97/10/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: شرط صحت استعمال مجازی؛ اطلاق لفظ و اراده لفظ / وضع
خلاصه جلسه گذشته: صحبت پیرامون این بود که آیا استعمالات مجازی با وضع واضع است یا بالطبع السلیم؟ برای تحقق خارجی استعمالات مجازی، آیا باید واضع اجازه دهد یا نیازی به واضع نیست و پسند طبع عرفی و نوعی برای استعمال، کافی است؟
صحت استعمال به وضع و حسن آن به طبعیکی از اقوال موجود در این بحث، فرمایش آیتالله سبحانی است که میفرماید: «أنّ صحّة الاستعمالات المجازية يستند إلى الوضع لأنّه من قبيل استعمال اللفظ فيما وضع له، ولكن حسنه يستند إلى الطبع والذوق».[1]
حدود 25 علاقه بین معنای حقیقی و مجازی در کتب معانیوبیان، مطرح شده است. اگر برای استعمال، این علایق مراعات شوند، استعمال مجازی بالوضع است و اگر مراعات نشوند و ذوقی استعمال شود، بالطبع است. آیتالله سبحانی میفرماید: میشود هر دو را مراعات کرد یعنی هم 25 علاقه بیانشده مراعات شوند و هم میتوان با ذوق و طبع، استعمالات مجازی را تحقق بخشید.صحت استعمال به علاقهشهید صدر، میفرماید: برای تحقق استعمال مجازی مراعات آن 25 علاقه ضروری است.[2]
جمع بین اقوالبه نظر ما نزاع بین علما، جدی نیست و میتوان بین اقوال علما، جمع کرده و مقصود را فهمید. کسانی که بر روی وضع واضع، پافشاری میکنند، وضع نوعی را اراده میکنند؛ یعنی واضع شخصاً چنین وضعی نکرده بلکه اجازهای کلی داده که اگر مشابهتی وجود دارد، استعمال مجازی اشکالی ندارد.
مشابهت، مراتبی دارد مثلاً مشابه در انسانیت، طول، سخن گفتن، اخلاق و ... است؛ بهعبارتدیگر «مشابهة فی ما یناسب معنی الحقیقی». مشابهت، معنایی کلی است مانند کسی که دیگری را وکیل امور خود میکند و وکیل با اذن کلی که دارد اموری را منتسب به موکل خود مرتکب میشود؛ واضع نیز اجازه و وکالتی کلی میدهد که هر جا تناسب و شباهتی بین معنای حقیقی و مجازی بود میتوانید به استعمال، تحقق بخشید. از همین بیان، میفهمیم وضعی که در اینجا گفتهشده، وضع شخصی نیست بلکه وضع نوعی است.طبع و ذوق سلیم که بسیاری از علما بر روی آن تکیه میکنند هم مربوط به نوع است؛ یعنی زمانی که نوع مردم آن را پسندیدند، طبع و ذوق سلیم بر آن حاکم است. اگر شخصی بگوید من شعر بسیار زیبایی سرودهام اما مردم بگویند که چیز بیخودی گفتهای و اصلاً شعر نیست، ذوق سلیم ندارد. طبع و ذوق سلیم، آن چیزی است که اکثریت مردم آن را میپسندند و تشویق میکنند.بنابراین برخی از علما، وضع نوعی و برخی طبع و ذوق نوعی را پذیرفتهاند و این دو به یکدیگر نزدیک هستند و تفاوت زیادی ندارند. وضع نوعی یعنی اجازه نوعی و کلی، طبع و ذوق نوعی هم یعنی، اکثر مردم آن را میپسندند؛ پس اختلاف عمیقی میان علما در این بحث وجود ندارد و هر دو نوعی را پذیرفتهاند. برای تعیین کتاب یا مقاله برتر، نوشتهای که ذوق عمومی قوی دارد برتر است؛ یعنی بهگونهای صحبت میکند که مردم بیشتر لذت میبرند. اگر از مجازات استفاده نموده مجازی است که مردم، بیشتر تشویقش میکنند.جمع بین اقوال آن است که مقصود همه علما، رجوع به عرف عام است؛ یعنی مردم تعیینکننده هستند نه اینکه شخص گوینده بهتنهایی بگوید این مجاز عالی است؛ بنابراین معیار، نوع مردم هستند.مطلب چهارم: صحت استعمال لفظ و اراده لفظاستعمالات حقیقی و مجازی را بیان کردیم اما استعمالاتی داریم که نمیدانیم، آنها را چه بنامیم، مردد است که استعمال حقیقی است یا مجازی؛ مثل «ضَرَب فعلِ ماضٍ»؛ کلامی از این صادقتر نداریم. ضرب در ترکیب مبتدا است درحالیکه اگر ضرب فعل ماضی است، نمیتواند مبتدا واقع شود. ضرب به معنا «زد» است اما در اینجا اسم است و آن معنا را ندارد. به چه دلیلی مجازی است درحالیکه کلامی صادق است. علما، ماندهاند که آن را استعمال حقیقی بدانند یا مجازی؛ لذا میگویند این هم نوعی استعمال است «اطلاق الفظ و ارادة نوعه»؛ «ضَرَب فعلِ ماضٍ» مقصود تنها ضرب نیست بلکه شامل نَصَر، مَنَع، کَتَب و ... هم میشود بهعبارتدیگر هر چیزی که بر وزن ضَرَب باشد، فعل ماضی است.