98/07/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /تعارض احوال
خلاصه جلسه گذشته:
بحثمان درباره با عبارت مرحوم آخوند در کفایه مربوز به بحث تعارض احوال بود. برخی از بزرگان، اشکالاتی بر کلام آخوند گرفتهاند که میخواهیم ببینیم این اشکالات چه هستند؟
اشکال مرحوم ایروانی بر فرمایش مرحوم آخوند
«هذه الأحوال ثلاثة منها راجعة إلى مقام الاستعمال و هي المجاز و التخصيص و الإضمار؛ فإذا شكّ في إرادة شيء منها مع احتمال إرادة الحقيقة ينفى ذلك بأصالة الحقيقة. و اثنان من هذه الأحوال- و هما الاشتراك و النقل- يرجعان إلى مقام الوضع؛ فإذا شكّ أنّ اللفظ متّحد المعنى أو متعدّده يحكم بعدم التعدّد؛ كما أنّه إذا شكّ في حصول النقل يحكم بعدمه، فالأصل الذي يتعيّن به حال الوضع- أعني به أصالة عدم الاشتراك و أصالة عدم النقل- أصل وضعيّ و الأصل الذي يتعيّن به حال المراد- كأصالة عدم التخصيص و أصالة عدم التقدير و الإضمار و بعبارة جامعة أصالة الحقيقة- أصل مراديّ و المصنّف قد خلط بين القسمين؛ ثمّ في مقام بيان الحكم قد أتى بعبارة لاتنطبق إلّا على الشكّ في المراد و لايرتبط إلّا بثلاث من تلك الحالات».[1]
توضیح: آیا حالتهای اضمار، تخصیص، مجاز، اشتراک و نقل همه یک نوعند یا باهم فرق دارند؟
اضمار، تخصیص و تجوز، مشکلشان با «اصالة الحقیقة» حل میشود. ولی در مورد اشتراک؟ در دوران امر بین معنای حقیقی و اشتراک، اصالة الحقیقه به درد نمیخورد؛ چون هر دو معنا حقیقی. درباره نقل نیز همینطور است؛ یعنی در دوران امر بین معنای حقیقی و نقل، اصالة الحقیقه به درد نمیخورد؛ چون هر دو معنا حقیقی هستند، بلکه اصلاً در نقل، معنای دوم قویتر است؛ چون معنای اول ترک شده. پس اصالة الحقیقه فقط در صورت دوران امر بین معنای حقیقی و سه حالت اول است که به درد میخورد.
مرحوم آخوند تمام این پنج حالت را یک¬کاسه مطرح کرده و به اصطلاح، همه را با یک چوب رانده است، ولی مرحوم ایروانی میگوید: این حالتها را باید دو دسته کرد. در اضمار، تخصیص و مجاز، اصالة الحقیقه جاری میشود ولی در مورد اشتراک و نقل جاری نمیشود.
پاسخ به اشکال ایروانی
پاسخ مرحوم ایروانی را اینگونه میدهیم که مقصود مرحوم آخوند، اصالة الحقیقة نیست؛ بلکه منظورش اصالة الظهور است. اصالة الحقیقة، زیرمجموعه اصالة الظهور است ولی تمام اصالة الظهور، اصالة الحقیقة نیست. هرجا که عام و خاصی داریم، اصالة الظهور میگوید اینجا تخصیص است. هرجا که مطلق و مقیدی داریم، اصالة الظهور میگوید که اینجا تقیید است. اصالة الظهور یعنی وقتی ظاهر کلامی دارای قید، مخصّص و قرینه است، قرائن را مقایسه کنید و ظاهر عرفی کلام را بگیرید. این اصالة الظهور در تمام پنج حالت هست.
نقل و اشتراک نیز نیاز به قرینه و دلیل دارند؛ پس اگر مقصود آخوند اصالة الحقیقة باشد، اشکال ایروانی وارد است ولی اگر مقصود مرحوم آخوند اصالة الظهور باشد، اشکال مرحوم ایروانی وارد نیست. ظاهر کلام آخوند این است که منظورش اصالة الظهور است نه اصالة الحقیقه؛ پس این اشکال بر قول آخوند وارد نیست. البته اگر در عبارت آخوند، قید «صارفة» پس از کلمه «قرینة» نمیآمد و «قرینة» مطلق بود این اشکال پیش نمیآمد.