98/11/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /حقیقت شرعیه
مقام سوم: بیان ثمره بحث حقیقت شرعیه
بحث امروز اصول ما در رابطه با ثمرات بحث حقیقت شرعیه است. آیا ثمرهای بر بحث حقیقت شرعیه مترتب است؟
قول اول: ثمره دارد[1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] .
ثمرات این بحث عبارتست از:
1. معنای الفاظی مانند «صلاة» در قرآن: الفاظی مانند «صلاة»، «زکات» و... که در آیات بیان شدهاند، به معنای لغوی حمل میشوند یا معنای شرعی؟ این آیه را چگونه معنا میکنید؟: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِهَا وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾[14] ؟ پیامبر! از اموال مردم صدقه بگیر و اموالشان را پاک کن، آنها را تطهیر کن و صلّ علیهم. معنای «صَدَقَةً» و «تُزَكِّيهِمْ» چیست؟ آیا به این معناست که واجب است از اینها زکات بگیری؟ معنای اصطلاحی زکات مقصود است یا معنای لغوی؟ «صَلِّ عَلَيْهِمْ» به چه معناست؟ اینجا به معنای دعاست؛ نه نماز. آنها را دعا کن که دعای تو باعث آرامش آنان میشود. ببینید در یک آیه، قسمتی به معنای لغوی است و قسمتی به معنای اصطلاحی. جمله «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِهَا» به معنای اصطلاحی است و جمله «بِهَا وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» به معنای لغوی است. پس در خود قرآن، این الفاظ گاهی به معنای لغوی و گاهی به معنای اصطلاحی استعمال شده است. مثال دیگر آیه: ﴿وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی﴾[15] وقتی که پیامبر (ص) یاد خدا میکرد، نماز میخواند. ظاهر این آیه این است که مقصود از «صلاة» در این آیه، ارکان مخصوصه است. ﴿إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ﴾[16] مشرکان نجس لغویاند یا اصطلاحی؟ اگر نجس اصطلاحیاند، در صورتی که به مشرکان دستتر بزنید، دستتان نجس میشود؛ ولی اگر نجس لغوی باشند، به این معناست که آنها قذارة (معنوی یا ظاهری) دارند و انسانهای پلیدی هستند، ولی معلوم نیست که نجس اصطلاحی باشند. آیه دیگر: ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا﴾ [17] اگر در مسافرت بودید و آب نداشتید، بر خاک تیمم کنید. بعد صورت و دستتان را مسح کنید. معنای لغوی تیمم اراده شده است یا معنای اصطلاحی؟ در آیه ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ﴾[18] معنای اصطلاحی نحر (ذبح حیوان) مقصود است یا معنای لغوی آن (بالا آوردن دست که یکی از معانی نحر است)؟ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً﴾[19] معنای «صَلُّوا عَلَيْهِ» این است که نماز بخوانید یا اینکه درود بفرستید؟ پس در قرآن مجید در آیات زیادی الفاظ «صلاة»، «زکاة» و... ذکر شده است که برخی از آنها با قرائن، روشن است و برخی از آنها مشکوک است و نمیدانیم که باید بر معنای لغوی حمل کنیم یا معنای اصطلاحی. در بحث حقیقت شرعیه باید این را روشن کنیم که در مواردی که مشکوک است و قرینهای برای حمل بر معنای لغوی یا اصطلاحی نداریم، این الفاظ را بر چه معنایی حمل کنیم. اگر حقیقت شرعیه را قبول کردید، این الفاظ را بر معنای اصطلاحی حمل میکنید و کسانی که حقیقت شرعیه را قبول ندارند، در این موارد یا توقف میکنند یا اینکه بر معنای لغوی حمل میکنند.
2. الفاظی مانند «صلاة» و... در روایات: در روایات نیز موارد زیادی وجود دارد که این الفاظ به کار رفتهاند؛ مثلاً روایاتی که میگویند: هرگاه به مسجد رفتید، «صلّوا»، هر گاه زیارت ائمه رفتید، «صلّوا»، هنگام رؤیت هلال «صلّوا» و... این «صلّوا» ها را بر معنای دعا حمل کنیم یا معنای ارکان مخصوصه؟ این موارد مشکوک را چه کنیم؟ در بحث حقیقت شرعیه مشخص میشود که:
1. حقیقت شرعیه را قبول دارید و این الفاظ را بر معنای اصطلاحی حمل میکنید.
2. یا این که حقیقت شرعیه را قبول ندارید و مثل مرحوم نائینی می گویید که برای من مجمل است و نمیتوانم بر معنای شرعی حمل کنم وتوقف میکنم.
3. یا این که حقیقت شرعیه را قبول نمیکنید و این الفاظ را بر معنای لغوی حمل میکنید.
این ثمره بحث حقیقت شرعیه است. به نظر ما در مواردی که مشکوک است و قرینهای وجود ندارد، قطعاً باید این الفاظ را بر معنای جدید حمل کنید.
نکته: نکته دیگری که در اینجا مطرح است، این است که زمان حصول وضع و زمان استعمال مهم است. در مباحث گذشته مطرح شد که وضع تعیینی، تعیینی استعمالی، تعیّنی، مجاز مشهور یا.... زمانش گاهی اوائل بعثت است، گاهی اواسط بعثت و گاهی اواخر بعثت. برخی از علما مانند حاجاقا مصطفی خمینی (ره) نظرشان این بود که در اواخر بعثت تحقق پیدا کرده است و در اوائل بعثت نبوده است. برخی از علما گفتهاند اواسط بعثت. برخی از الفاظ که زیاد استعمال میشده، مانند صلاة، در اوائل بعثت در معنای جدید حقیقت شدهاند و برخی الفاظ که سالی دو یا سه مرتبه استعمال میشده، شاید در اواسط بعثت حقیقت شدهاند و برخی از الفاظ، مانند معاملات و مضاربه، ممکن است دیرتر و در اواخر بعثت حقیقت شده باشند. اگر بگویید که حقیقت شرعیه در سال اول یا دوم بعثت منعقد نشده است و زمان تحقق حقیقت و وضع تعیینی، تعیینی استعمالی یا تعیّنی لفظی در معنای جدید را ندانیم و از تاریخ استعمال آن بی اطلاع باشیم، مشکلی درست میشود و آن مشکل این است که آیا در زمان صدور این روایت، حقیقت شرعیه منعقد شده بوده یا نه؟ البته روایاتی که از ائمه صادر شدهاند، این مشکل را ندارند؛ زیرا به نظر میرسد که حقیقت شرعیه در زمان ائمه (ع) محقق شده بوده. یکی از تخصصهای آیتالله بروجردی (ره) این بود که با توجه به سن روات و ... زمان صدور روایات از لسان پیامبر (ص) یا ائمه (ع) را به دست میآورد و با این روش میتوان متوجه شد که زمان صدور این روایت اوائل، اواسط یا اواخر بعثت بوده است یا در چه تاریخی در زمان ائمه (ع) صادر شده است.
پس بحث حمل بر معانی جدید یا معانی لغویه، با این دو مشکل مواجه است: 1. ثبوت حقیقت شرعیه 2. زمان ثبوت حقیقت شرعیه. لذا برخی از علما گفتهاند که اگر ما تاریخ روایت را ندانیم، توقف میکنیم و نمیتوانیم بر معنای جدید حمل کنیم.