97/09/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تعریف و انواع وضع
تعریف وضعوضع در لغت: «جعل شیء لشیء کجعل الفظ للمعنی».[1]
ضرورت بحث وضع: برای استدلال به الفاظ ادله اربعه، نیاز به مبحث وضع است؛ مثال اول: برای استدلال به کتاب یا سنت به مبحث وضع نیاز است زیرا واضع، کلمات آن را برای معنایی وضع کرده است. مثال دوم: اجماع منقول، اجماعی است که بهوسیله الفاظ برای ما نقل شده است بهعبارتدیگر ارتباط ما با اجماعاتی که علمای گذشته بیان کردهاند بهوسیله الفاظ است. مثال سوم: دلایل عقلی همه بهوسیله الفاظ بیان شده است مانند دلیل عقلی بر حرمت غیبت بهخاطر ظلم بودن؛ این استدلال با لفظ بیان میشود.
تعریف اول: محقق قمی،[2] صاحب فصول[3] و دستهای از علما میفرمایند: «الوضع تعيين اللفظ للدلالة على المعنى بنفسه». تعیین لفظی که دلالت بر معنا کند.
اشکال: این تعریف، شامل وضع تعیّنی نمیشود. گاهی وضعها تعیینی است یعنی واضع، لفظی را برای معنایی تعیین میکند در این صورت «تعیین اللفظ للمعنی» است؛ گاهی وضع تعیّنی است یعنی لفظ مجازاً در معنایی استعمال میشود ولی در اثر کثرت استعمال، تعیّن پیدا میکند مثل صلاة که ابتدا در معنای دعا بوده اما اکنون به معنای ارکان مخصوص است نه دعا. وضع تعیّنی هم وضع است یعنی با گفتن لفظ، معنا اراده میشود اما تعریف «تعيين اللفظ للدلالة على المعنى» شامل آن نمیشود زیرا واضع، لفظ صلاة را برای دعا وضع کرده بود درحالیکه برای ارکان مخصوص استعمال میشود.
به نظر ما بهترین تعریف آن است که گفته شود: تعیّن اللفظ للدلالة علی المعنی. این تعیّن پیدا کردن گاهی به وضع واضع و گاهی با کثرت استعمال مستعملین است.
تعریف دوم: إن الوضع عبارة عن التعهّد الصادر عن الواضع بإنّه متی أراد إراءة تفهیم الموضوعله، فلیتکلّم باللفظ الموضوع.
مانند این تعبیرات را محقق خویی[4] و محقق نهاوندی[5] در تعریف وضع بیان کردهاند.
آیا معنای این تعهد آن است که وقتی لفظ گفته شد، معنا در ذهن حاضر میشود؟ مثلاً گفته میشود: مرحوم امام؛ فوراً چهره ملکوتی حضرت امام در ذهن، مجسّم میشود؛ حضور ذهنی معنا در ذهن که وقتی میخواهد تفهیم آن را کند لفظ را بهکار میبرد. «حضور المعنی فی الذهن» همان تعهدی است که مرحوم خویی و نهاوندی مطرح میکنند.اشکال«زیدٌ قائم» آیا معنای آن حضور زید در ذهن است یا خارج؟ آیا زید ذهنی، قائم ذهنی است یا زید خارجی قائم خارجی است؟ معنای جمله آن است که زید خارجی در خارج قائم است بهگونهای که میتوان عکس و فیلم او را گرفت نه اینکه در ذهن باشد.اگر مراد از تعهد حضور در ذهن باشد، همیشه معنای لفظ حضور ذهنی نیست بلکه در مثال، زید خارجی قیام خارجی دارد.