درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

97/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: علوم موردنیاز مجتهد /مبحث اجتهاد و تقلید

خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با علوم موردنیاز مجتهد بوددر جلسه گذشته چهار علم موردنیاز برای اجتهاد و استنباط مطرح شد، علم لغت، صرف، نحو و اصول فقه.

پنجمین عملی که برای اجتهاد موردنیاز است، علم کلام است که مورد اتفاق علماست و اختلافی در این زمینه وجود نداردباید اعتقاد داشت که خدا وجود دارد و کلماتی از خداوند در دست ماست و این کلمات دارای ظواهری است و باید به این کلمات و دستورات عمل کنیم، خداوند حکیم است و کارهای قبیح را انجام نمی‌دهد، تأخیر بیان از وقت حاجت قبیح است، در کلمات شارع می‌توان احکام را به دست آورد، بیان خداوند برای هدایت مردم است و مردم باید دستورات را ببینند، بفهمند و عمل کنند، لذا باید این مقدمات حاصل باشدوقتی‌که توحید و نبوّت و معاد و عدل و امامت ثابت شده باشد، می‌توان احکام را استنباط کردوقتی‌که توحید ثابت نباشد دیگر استنباط احکام معنا ندارد، همچنین در موارد دیگری مثل نبوت و معاد و عدل و امامت و موارد جزئی‌تری که در علم کلام مورد بحث واقع می‌شودبه هر حال برای استنباط به قرآن و روایات، باید قرآن و ظواهر آن و روایات و ظواهر آن‌ها برای مجتهد حجّت باشدلذا علم کلام برای مجتهد موردنیاز است و مجتهد باید علم کلام را بداند.

ششمین علمی که برای اجتهاد لازم است علم منطق استمباحثی در منطق مطرح است و به‌صورت فطری در درون انسان وجود دارد؛ یعنی وقتی با مردم صحبت می‌کنید، اصولاً منطق را می‌دانند و در صحبت‌هایشان استدلال می‌کنند و دلیل می‌آورند، هرچند منطق را نخوانده باشند و از مباحثی که در علم منطق مطرح می‌شود، چیزی ندانند.

در اینجا به نظر می‌رسد علم منطق و اشکال اربعه و مباحثی که در منطق مطرح است زیاد موردنیاز مجتهد نیست اما در بعضی از استدلالات نیاز به قواعدی است که در علم منطق توضیح داده شده است که اگر مجتهد مسلّط به آن قواعد باشد، استدلال او دقیق و صحیح می‌شود؛ مثلاً کبرا باید کلی باشد و کلّیت کبرا از شرایط نتیجه دادن شکل اوّل استممکن است شما این مطلب را ندانید و شخصی به شما اشکال کند و نتوانید پاسخ دهید، لذا برای اینکه بتوانید استدلال قوی و درستی ارائه کنید، آگاهی به علم منطق لازم است.علم دیگری که در اجتهاد لازم است، علم تفسیر استدر قرآن احکامی داریم و مقداری از آیات قرآن، آیات الاحکام است و مجتهد باید آیات الاحکام را بداند و تفسیر و شأن نزول را بفهمدآیات قرآن را در کنار هم بگذارد و بین آن‌ها جمع کند و بتواند از مجموع آیات و روایات احکام را استنباط کند؛ لذا لازم است که علم تفسیر را بداند.

حال آیا دانستن تفسیر بالفعل لازم است و مجتهد باید به تفسیر، تسلّط کامل داشته باشد یا اینکه رجوع به کتب تفسیر هم کفایت می‌کند؟ به نظر ما می‌توان در مورد مجتهد متجزّی قائل به این شد که می‌تواند به کتب تفسیر مراجعه کند ولی مجتهد مطلق باید به تفسیر تسلّط کامل داشته باشدچون آیات زیادی در قرآن وجود دارد که بعضی به‌عنوان آیات الاحکام بیان کرده‌اند و بعضی به‌عنوان آیات الاحکام مطرح نکرده‌اند.

هشتمین علمی که مجتهد به آن نیاز دارد علم به احادیث استدر این رابطه روایت هم وجود دارد:

روایت اوّل: «فی معانی الاخبار عن ابیه و محمد بن الحسن جمیعا عن سعد و الحمیری و احمد بن ادریس و محمد بن یحیی کلّهم عن احمد بن محمد بن خالد عن علی بن حسان عمّن ذکره عن داود بن فرقد قال سمعت اباعبدالله علیه‌السلام یقول: أنتم أفقه الناس أذا عرفتم معانی کلامنا أنّ الکلمة لَتنصرف علی وجوهٍ فلو شاء انسان لصرف کلامه کیف شاء و لا یکذب»[1]

رجال حدیث: علی بن حسین بن بابویه، امامی و ثقه استمحمد بن حسن بن احمد بن ولید، امامی و ثقه استسعد بن عبدالله قمی، امامی و ثقه استعبدالله بن جعفر حمیری، امامی و ثقه استاحمد بن ادریس قمی، امامی و ثقه استمحمد بن یحیی عطّار، امامی و ثقه استاحمد بن محمد بن خالد برقی، امامی و ثقه استعلی بن حسّان واسطی، امامی و ثقه استداود بن فرقد اسدی، امامی و ثقه است.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: در صورتی شما فقیه‌ترین مردم هستید که معانی کلام ما را بدانید، یعنی روایات را بفهمید، ممکن است بعضی افراد کلمه‌ای را به معنای دیگری توجیه کنند؛ اگر انسانی بخواهد، می‌تواند کلامش را هر طور که می‌خواهد توجیه کند و دروغ هم نمی‌گوید.این روایت مؤید این است که باید معانی کلام ائمه را باید بدانیم.

روایت دوّم: «عن أبيه، عن عليِّ بن إبراهيم، عن أبيه، عن أبي حيون مولى الرضا، عن الرضا )عليه السلام)، قال: من ردّ متشابه القرآن إلى محكمه، فقد هدي إلى صراط مستقيم، ثمَّ قال (عليه السلام): إنَّ في أخبارنا محكماً كمحكم القرآن، ومتشابهاً كمتشابه القرآن، فردُّوا متشابهها إلى محكمها، ولا تتّبعوا متشابهها دون محكمها، فتضلّوا»[2]

رجال حدیث: علی بن حسین بن بابویه، امامی و ثقه استعلی بن ابراهیم قمی، امامی و ثقه استابراهیم بن هاشم قمی، مورد اختلاف است اما به نظر ما امامی و ثقه استابی حیّون، مهمل است.

از امام رضا علیه‌السلام نقل شده که فرمود: کسی که متشابهات قرآن را بتواند به محکمات قرآن برگرداند و بفهمد، به صراط مستقیم هدایت شدهسپس فرمود: در اخبار ما هم مانند قرآن محکم و متشابه وجود دارد مانند محکم و متشابه قرآن پس متشابه را به محکم برگردانید و از متشابهات به‌تنهایی پیروی نکنید که گمراه می‌شوید.از این روایات استفاده می‌شود که باید به علم تفسیر عالم باشیم تا بتوانیم متشابه قرآن را به محکمات برگردانیم و متوجّه معانی کلام ائمه علیهم‌السلام شویم.

 


[1] وسائل الشيعة، العلامة الشيخ حرّ العاملي، ج27، ص117، أبواب كتاب القضاء، ب13، ح27، ط آل البیت.
[2] وسائل الشيعة، العلامة الشيخ حرّ العاملي، ج27، ص115، أبواب كتاب القضاء، ب13، ح22، ط آل البیت.