1400/03/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول درباره مشتق بود که آیا محل نزاع شامل برخی از جوامد مانند زوج میشود؟ مرحوم آخوند خراسانی فرمود که برخی از جوامد مانند زوج، زوجه، حر، رق و ... داخل در محل نزاع هستند.[1] ایشان برای ادعای خود به روایتی استناد کرد که در جلسه گذشته بیان کردیم.
کلام فخرالمحققین (رحمهالله)
مرحوم فخرالمحققین درباره کسی که که دو زن بزرگ دارد و یک همسر شیرخواری که آن دو زوجه بزرگ آن زوجه شیرخوار را شیر دادهاند میگوید: «تحرم المرضعة الاولى و الصغيرة مع الدخول بإحدى الكبيرتين بالإجماع و اما المرضعة الأخيرة ففي تحريمها خلاف، و اختار والدي المصنف، و ابن إدريس تحريمها لان هذه يصدق عليها أنها أم زوجته لانه لا يشترط في صدق المشتق بقاء المعنى المشتق منه فكذا هنا».[2]
زنی که اول شیر داد حرام میشود و بچهای را هم که عقد کرده بود هم حرام میشود مشروط به اینکه یکی از آن دو زن بزرگسال، مدخلبها باشد بالاجماع اما درباره حرام شدن زن دوم که شیر داده، اختلاف وجود دارد؛ برخی مانند ابنادریس، فتوا به حرمت دادهاند زیرا امّالزوجه میشود.
توجه دارید که زوجه اول، چون امّالزوجه میشود، حرام هم میشود؛ زیرا شیرخوار، زوجه مرد بود و وقتی از زن اول، شیر خورد، زن اول، امّالزوجه میشود که به حکم خداوند در قرآن ﴿حُرِّمَتْ عَلَيكُمْ ... وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ﴾[3] مادر همسر حرام است. شیرخوار هم چون دختر زن مرد میشود، به عنوان دختر مرد بودن یا ربیبه بودن، حرام میشود. اما چرا زن دوم بر مرد حرام میشود؟ شیرخوار دیگر زوجه مرد نیست که مرضعه دوم، امّالزوجه شود؛ چون با شیرخوردن از مرضعه اول، از زوجیت خارج شد. با این وجود برخی مرضعه دوم را نیز حرام دانستهاند؛ زیرا مشتق را در ما انقضی عنه المبدأ، حقیقت دانستهاند. در مرضعه اول، متلبس بالمبدأ است و درباره شیرخوار، زوجیت وجود دارد اما در مرضعه دوم، زوجیت تلبسی ندارد.
مرحوم شهید ثانی در مسالک هم همین مطلب را بیان کرده که این مسئله مبتنی بر بحث مشتق است.[4]
کلام محقق ایروانی درباره کلام فخرالمحققین
فخرالمحققین حکم حرمت را مشروط کرد به «مع الدخول بإحدى الكبيرتين» مرحوم ایروانی اشکال میکند که دخول به مرضعه دوم، نیازی نیست؛ مرضعه دوم چه مدخولبها باشد یا نباشد حرام نمیشود و مرضعه اول و زوجه شیرخوار، حرام میشوند. ممکن است در مرضعه اول، دخول شرط باشد؛ زیرا مرضعه اول با شیردادن امالزوجه شده و حرام میشود و زوجه صغیره حرام است زیرا اگر مرضعه اول، مدخولبها باشد، زوجه صغیره، ربیبه میشود و ربیبه به حکم قرآن کریم، حرام است ﴿حُرِّمَتْ عَلَيكُمْ ... وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ﴾[5] محقق ایروانی (رحمهالله) میفرماید: «لا يعتبر الدخول بالكبيرة المرضعة الأخيرة بل لا يعتبر الدخول بالكبيرة المرضعة الأولى إذا كان اللبن لبنه»[6] اگر شیر در سینههای زن متعلق به همین مرد باشد، دخول هم لازم نیست؛ مثلا با لقاح مصنوعی، زن از این مرد باردار شده باشد بدون اینکه دخولی صورت گرفته باشد. دراینصورت، زوجه صغیره از باب ربیبه بودن حرام نمیشود بلکه دختر مرد میشود.
ما نیز اشکال محقق ایروانی را قبول داریم و با خروج صغیره از زوجیت، مرضعه دوم، حرام نمیشود مگر اینکه مشتق را اعم از ما تلبس بالمبدأ و ما انقضی عنه المبدأ بدانید.
محقق نائینی (رحمهالله) در توضیح کلام فخرالمحققین (رحمهالله) میفرماید: اگر چیزی آناًما تحقق یابد، باحث میشود که حرام باشد و حکم بر آن جاری شود هرچند در زمان گذشته باشد ﴿لَا ينَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[7] یعنی انسانها اگر ظالم باشند نبوت و امامت برای آنها حاصل نمیشود. مفسرین بیان کردهاند که اگر شخصی یکلحظه هم ظالم باشد، نمیتواند به مقام امامت برسد خواه در زمان گذشته یا آینده باشد؛ بنابراین اگر آناًما ظلم از شخصی صادر شود، نمیتواند امام باشد، خواه ظلم منقضی شده باشد یا نه. در محل نزاع هم ممکن است گفته شود، زوجیت برای صغیره تحقق داشته هرچند در گذشته بوده است اما میتواند در مرضعه دوم، تأثیر داشته باشد.
ایشان مثال دیگری هم میزند: اگر زوجیت زائل شد و زن با مرد دیگری ازدواج کرد که از این ازدواج دختری به دنیا آمد این دختر بر آن مرد اول هم حرام میشود اگر مرد اول با زن، دخول داشته است؛ پس اگر با رضاع بنتیت حصول پیدا کرد، بقاء لازم نیست بلکه همان حدوث باعث حرمت میشود. اشکالی ندارد که گفته شود: امالزوجه بودن باعث حرمت است خواه بالفعل زوجیت باشد یا اینکه قبلا زوه بوده اما از بین رفته است.[8]