98/09/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ / وضع / حقیقت شرعیه
خلاصه درس گذشته
بیان کردیم که برای فهم «حقیقت شرعیه» نیاز داریم که معنای وضع را بدانیم. صاحب کفایه، وضع را به «نحو اختصاص للفظ بالمعنی»[1] تعریف و آن را به تعیینی و تعیّنی تقسیم کردند. گاهی وضع به تنصیص واضع است «وضعت هذا اللفظ لهذا المعنی» و گاهی به کثرت استعمال لفظ در آن معنا است مثل: «صلاة» که به معنای دعا بود اما بر اثر کثرت استعمال «صلوا» به «ارکان مخصوص» نقل داده شد و ارتباط اکید و نزدیک بین لفظ و معنی محقق شده است بهطوری که بدون قرینه هم صلاة استعمال شود، ارکان مخصوص تبادر میکند.
اشکال شهید صدر
بنا بر نظر شهید صدر اگر وضع را به معنای «اعتبار» در نظر بگیریم، همانطور که در بیع و شراء، ملکیت حاصل میشود و عقلا هم آن را معتبر میدانند یا زوجیت که امری اعتباری است یعنی واضع لفظی را برای مخصوص این معنا قرار میدهد، لذا اگر وضع اعتباری باشد پس نیازمند قصد است و بدون آن وضع محقق نمیشود یعنی اگر کثرت استعمال باشد ولی قصد وضع نباشد این وضع محقق نمیشود.
شهید صدر میفرماید: «امّا تصویر الوضع التعیّنی علی نحو یتحقق بکثرة الاستعمال علی مسلک الاعتبار فهو مشکل؛ لأنّ الاعتبار و جعل العلقة الوضعیة فعل قصدی لا یتحقق بدون قصد».[2]
به نظر ما در تقسیم وضع به تعیینی و تعیّنی، فرقی بین معانی وضع نیست؛ یعنی در صورت اعتبار و تعهد هم وضع تعیّنی محقق میشود؛ چون در اثر استعمال و اعتبار، قصد هم به صورت طبیعی حاصل است و در صورت تعهّد هم وضع تعیّنی محقق است چون تعهد گاهی از شخص واحد به تنصیص است و گاهی از افراد زیاد و استعمالات کثیر محقق میشود؛ بنابراین در هر صورت، وضع با اقسام سهگانه که قبلاً بیان کردیم وجود دارد و چه وضع را به معنای «قرن أکید» یا «تعهد» یا «اعتبار» یا «ارتباط خاص بین لفظ و معنا» بگیریم، یکسان است.