98/12/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول درباره صحیح و اعم بود که مرحوم آخوند در کفایه مطرح فرمودند و مباحثی را در روزهای گذشته مطرح کردیم.
محل نزاع
بحث امروز ما ابتدا در بیان محل نزاع است که محل نزاع در این بحث چیست؟ برای اینکه محل نزاع را بفهمیم لازم است که تعبیرات علما را در این بحث توجه کنیم؛ چون تعریفهایی که علما برای هر بحث ذکر میکنند گاهی مفاهیمی را القا میکند که در آینده تأثیرگذار است و مبانی آنها را در آن بحث نشان میدهد. مثلاً فرض کنید که در بحث صحیح و اعم بعضی تعبیرشان این است که بحث محل نزاع در این است که آیا الفاظ عبادات برای خصوص صحیح وضع شدهاند یا اعم از صحیح و فاسد؟ صاحب قوانین، صاحب فصول، شیخ انصاری، صاحب کفایه، مرحوم عراقی، آیتالله خویی و دسته زیادی از علما تعبیری که در این بحث مطرح نمودهاند این است که «أنّ ألفاظ العبادات أسامٍ لخصوص الصحيحة أو للأعمّ منها».[1] [2] اما برخی دیگر از علما تعبیر نمودهاند که «إنّ ألفاظ العبادات هل هي موضوعة للصحيحة أو للأعم؟».[3] [4] الفاظ عبادات آیا وضع شدهاند برای صحیح یا اعم از صحیح و فاسد؟ شخصیتهایی مثل محقق رشتی آیتالله شیخ عبدالکریم حائری مرحوم نائینی آیتالله داماد و آیتالله سبحانی و دستهای از بزرگان تعبیرشان را عوض کردهاند. دسته سوم از علما تعبیر دیگری دارند و هر دو مطلب را بیان نمودند یعنی هم «اسام» را آوردند و هم «موضوعة» را آوردند و فرمودند: «قد وقع النزاع في أنّ ألفاظ العبادات أ هي أسامٍ موضوعة للمعاني الصحيحة أو للأعمّ منها و من الفاسدة؟». [5]
چرا این اختلاف تعبیر در میان علما وجود دارد؟ آیا این بحث بحثی است که مربوط به وضع واضع است؟ آیا واضع، الفاظ عبادات را برای صحیح وضع کرده است یا برای اعم از صحیح و فاسد؟ یا اینکه مربوط به واضع نیست بلکه مربوط به این است که شارع مقدس اسامی عبادات را برای صحیح وضع کرده است یا برای اعم؟ بحث لغوی نمیخواهیم انجام دهیم بلکه بحث شرعی است که از نظر شارع که آیا این الفاظ برای صحیح یا اعم؟ در تعبیر سوم هر دو است؛ یعنی هم از نظر لغت اینگونه است و هم از نظر شارع، هر دو را هماهنگ کنیم.
به نظر ما تعبیر بهتری که هیچ اشکالی بر آن نباشد این است که حرف مرحوم آخوند، صاحب قوانین، شیخ انصاری و بزرگانی که الفاظ عبارات و الفاظ معاملات بلکه مطلق الفاظ، (بحث را در الفاظ عبادات یا فقط معاملات نمیبریم بلکه در تمام لفظهایی که انسانها به هر زبانی تکلم میکنند و بر زبانشان جاری میشود) آیا مقصودشان صحیح است یا اعم از صحیح و فاسد؟
معاملات در تمام کشورهای دنیا انجام میشود؛ میگوید: «من این جنس را خریدم یا فروختم» یا توصیه میکند که بروید فلان کار را انجام بدهید. این الفاظ یک بازدهی دارد که برداشت عمومی مردم از آنها چیست؟ آیا برداشت عمومی مردم از الفاظ چیست؟ چه الفاظ عبادات باشد چه معاملات، چه متشرع به دین اسلام باشیم یا هر دین دیگر و مذهبی دیگری، این بحث میتواند مطرح شود.
آیا هر کس هر کاری را برعهده گرفت باید صحیح آن را انجام بدهد یا نیازی نیست و ممکن است فاسد آن را انجام بدهد و اجزای آن ناقص باشد؟ اگر مطلق گفته شود، اعم اراده شده است یا صحیح؟
پس ما محل بحث را گسترش دادیم و گفتیم که الفاظ عبادات معاملات و یا هر لفظ دیگری برای صحیح وضع شده است یا برای اعم از صحیح و فاسد؟ آیا اسم برای صحیح هستند یا اسم برای اعم از صحیح و فاسد؟ پاسخ به این پرسش را میتوان گاهی از بعد لغت داد یا ممکن است بگویید که شارع مقدس چیزی را میخواهد؟ آیا صحیح آن را میخواهد یا اعم از صحیح و فاسد؟ یا میتوان گفت عرف برداشتش چیست؟
اعتقاد ما این است که هم شارع مقدس هم عرف و هم لغت، باهم متفق هستند و هیچ اختلافی ندارند؛ اگر شارع مقدس دستوری بدهد مقصودش صحیح است، در عرف اگر کاری را به کسی واگذار کنند مقصودشان صحیح است. اگر معاملاتی در عرف انجام میشود هر دینی باشد و هر مذهبی باشد به هر زبانی که باشد، تمام معاملات مقصود صحیح است؛ یعنی جنس صحیح را باید تحویل دهد هرچند تصریح نکند.
مقصود از صحیح چیست؟ تام الاجزاء و الشرائط یعنی آن چیزی که کامل باشد اگر بعضی از شرایط نباشد یا بعضی از اجزا نباشد قابل بحث است.
بعضی از اجزاء و شرایط، جزء قوام و ماهیت شیء است و گاهی جزء ماهیت شیء نیست. ماشینی میخرید گوشه رنگش پریده است، آیا این صحیح است یا نیست؟ باید ببینیم و این را عرفاً صحیح و سالم میگویند یا نمیگویند. بعضی از چیزها مربوط به عرف میشود که تام الاجزاء و الشرائط است یا نیست، از نظر شرعی تام الاجزاء و الشرائط مشخص است از نظر عرفی هم مشخص بشود و از نظر لغوی هم همین است.
منتها اجزاء گاهی از مقومات هستند و گاهی از مقومات نیستند؛ مثلاً رکوع و سجدتین از مقومات و ارکان نماز است اما قنوت و قرائت، رکن نماز نیست لذا اگر فراموش شود نماز باطل نیست و درست است.