99/01/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول درباره صحیح و اعم بود و تعاریفی که برای صحیح شده بود. یکی از تعابیری که در کلمات مرحوم آخوند (رحمهالله) وجود داشت این بود که «أنّ الصحّة و الفساد أمران إضافيّان».[1] همانگونه که فوق و تحت، امر اضافی هستند، ممکن است چیزی نسبت به چیز دیگری تحت باشد اما نسبت به چیز دیگری فوق باشد؛ مثلاً طبقه دوم نسبت به طبقه اول، فوق است ولی نسبت به طبقه سوم، فوق است.
اشکال اول
مرحوم ایروانی (رحمهالله) به مرحوم آخوند(رحمهالله) اشکال میکند: هر کس نمازی که میخواند ممکن است ده جزء یا دو جزء داشته باشد؛ مثلاً شخص مریض که نمازش را با اشاره میخواند ممکن است نمازش دو جزء داشته باشد اما انسان سالم ممکن است نماز ده جزئی بخواند؛ بنابراین نماز، نسبت به مصلی سنجیده میشود، هر مصلی شرایط خاصی دارد و تعداد اجزا و شرایط با توجه به خصوصیات مصلی متفاوت است و نمیتوان این دو را نسبت به هم سنجید که گفته شود دو امر اضافی هستند.
«و أمّا توهّم أنّ الصحّة و الفساد أمران إضافيّان فتكون صلاة واحدة صحيحة من شخص فاسدة من آخر- فباطل بظهور أنّ الصلاة بكافّة قيودها الدخيلة في الصحّة لا تفارقها الصحّة، و من تلك القيود خصوصيّة المصلّي كالمسافر و الحاضر. نعم، صلاة المسافر فاسدة من الحاضر و بالعكس، لكنّ كلّا منهما إذا فرض صدوره من غيره لم يكن هو الذي صدر من الأوّل حتّى يكون اتصافه بالصحّة و الفساد بالإضافة مع اتّحاد المضاف».[2]
پاسخ
به نظر ما فرمایش مرحوم آخوند (رحمهالله) معلوم است و اشکالی به ایشان وارد نیست؛ زیرا امران اضافیان را گاهی نسبت به دو چیز ملاحظه میکنیم یعنی میبینیم که صحت و صحیح، نسبت به این شخص چگونه است و نسبت به شخص دیگر چگونه است ممکن است نسبت به این شخص، ده جزء داشته باشد و نسبت به دیگری، دو جزء داشته باشد.
اشکال دوم
مرحوم نائینی(رحمهالله) میفرماید: صحیح به معنای تام الاجزاء و الشرائط است؛ یعنی تمام اجزاء و شرایط را انجام داده است. سومین نکته این است که مزاحم هم وجود نداشته باشد مثل وجوب ازاله نجاست از مسجد که مزاحم وجوب نماز است؛ پس صحیح چیزی است که مزاحم نباشد. چهارم، عدم نهی، اضداد هم نباید باشد زیرا امر به شیء نهی از ضدش میکند. پنجم، قصد قربت هم باشد.
اجزاء و شرایط، جزء ماهیت شیء هستند اما سه مورد دیگر دخالتی در ماهیت و مسمی ندارد؛ یعنی صلاة صدق میکند هرچند قصد قربت نباشد، اسم صلاة صدق میکند هرچند مزاحم با ازاله نجاست باشد.
پاسخ
این فرمایش مرحوم نائینی(رحمهالله) ممکن است ازنظر عرف عوامانه درست باشد؛ یعنی مردم وقتی میبینند کسی به نماز ایستاده به قصد قربتش کاری ندارند؛ پس قصد قربت در مسمی تأثیری ندارد اما اگر بدانند که قصد قربت ندارد و برای ریا میخواند آیا بازهم میگویند که نماز میخواند؟ همچنین در سایر موارد مثل ازاله نجاست هم مطلعین به تزاحم نماز شخص را نمیپذیرند؛ زیرا واجب اهم را ترک کرده و خود را مشغول به نماز کرده.
اشکال سوم
مرحوم امام خمینی (رحمهالله) میفرماید: صحت و فساد کیفیتهای وجودی هستند که عارض بر وجود خارجی میشوند؛ یعنی وجود خارجی گاهی متصف به صحت میشود و گاهی متصف به فساد. وجود خارجی مثل ماشین، خانه، فرش و ... متصف به صحت و فساد میشود اما در ماهیات اعتباری علاوه بر اجزاء و شرایط، خصوصیات دیگری هم در آن لازم است مثل «هیئت اتصالیه» که در نماز لازم است؛ اگر بین تکبیرة الاحرام و حمد فاصله شود، نماز باطل است.
در نکته دیگری میفرماید: صحت و فساد با تمام و نقص، متفاوت است؛ اگر جامع اجزا و شرایط باشد، تام الاجزاء و الشرائط، اطلاق میشود اما در بسیطها این تعریف صادق نیست. مثلاً نور در جایی ممکن است کم باشد یا در جایی زیاد باشد که اگر زیاد باشد میگویید تام است و اگر کم باشد گفته میشود، ناقص است. مثال دیگر: انسانی که دست ندارد آیا به او گفته میشود صحیح است یا فاسد؟ میگویید صحیح است اما ناقص است.[3]
به نظر ما این فرمایش و اشکال مرحوم امام وارد است. بهترین تعبیر آن است که تام الاجزاء و الشرائط گفته نشود و بهجای آن گفته شود: «الصحیح، ما یطابق الواقع و یترتب علیه الاثر» این تعبیر شامل بسیطها مثل عقاید میشود و هیئت اتصالیه را در بر میگیرد.