99/01/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول درباره صحیح و اعم بود. یکی از مباحثی که در صحیح و اعم باید موردتوجه باشد معنای صحیح است که از آن به «تام الاجزاء و الشرائط» تعبیر شده است.
اطلاق صحیح گاهی در مرکبات استعمال میشود، مثلاً نماز باید تام الاجزاء و الشرائط باشد اما گاهی در مرکبات استعمال نمیشود مثلاً گفته میشود: این فکر یا عقیده صحیحی است؛ صحیح، صفت برای فکر و عقیده قرار میگیرد. صحیح به معنای تام الاجزاء و الشرائط اگر در مرکبات استعمال شود چه در الفاظ عبادات باشد یا معاملات درست است ولی چون باید تعریف جامعی را برای صحیح بیان کنیم که شامل غیر مرکب هم شود به نظر میرسد بهترین معنای صحیح این است که بگوییم: «الصحیح ما یطابق الواقع أو ما یترتب علیه الاثر المترقّب فیه» صحیح آن چیزی است که مطابق با واقع است یا اثری که مورد انتظار بر آن مترتب میشود.
تعبیرات علما در اینجا متفاوت است مثلاً شیخ انصاری (رحمهالله) در معنای صحیح میفرماید: «المراد به الماهيّة الجعليّة الجامعة للأجزاء و الشرائط التي لها مدخل في ترتّب ما هو الباعث على الأمر بها عليها و يعبّر عنه في الفارسيّة ب «درست» و هو معناه لغةً».[1]
اشکال: این تعبیر فقط شامل مرکبات میشود اما فکر یا عقیده صحیح را شامل نمیشود.
محقّق خراسانيّ(رحمهالله) نیز میفرماید: «الظاهر أنّ الصحّة عند الكلّ بمعنى واحد و هو التماميّة».[2]
مرحوم مظفر نیز میفرماید: «إنّ المراد من الصحيحة من العبادة أو المعاملة هي التي تمّت أجزاؤها و كملت شروطها و الصحيح إذا [إذن] معناه: «تامّ الأجزاء و الشرائط» فالنزاع يرجع هنا إلى أنّ الموضوع له خصوص تامّ الأجزاء و الشرائط من العبادة أو المعاملة، أو الأعمّ منه و من الناقص».[3] ایشان صحیح را در عبادات و معاملات بردهاند اما به نظر ما باید در عقاید و افکار نیز مطرح نمود.
تمامیت نماز در روایات
«قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلیاللهعلیهوآله): إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُدْعَى بِالْعَبْدِ فَأَوَّلُ شَيْءٍ يُسْأَلُ عَنْهُ الصَّلَاةُ فَإِنْ جَاءَ بِهَا تَامَّةً وَ إِلَّا زُخَّ بِهِ فِي النَّارِ».[4]
وقتی روز قیامت شود، عبد را صدا میکنند؛ اولین چیزی که از آنها پرسیده میشود این است که نمازت را چه کردی؟ اگر نمازش را تمام و صحیح انجام داده باشد به بهشت میرود وگرنه به آتش انداخته میشود.
از این روایت مشخص میشود که نماز موردنظر شارع، نماز تام است نه صورت نماز. کسی که فقط صورت نماز را انجام میدهد فردای قیامت جواب نمیدهد.
روایت مسند و ضعیف است؛ بهخاطر وجود محمّد بن عليّ بن الشاه و أبي بكر بن عبد الله نيشابوري که هر دو مهمل هستند.
روایت دیگر: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(علیهالسلام) قَالَ: بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله) جَالِسٌ فِي الْمَسْجِدِ إِذْ دَخَلَ رَجُلٌ فَقَامَ يُصَلِّي فَلَمْ يُتِمَّ رُكُوعَهُ وَ لَا سُجُودَهُ فَقَالَ(صلیاللهعلیهوآله): «نَقَرَ كَنَقْرِ الْغُرَابِ لَئِنْ مَاتَ هَذَا وَ هَكَذَا صَلَاتُهُ لَيَمُوتَنَّ عَلَى غَيْرِ دِينِي».[5]
روایت سند صحیحی دارد.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در مسجد نشسته بود که فردی گوشهای به نماز ایستاد اما رکوع و سجودش را درست انجام نداد. پیامبر فرمود(صلیاللهعلیهوآله): مانند کلاغ نوک به زمین زد؛ اگر اکنون بمیرد و نمازش این باشد بر غیر دین من (کافر) مرده است.
این روایت هم دلالت میکند که شارع از ما صورت نماز را نخواسته است بلکه باید کامل باشد.
روایت سوم: «قَالَ [النبيّ(صلیاللهعلیهوآله)]: إِنَّ أَخْبَثَ النَّاسِ سَرِقَةً مَنْ يَسْرِقُ مِنْ صَلَاتِهِ» فَقَالَ عَلِيٌّ(علیهالسلام): فَكَيْفَ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله)؟ قَالَ: «الَّذِي لَا يُتِمُّ رُكُوعَهُ وَ لَا سُجُودَهُ وَ هُوَ سَارِقُ صَلَاتِهِ مَمْحُوقٌ عِنْدَ اللَّهِ فِي دِينِهِ».[6]
رسول خدا فرمود(صلیاللهعلیهوآله): خبیثترین مردم که دزدی میکند کسی است که از نمازش دزدی میکند. امام علی(علیهالسلام) پرسید: چگونه از نمازش دزدی میکند؟ رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: کسی که نماز میخواند اما رکوع و سجودش درست نیست از نمازش میدزدد.
روایت مرفوعه و ضعیف است اما دلالت خوبی دارد که نماز باید صحیح و تام انجام شود. آن نمازی که فردای قیامت به درد انسان میخورد نمازی است که وقتی در مقابل خداوند قرار گرفت با آرامش و بدون عجله نمازش را اقامه کند و لذت ببرد که با خدا صحبت میکند. همانگونه که ما لذت میبریم که با خدا صحبت میکنیم، خداوند هم لذت میبرد که حوایج ما را بدهد و برکاتش را شامل حال ما کند.
اشکالات
اشکال اول: عرف و لغت با «تام الاجزاء و الشرائط» مطابقت ندارد. اگر به عرف رجوع کنید به کسی هم که نماز را تند میخواند، میگوید که نماز میخواند. در لغت هم صلاة به معنای دعا است که بالاخره این شخص ذکر و دعایی را میگوید.
پاسخ: به نظر ما پاسخ این اشکال خیلی روشن است. درست است که عرف بهصورت نماز هم نماز میگوید اما اگر به عرف بگویی که شرایط رکوع و سجود چیست و این شخص این شرایط را انجام نداده است، عرف بعد از توجه به شرایط میگوید که نمازش صحیح نیست. عرف غیر دقّی وقتی از دور نگاه میکند، میگوید که نماز میخواند هرچند وضو نداشته باشد اما اگر متوجه شود که وضو ندارد میگوید که نمازش به درد نمیخورد.
وقتی میخواهید دستورات متخصصی مثل طبیب را انجام دهید باید تمام دستورات نسخه را رعایت کنید تا خوب شوید. اگر برخی از دستورات را انجام ندهید و به طبیب بگویید که خوب نشدم، دکتر میگوید که دستور من را انجام ندادی، خوب که نشدی بدتر هم میشوی. درباره شارع هم همینگونه است؛ اگر بگویم که نماز میخوانم اما وضو نمیگیرم، نتیجه مترقب را ندارد؛ بنابراین هم اجزاء و هم شرایط باید تام باشد. نظر عرف، لغت و عقلای عالم هم بر این است که وقتی متخصصی دستوراتی داد باید تمام دستورات را اطاعت کرد. وقتی مهندس دستوراتی داد اگر برخی از آنها انجام نشود ممکن است تمام ساختمان بریزد. شارع هم که بالاترین طبیب مادی و معنوی انسان است باید دستوراتش را دقیق انجام داد.