99/07/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره صحیح و اعم بود که آیا بنا بر صحیحی تصویر جامع میشود یا «فی غایة الاشکال»؟ دستهای از علما قائلند که تصویر جامع امکان ندارد و اشکالاتی را مطرح کردهاند. عمده این اشکالات به مرحوم صاحب کافیه است. صاحب کفایه معتقد است: گاهی جامع اعتباری انتزاعی را تصور میکنیم که به آثار آن اشاره میکنیم؛ جامع اعتباری انتزاعی چیزی و آثار چیز دیگری است. مثلاً میگوییم: جامع در نماز صحیح، «قصد قربت» است که باید در همه نمازها چه غرقاء، چه مریض و ... وجود دارد هرچند اجزای نماز برای هرکس متفاوت باشد.
اشکال ششم
آیتالله سبحانی میفرماید: شما میگویید: «انسان با کمک وضع آنچه در ذهن دارد را توضیح میدهد» حال چیزی که نمیدانیم، چگونه برایش وضع داشته باشیم. شما میگویید که ممکن است جامع را اصلاً ندایم اما آثارش را میدانیم، وقتی نمیدانیم وضع برایش محقق نمیشود.[1]
پاسخ
به نظر ما دو ایراد دارد:
ایراد اول: هیچ عیبی ندارد که انسان برای چیزی که نمیداند و فقط آثاری از آن را میشناسد، چیزی را برایش وضع کند؛ مثلاً لفظ ملائکه یا جن که در قرآن آمده است، جن در لغت به معنای امر مخفی است حال لفظ جن را برای وجودی وضع کردهاند که آثاری دارد. لفظ ملائکه در قرآن آمده است و نمیتوانیم بگوییم که اشتباه وضع شده است هرچند که ما از ملائکه چیزی نمیدانیم. صلاة هم جامعی دارد اما چون نماز امر اعتباری است هر جامعی را میتوان برای آن در نظر گرفت که همه افراد داخل باشند؛ مثل قصد قربت. گاهی وضع تحقق پیدا میکند با اینکه کُنه و ذات آن مشخص نیست و فقط اثاری از آن برای ما مشخص است مثل لفظ «الله» که کسی از کنه او اطلاع ندارد.
ایراد دوم: وضع به دو گونه است: وضع تعیینی و وضع تعیّنی. در وضع تعینی کلام شما تا حدودی مورد قبول است زیرا مردم برای بیان و فهماندن مراد خود، چیزی را وضع میکنند اما در وضع تعیّنی اینگونه نیست؛ مثلاً لفظ در معنایی مجازی با قرینه استعمال میشود اما به مرور، قرینه حذف میشود و بر اثر کثرت استعمال، وضع محقق میشود. خیلیها معتقدند که لفظ صلاة وضع تعیّنی دارد؛ یعنی معنای صلاة، دعا است اما در معنای ارکان مخصوص مجازاً استعمال شده است و بر اثر کثرت استعمال وضع تعیّنی محقق شده است. پس در وضع تعیّنی اشکالی ندارد که معنای دقیق موضوعله را ندانیم و با آثار آن که اطلاع داریم به جامع اشاره کنیم.
اشکال هفتم
چون آثار مختلف است، پس جامع هم مختلف است. اثر مترتب بر صلاة مختلف است زیرا اثرش گاهی «تنهی عن الفحشاء و المنکر»، گاهی «معراج المؤمن»، گاهی «قربان کل تقی» یا ... است؛ پس جامع هم ممکن است متعدد باشد. ممکن است نمازی که «تنهی عن الفحشاء و المنکر» با نمازی که «قربان کل تقی» است فرق کند.[2]
پاسخ
چه اشکالی دارد که یک جامع، تمام این آثار را داشته باشد مثلاً نماز غرقی که فقط نیت دارد و جزء دیگری ندارد هم «قربان کل تقی»، هم «تنهی عن الفحشاء و المنکر» و هم «عمود الدین» است، کسی هم که نماز با اجزای کامل میخواند هم همینگونه است. خداوند با نماز صحیح، انسان را به معراج معنوی میبرد، مقداری از منکرات دور میکند و ... .
کلام شهید صدر
شهید صدر در این باره کلام مفصلی دارد که ما به آن اشاره میکنیم، ایشان میفرماید:
بنا بر قول به صحیح، تصویر جامع امکان دارد. چون امری اعتباری و انتزاعی است، هرچیززی که میتواند بهعنوان جامع قرار گیرد، جامع قرار میدهیم؛ مثلاً بگوییم: قصد قربت، جامع تمام نمازها است. یا «قیود معتبر در فعل» جامع باشد که برای نماز هر انسانی با شرایط خودش متفاوت است این قیود ممکن است بدلهای عرضی یا طولی داشته باشد.[3]
به نظر ما جامع آن چیزی است که در صحت فعل، دخالت دارد؛ اگر صوم است «ما یعتبر فی صحة الصوم» اگر نماز است «ما یعتبر فی صحة الصلاة» و ... . ایشان وارد جزئیاتی شدهاند که به نظر ما نیازی نیست وارد این جزئیات شویم مثلاً اینکه انواع نماز چیست. بالاخره همه اینها جامعی اعتباری و انتزاعی دارند که میتوان با آثارش به آن جامع اشاره کرد که قرآن کریم برخی از این آثار مثل «تنهی عن الفحشاء و المنکر» را بیان کرده است.
به نظر ما فرمایش مرحوم آخوند که جامع را قابل تصویر میداند درست است و برای حل مشکل باید توجه نمود که امر انتزاعی و اعتباری، امری سهل و آسان است و نباید خیلی به آن اشکال کرد؛ نمیخواهیم بگوییم که جامع اعتبار را شارع در نظر گرفته بلکه ما از فرمایشات شارع، در نظر گرفتهایم.