98/01/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /علامت حقیقت و مجاز
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره علائم حقیقت و مجاز بود.
علامت ششم: صحت حمل و عدم صحت سلبمقدمه: ما دو نوع حمل داریم:
حمل اولی ذاتی: «حمل المفهوم علی المفهوم»؛ یعنی کلمه مفهوم را بر سر موضوع در میآورید و همچنین کلمه مفهوم را بر سر محمول در میآورید. الانسان حیوان الناطق، یعنی مفهوم الانسان مفهوم حیوان الناطق. مفهوم این دو یکی است. اگر مفهوم مبتدا همان مفهوم خبر باشد، حمل اولی ذاتی است.حمل شایع صناعی: «حمل المصداق علی المصداق». زید انسان، یعنی مصداق زید، مصداق انسان است. زید مصداق انسان است نه مفهوم انسان.محل بحث اینکه میگویید اگر لفظی بر لفظی حمل شد، نشانه «هو هویت» است، حمل خبر بر مبتدا اتحادی بین این دو برقرار میکند. حال اگر صحت حمل، نشانه حقیقت باشد، مراد کدام حمل است؟ آیا حمل اولی ذاتی است یا حمل شایع صناعی؟ باید مراد، حمل اولی ذاتی باشد تا علامت حقیقت باشد اما حمل شایع صناعی مثل «الانسان ضاحک» که مصداق انسان ضاحک است نه مفهوم انسان، نمیتواند علامت حقیقت باشد ولی علامت این است که این فرد، یکی از مصادیق آن کلی است.اقوال در مسئلهقول اول: عدم صحت سلب، علامت حقیقت است. اگر به مردم بگویید: «الانسان لیس بحیوان الناطق» میگویند: این حرف غلطی است بلکه صحت حمل درست است: «الانسان حیوان الناطق».معنای صحت حمل همان عدم صحت سلب است؛ وقتی عدم سلب صحیح نبود، حمل صحیح است.دلایل قول اولدلیل اول: اتفاق علما و اهل لسان. قریب به اتفاق علما قبول دارند که عدم صحت سلب، علامت حقیقت است. [1]
دلیل دوم: استقراء قطعی تام. اگر سلب صحیح بود، مردم انکار نمیکردند. [2]
دلیل سوم: دلیل عقل: «لأنّه لو لم يكن عدم صحّة سلب المعنى الحقيقيّ علامة الحقيقة و كان المعنى الذي لا یصحّ سلبه مجازاً، لزم الخروج عن الفرض؛ إذ المفروض عدم صحّة سلب المعنى الحقيقيّ عنه؛ فمجرّد هذا الفرض بعد تحقّقه لا يحتاج إلى الدليل».[3]