در قرآن و روایات آمده، یقین داریم که صحیح از آنها اراده شده و آن است که اثر بر آن مترتب میشود.
اگر مردم به فاسد هم لفظ را اطلاق میکنند، این اطلاق، مسامحی است.
درباره نماز کسی که نماز میخواند سه حالت داریم: 1- می دانیم که نماز صحیح میخواند، شکی نیست که نماز بر آن اطلاق میشود. 2- کسی که شک داریم نمازش صحیح است یا نه، از باب حمل فعل مسلم بر صحت بازهم نماز اطلاق میشود. تا اینجا همه موافق هستند و شکی نیست اما 3- کسی که یقین داریم نمازش باطل است که این دو حالت دارد: الف- فاعل فکر میکند که نمازش صحیح است اما نزد قائل نماز او باطل است در این صورت هم چون خودش فکر میکند که نمازش صحیح است لفظ صلاة را بر آن بار میکند ب- خودش هم میداند که نمازش باطل است یعنی در نزد فاعل و قائل باطل است. فقط این مورد آخر است که بین صحیحیها و اعمیها اختلافی است که ما صحیحیها این اطلاق صلاة را مجازی میدانیم و اعمیها آن را حقیقی میدانند.
مرحوم محقق خویی (رحمهالله) برای استدلال به اعم مثال میزند به اینکه زید و عمرو به مسجد میآیند و نماز میخوانند نماز یکی صحیح و نماز یکی باطل است اما ما میگوییم: «زید یصلی و عمرو یصلی» این استعمال برای هردو حقیقی است و مجازی در کار نیست. این استعمال متشرعه تابع استعمال شارع است که به ما رسیده است. [6]
اشکال: خود ما میدانیم که برای نماز باطل تسامح میکنیم. باید توجه داشت که باطل گاهی برای هر دو قائل و فاعل معلوم است که در این صورت استعمال مجازی است و گاهی بطلان برای قائل است اما فاعل آن را صحیح میداند که در این صورت ممکن است این نماز برای فاعل کفایت کند.
اگر برای قول به اعم به سیره استناد کنید ما میگوییم که این سیره متصل به زمان معصوم نیست. یقین داریم الفاظ عباداتی که خداوند در قرآن استعمال کرده مراد از آنها صحیح است و در روایات هم معصومین (علیهمالسلام) در صحیح استعمال کردهاند. استعمال مردم از روی عدم مبالات است. چون خیلی از مردم نمازشان درست نبوده از روی عدم مبالات به آن نماز گفته میشده ولی یقین داریم که در زمان شارع، به نماز فاسد، نماز اطلاق نمیشده همانگونه که در روایات داریم کسی که تند نماز میخواند مانند کلاغی است که به زمین نوک میزند.
برخی از اصولیین مسئله صحت اقتضائیه و صحت فعلیه را مطرح کردهاند. صحت اقتضائیه یعنی عمل، اقتضای صحت را دارد که شامل صحت فعلیه هم میشود. مثلاً کسی تکبیرة الاحرام میگوید و حمد را هم صحیح میخواند، آیا این نماز است؟ اگر تا پایان سایر اجزاء را هم درست بیاورد، نمازش صحیح است پس وقتی هنوز تمام نکرده، صحت اقتضائیه دارد. این صحت هم شامل صحت فعلیه و هم شامل فساد میشود چون ممکن است نتواند تا پایان همه اجزاء و شرایط را بیاورد. آیا موضوعله لفظ صلاة صحت اقتضائیهای است که منتهی به صحت فعلیه میشود؟
مرحوم سبزواری (رحمهالله) میفرماید که این بحث صحیح و اعم را کنار بگذارید؛ زیرا بحث مهمی نیست و ثمراتی بر آن مترتب نیست؛ زیرا اعمیها و صحیحیها صحت اقتضائیه را قبول دارند. صحت من جمیعالجهات لازم نیست بلکه همینکه نماز را شروع میکند، صحت اقتضائیه را دارد و همین صحت اقتضائیه کافی است تا زمانی که علم به خلاف پیدا نشود. هم صحیحیها و هم اعمیها وقتی شخصی نمازش را شروع میکند و هنوز تمام نکرده اگر صحت اقتضائیه را دارد به آن نماز میگویند. اختلاف فقط در یک مورد است که اگر هم فاعل و هم قائل نماز را باطل میدانند آیا به آن صلاة میگویند؟ ما می گوییم اطلاق مجازی است و صحیحیها آن را اطلاق حقیقی میدانند.[7]