98/07/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /تعارض احوال
خلاصه جلسه گذشته
صحبت در تعارض احوال بود و مرحوم آخوند کلامی را فرمودند. حالا فرمایش آخوند را میخوانیم و بررسی میکنیم که آیا اشکال دارد یا نه؟
فرمایش مرحوم آخوند
«إنّه للفظ أحوال خمسة و هي التجوّز و الاشتراك و التخصيص و النقل و الإضمار لايكاد يصار إلى أحدها فيما إذا دار الأمر بينه و بين المعنى الحقيقيّ إلّا بقرينة صارفة عنه إليه».[1]
قبلاً خلاصه فرمایش آخوند را گفته بودیم که وقتی در مورد کلامی احتمال اشتراک یا تخصیص یا ... میدهی، به این احتمالات توجه نکن و آن را بر معنای حقیقی حمل؛ یعنی به «اصالة الحقیقة» عمل کن مگر اینکه قرینهای برای حمل بر معنای مجازی وجود داشته باشد.
اشکال
لکن به نظر ما دو نکته وجود دارد:
1. مناسب بود که مرحوم آخوند بعد از عبارت «المعنى الحقيقيّ»، قیدی را میآورد و میگفت: «المعنی الحقیقيّ الأوّل المتبادر أوّلاً»؛ زیرا در مواردی مثل اشتراک، معنای دوم نیز حقیقی است و برای حمل بر آن معنای حقیقی دوم، قرینه معیّنه نیاز است، نه قرینه صارفه. نقل هم همینطور است ولی در تجوز، تخصیص و اضمار اینگونه نیست؛ لذا بهتر بود «قرینة» به شکل مطلق گفته میشد نه مقید به «صارفة عنه إليه»
2. در تقیید و تخصیص و اشتراک و نقل تفحص از قرینه لازم است. درمورد حقیقت و مجاز میتوان سریع حکم کرد ولی در مورد تقیید و تخصیص و... فوراً نمیتوان حکم کرد و باید قرینه را جستوجو کرد.
اشکال مرحوم مشکینی به کلام آخوند
«إنّ للفظ أحوالاً خمسة أخرى: النسخ و التقييد و الكناية و الاستخدام و التضمين و كلّها خلاف الظاهر».[2]
یعنی آخوند این پنج حالت را ذکر نکرده درحالیکه اینها هم هستند.
به نظر ما حرف مرحوم مشکینی حرف درستی است. البته میتوان گفت: شاید مرحوم آخوند موارد را که غالباً استفاده میشود بیان کرده است.