97/02/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: علوم موردنیاز مجتهد/مبحث اجتهاد و تقلید
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در «ما یتوقّف علیه الاجتهاد» بود که اجتهاد و استنباط دارای مقدماتی است. علومی را در این بحث ذکر کردیم که از مقدّمات تحقّق اجتهاد بود. یکی از چیزهایی که برای اجتهاد لازم است مسئله توجّه به زمان و مکان است. مرحوم امام در فرمایشاتشان این جمله را داشتند که زمان و مکان در اجتهاد مؤثّر است. این جمله مرحوم امام را مرحوم صاحب جواهر و علمای دیگر نیز به مناسبتهای مختلف ذکر کردهاند. برای روشن شدن این بحث که چگونه زمان و مکان در اجتهاد تأثیر دارد لازم است که به چند نکته توجّه کنیم.
مطلب اول این است که خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید ﴿إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ﴾[1] در این آیه شریفه به این نکته اشاره شده که دین و حکم برای خداست و یک حکم بیشتر نیست. «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ» احکام شرعیه مربوط به خدا هستند و هیچ کسی غیر از خدا نمیتواند جعل کند و همه از ناحیه خداست.
یا این آیه شریفه که میفرماید: ﴿قَالَ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاء نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾[2] کسانی که به آخرت ایمان نداشتند به پیامبر گفتند قرآن دیگری بیاور یا این قرآن را عوض کن (که آسان باشد) خدا به پیامبر فرمود: به آنها بگو من نمیتوانم از طرف خودم قرآن را عوض کنم، هرچه به من وحی میشود را برای شما بیان میکنم. من اگر بخواهم با خدا مخالفت کنم از عذاب روز قیامت میترسم.
از این آیه شریفه فهمیده میشود که حکم برای خداست و حتّی پیامبر هم نمیتواند آن را عوض کند و یک حکم واحد دارد. معنای این قسمت این است که حکم واحد است و زمان و مکان نمیتواند آن را عوض کند. پس حکم الله قابل تغییر نیست.مطلب دوّم این است که رسول خدا (ص) خاتم انبیاست و کتابش هم خاتم کتب است و شریعتش هم خاتمه شرایع است پس حلالش تا روز قیامت حلال است و حرامش تا روز قیامت حرام. «علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى بن عبيد، عن يونس، عن حريز عن زرارة قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الحلال والحرام فقال: حلال محمد حلال أبدا إلى يوم القيامة، وحرامه حرام أبدا إلى يوم القيامة، لا يكون غيره ولا يجئ غيره»[3] روات این حدیث ثقه و امامی هستند و روایت صحیحه است و طبق این روایت حکم الله در اختیار خداست.
مطلب سوم این است که هر مسئلهای که پیش بیاید، حکم شرعی دارد و این طبق حکم عقل و نقل است.
دلیل اوّل: آیات: ﴿مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ﴾[4] ما هیچ جیز را در قرآن فروگذار نکردیم، همه چیز در قرآن هست. همچنین آیه شریفه: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾[5] هر چیز را برای شما بیان میکند؛ و آیه شریفه: ﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[6] این آیات دلالت میکنند بر اینکه هر واقعهای دارای حکمی است و حکم آن در قرآن موجود است.
دلیل دوّم: روایات:
روایت اول: «محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن علي بن حديد، عن مرازم عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن الله تبارك وتعالى أنزل في القرآن تبيان كل شئ حتى والله ما ترك الله شيئا يحتاج إليه العباد، حتى لا يستطيع عبد يقول: لو كان هذا انزل في القرآن؟ إلا وقد أنزله الله فيه»[7]
رجال حدیث: محمد بن یحیی عطار، امامی و ثقه است. احمد بن محمد بن عیسی اشعری، امامی و ثقه است. علی بن حدید حکیم کوفی مدائنی، مورد اختلاف است ولی به نظر ما ظاهراً امامی و ثقه است. مرازم بن حکیم ازدی، امامی و ثقه است.
روایت صحیحه است و امام صادق (ع) میفرماید که خداوند متعال فرموده در قرآن هر چیزی بیانشده حتی به خدا قسم ترک نشده چیزی که موردنیاز بندگان باشد، حتی شخصی نمیتواند ادعا کند اگر چنین چیزی بود در قرآن نازل میشد، هرچه شما بگویید در قرآن وجود دارد منتهی ممکن است شما متوجّه نشوید. هرچه که سؤال کنید در قرآن وجود دارد منتهی بطونی دارد که در اختیار ائمه علیهمالسلام است.روایت دوم: «علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن حسين بن المنذر، عن عمر بن قيس، عن أبي جعفر عليه السلام قال: سمعته يقول: إن الله تبارك وتعالى لم يدع شيئا يحتاج إليه الأمة إلا أنزله في كتابه وبينه لرسوله صلى الله عليه وآله»[8]
رجال حدیث: علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، امامی و ثقه است. محمد بن عیسی بن عبید، محمد بن عیسی یقطینی است که امامی و ثقه است. یونس بن عبدالرحمن، امامی و ثقه و از اصحاب اجماع است. حسین بن منذر، مهمل است. عمر بن قیس ماصر، مهمل است.
از امام باقر علیهالسلام شنیدم که میفرمود: خداوند متعال هیچچیزی را رها نکرده که مردم به آنها نیاز داشته باشند مگر اینکه در کتابش نازل کرده و برای پیامبرش آن را بیان کرده است. این روایت ضعیف است ولی بیان میکند که تمام مسائل در قرآن و روایات پیامبر (ص) بیانشده است.روایت سوّم: «علي، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن حماد، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سمعته يقول: ما من شئ إلا وفيه كتاب أو سنة»[9]
رجال حدیث: علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، امامی و ثقه است. محمد بن عیسی بن عبید، محمد بن عیسی یقطینی است که امامی و ثقه است. یونس بن عبدالرحمن، امامی و ثقه و از اصحاب اجماع است. حماد بن عثمان ناب، امامی و ثقه و از اصحاب اجماع است. این روایت نیز بیان میکند که همهچیز در کتاب و سنّت بیانشده است.با این وجود اگر بگوییم زمان و مکان در حکم تأثیر دارد به این معناست که در این مملکت یک حکم است و در مملکت دیگر حکم دیگر. تأثیر زمان نیز به این معناست که در این قرن ممکن است این حکم وجود داشته باشد و در قرن دیگر حکم عوض شود.بنابراین طبق این سه مقدمه که ما ذکر کردیم زمان و مکان نمیتواند تأثیر داشته باشد. چون «حلاله حلال الی یوم القیامة و حرامه حرام الی یوم القیامة» و هر واقعهای حکمی دارد و حکم هم همان است که از اول آمده و تا آخر هم هست و تغییری نمیکند و کسی هم نمیتواند حکم خدا را عوض کند. لذا باید کلمات علما را ببینیم که چطور زمان و مکان میتواند در حکم تأثیرگذار باشد.شهید اول میفرماید: احکام با تغییر عادات میتواند تغییر پیدا کند، مانند اینکه دیه را با دینار یا با ریال محاسبه کنید، یا در یک کشور با دلار یا یورو محاسبه کنید یا وزنهای متداول که مثلاً در یک کشور وزن را با کیلو محاسبه میکنند که ممکن است در کشور دیگر با من یا چیزهای دیگر محاسبه میکنند، حکم خدا یکی است ولی در جاهای مختلف طبق وزنهای همانجا وزن میکنید و اوزان فرق میکند. یا نفقه زوجات که شخصی که دو زن دارد و یکی در یک کشور است و دیگری در کشور دیگر، باید نفقه هر دو را بپردازد؛ هرکدام را طبق کشور خودش باید نفقه بدهد و طبق معمول مردم و مقتضیات آن کشور باید نفقه او را بپردازد. ممکن است زمانها هم فرق کند، یعنی شما الآن برای یک خانم خانه میخرید، باید کولر گازی و فرش و یخچال و موبایل هم بخرید، اما در یک زمان دیگر زن میگرفتید نه یخچال میخواست و نه ماشین لباسشویی و فرش و کولر و ... پس زمان تأثیر گذاشته است.[10] پس طبق نظر شهید اول حکم وجوب نفقه زن متفاوت است و عادات و کشورها و زمانها فرق میکند.
محقق اردبیلی میفرماید: حکم در یک حالت با حکم در حالت دیگر فرق میکند، همچنین در زمانها و مکانها و اشخاص، شخصی که از خانواده ثروتمند زن میگیرد، باید مطابق همان خانواده، نفقه همسرش را بپردازد و طبق شئون خودشان باید رفتار کرد. از امتیازات دین ما این است که احکامش به اعتبار اختلاف اشخاص و مکانها و زمانها و خصوصیات عوض میشود.[11]
از کلمات ایشان نیز برداشت میشود که حکم الله یکی است ولی برای تطبیق بر یک شخص، زمان و مکان و خصوصیاتش تأثیرگذار است.صاحب جواهر نیز میفرماید: ملاک به اختلاف زمان و مکان و احوال متفاوت است و قاعدهای برای زینت نیست مگر عرف. یکی از احکام این است که چیزهایی که برای زن زینت محسوب میشود، برای مرد حرام است. این زینتها در کشورهای مختلف متفاوت است، اما اینکه زینت چیست مربوط به عادات آن شهر و کشور است و باید دید که عرف آنها چیست.[12]