99/07/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره صحیح و اعم و مقام تصویر جامع بنا بر قول به اعم بود. قول اول این بود که تصویر جامع ممکن است و اشکالی ندارد. به نظر ما قول حق همین قول است که می توان جامع اعتباری انتزاعی بنا بر قول به اعم تصویر کرد.
قول دوم
تصویر جامع مشکل[1] یا غیرممکن[2] است.
محقق خراسانی (رحمهالله) میفرماید: «أمّا على الأعمّ فتصوير الجامع في غاية الإشكال».[3]
کلام محقق ایروانی (رحمهالله)
محقق ایروانی (رحمهالله) میفرماید: «لا حاجة لكلّ من القول بالصحيح و الأعمّ إلى وجود قدر جامع بين أفراده إلّا مع القول بوحدة الوضع. و على هذا التقدير أيضاً القدر الجامع موجود على كلّ من القولين بسيطاً و مركّباً؛ لاشتراك أفراد الصحيح في التأثير في أثر كذا الكاشف عن وحدة المؤثّر. و اشتراك أفراد الأعمّ من الصحيح و الفاسد في مجاورة ذلك الأثر.
نعم، هذا الجامع لايجري في كلّ فاسد، بل يختصّ بفاسد اشتمل على ما يقرب الصحيح من الأجزاء و هو المقصود أيضاً؛ فيشار بهذا الأثر المشترك إلى ذلك الجامع الواحد المؤثّر و يوضع اللفظ له، أو يشار إلى الأجزاء الخارجيّة المختلفة- زيادةً و نقيصةً- المنطبق عليها ذلك الجامع الواحد، فيوضع اللفظ له. و الأوّل هو الجامع البسيط و الثاني هو الجامع المركّب».[4]
در تصویر جامع میتوان جامع بسیط یا مرکب را در نظر بگیریم. مثلاً اگر جامع صلاة در انواع نماز مانند مسافر، حاضر، عاجز، مریض، غرقی و ... را بسیط بدانیم، همان قصد قربت است که هم در نماز صحیح و هم مفاسد وجود دارد. همچنین میتوان جامع مرکب نیز برای آن تصویر نمود که عبارت است از: «ما ترکّب من اجزاء یتحقق به التسمیه» مرکب از اجزایی است که اسم صلاة با آن محقق میشود.
به نظر ما فرمایش ایشان درست است و میتوان هم جامع بسیط و هم جامع مرکب برای نماز بنا بر قول به اعمی در نظر گرفت.
کلام محقق سبزواری (رحمهالله)
محقق سبزواری (رحمهالله) نیز میفرماید: «لا ملزم لأن يكون الجامع معلوماً من جميع جهاته، بل يكفي لحاظه بنحو الإهمال و الإجمال بالعنوان المشير إلى الماهيّة المبهمة الصلاتيّة القابلة الانطباق على الصحيحة و الفاسدة. و لا ملزم لجعل الجامع تارةً على الصحيح و أخرى على الأعمّ -كما فعلوه- بل يكفي تصوير الجامع بينهما؛ لأنّ أفراد الصحيح و الأعمّ متداخلة، فالصحيح لشخص فاسد لآخر؛ فتصوير الجامع بينهما يغني عن تطويل الكلام، كما لايخفى».[5]
لازم نیست که جامع، از همه جهات معلوم باشد بلکه حتی اگر مجمل یا مهمل هم باشد اما بتوان به آن اشاره کرد اشکالی ندارد؛ زیرا جامع اعتباری انتزاعی است. مثل اینکه گفته میشود: «الکلمة ما ترکب من حرف فصاعداً» یا «الکلام ما ترکب من کلمة فصاعداً» در نماز هم گفته شود: نماز ترکیب شده از اجزایی که اسم صلاة بر آن صدق کند. این بعض اجزا میتواند صحیح باشد یا فاسد باشد.
نیازی نیست که دو تصویر جامع بنا بر صحیحی و اعمی داشت بلکه یک تصویر جامع که شامل هر دو شود کافی است.
کلام سید شاهرودی (رحمهالله)
مرحوم سید شاهرودی (رحمهالله) میفرماید: «إنّه لايتصوّر جامع لا على قول الصحيحيّ و لا على الأعمّي.
فالحقّ ما ذكرناه سابقاً من أنّ الموضوع له هو خصوص تامّ الأجزاء و الشرائط الذي هو وظيفة القادر المختار و غيره بدل، لا أنّه من أفراد الموضوع له بحيث كان منطبقاً عليه، نعم يمكن أن يصير لفظ الصلاة حقيقةً في الناقص أيضاً بكثرة الاستعمال، لكنّه غير مفروض البحث من الوضع التعييني، فيكون للفظ الصلاة وضعان أحدهما: تعيينيّ و هو التامّ و الآخر: تعيّنيّ و هو الناقص؛ فيحتاج حينئذٍ إرادة كلّ واحد منهما إلى قرينة معيّنة، كسائر الألفاظ المشتركة»[6] .
اصلاً نمیتوان تصویر جامع داشت چه بنا بر صحیحی و چه بنا بر اعمی. موضوعله صلاة، تام الاجزاء و الشرایط است. اگر غیر از این باشد، بدل صلاة است و از افراد موضوعله نیست؛ بنابراین لفظ صلاة در ناقص، حقیقت نیست.
اشکلی ندارد که بگویید وضع تعیینی صلاة و وضع تعیّنی صلاة؛ به این معنا که وضع تعیینی صلاة در همان تام الاجزاء و الشرایط است و به نماز ناقص هم صلاة اطلاق میشود اما وضع تعیّنی است؛ یعنی بر اثر کثرت استعمال به نماز مثلاً عاجز هم نماز اطلاق شده است.
اشکال
در امور اعتباری انتزاعی نمیتوان عدم امکان تصویر جامع را مطرح کرد؛ زیرا بحث عقلی نیست بلکه صلاه امری اعتباری است که جامع آن هم اعتباری است. بین وضع تعیّنی و تعیینی هم فرقی نیست زیرا در هر دو حقیقت است و مریضی که خوابیده نماز میخواند هم نماز میخواند.
اشکال و پاسخ
اشکال: وضع صلاة برای تام الاجزاء والشرایط درست نیست؛ زیرا یکی از شرایط صلاة، قصد الامر است (اطاعت پروردگار) آیا این قصد الامر قبل از امر تحقق دارد یا بعد از آن؟ قصد الامر بعد از تحقق امر محقق میشود. اگر امر روی تام الاجزاء والشرایط بیاید، یکی از شرایط نماز، قصد الامری است که محقق نشده است. قصد الامر مؤخر از امر است و نمیتواند متعلق آن قرار گیرد.
پاسخ: تام الاجزاء و الشرایط را گاهی در مقام تحقق خارجی لحاظ میشود که در این صورت کلام شما صحیح است و قصدالامر نمیتواند قبل از امر تحقق یابد و متعلق امر قرار گیرد. اما با توجه به اینکه در مقام تصوّر آن هستید نه در مقام تحقق، اشکالی ندارد. پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) در مقام تصویر برای مردم اجزاء و شرایط نماز را توضیح میدهد و سپس میفرماید: «صلّوا کما رأیتمونی». قبل از اینکه امری تحقق یابد، تصویری محقق میشود.
در مقام تسمیه، تصوّر معنا کفایت میکند؛ مثلاً بچهای که هنوز دنیا نیامده، نامی را برای او در نظر میگیرند. اگر محالیتی باشد در مقام تحقق خارجی است هرچند که بزرگان به مقام تحقق خارجی هم پاسخ گفتهاند.