درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1403/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/مقدمة داخلية و مقدمة خارجية

 

خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث در رابطه با بحث مقدمه واجب بود بحثی که اخیراً شروع کردیم در رابطه با تقسیمات واجب بود که مقدمه واجب دارای تقسیماتی است: یکی از تقسیمات مقدمه داخلیه داریم و مقدمه خارجیه، بعضی‌ها تقسیم کرده‌اند مقدمه داخلیه بالمعنی الاخص و مقدمه داخلیه بالمعنی الاعم، مقدمه خارجیه بالمعنی الاخص و مقدمه خارجیه بالمعنی الاعم.

توضیح مقدمات داخلیه و اجزای نماز

برای تصور ابتدایی، نماز را به‌عنوان مجموعه‌ای از اجزا در نظر بگیرید: الله اکبر، بسم الله، حمد، سوره، رکوع، سجود، تشهد، سلام و امثال ذلک. این اجزا در واقع عناصر تشکیل‌دهنده نماز هستند. اهمیت این نگاه در این است که هر یک از این اجزا را می‌توان مقدمه‌ای برای تحقق نماز کامل دانست. مثلاً، نماز بدون رکوع یا سجود ناقص است و لذا این اجزا "ما یتوقف الواجب علیه" محسوب می‌شوند. بعضی‌ها گفته‌اند خود این اجزا نماز هر کدام آن را حساب کنید مقدمه نماز است. یعنی شما اگر بخواهید نماز کامل بخوانید نیاز به رکوع دارد، اگر بخواهید نماز کامل بخوانید نیاز به سجود دارد. قیام می‌خواهد، قعود می‌خواهد، سوره می‌خواهد، حمد می‌خواهد، رکوع و سجود. این واجبات نماز و اجزا این مرکب "ما یتوقف الواجب علیه".

مقدمات داخلیه

مقدمه واجب چیست؟ آن است که آن واجب بر آن متوقف است. رکوع یتوقف علیه الصلاة، سجود یتوقف علیه الصلاة، قیام و قعود یتوقف علیه الصلاة. پس این‌ها مقدمه نماز هستند و حتی اینکه رکوع کجا باشد، قبل آن، بعد آن، همه این‌ها جزو مقدمات نماز است. یعنی باید رکوعی باشد که قبل آن سوره باشد، بعد آن سجده باشد و امثال ذلک. قبلیت و بعدیت آن همه این‌ها جزو مقدمات نماز هستند ولی اسم این‌ها مقدمات داخلیه است یعنی مقدماتی که داخل در نماز هستند.

مقدمات خارجیه

مقدمات خارجیه یعنی آن مقدماتی که خارج از آن واجب است. شما از اینجا بلیت هواپیما می‌گیرید یا زمان‌های قدیم با شتر می‌روید مکه طی المسافة تا مُحرِم بشوید. این طی مسافت که قبل از حج است، این مقدمه خارجیه است یا داخلیه است؟ مقدمه خارجیه است یعنی خارج از حج است. باید شما این مسافت طولانی را بروید تا برسید به آن جایی که مُحرِم می‌خواهید بشوید. از آنجا می‌گوییم حالا دیگر داخل است ولی تا قبل از احرام مقدمات خارجیه است.

پس یک مقدمات داخلیه داریم مثل رکوع و سجود، یک مقدمات خارجیه داریم مثل طی المسافة للحجّ، یک سومی هم داریم.

مقدمات با اصل خارج و قید داخل

بعضی‌ها مثل وضو، غسل، تیمم. این‌ها قبل از نماز هستند اما طهارتی که حاصل می‌شود از آن وضو داخل در نماز است. از اول نماز تا آخر نماز باید طهارت داشته باشی. وضو را قبل می‌گیری و خارج از نماز است ولی طهارت داخل در نماز است. استقبال: شما قبله را پیدا می‌کنی و رو به قبله می‌ایستی، این قبل از نماز است. هنوز نماز را شروع نکرده‌ای می‌گویی الله اکبر تا آخر نماز رو به قبله هستی. اصل استقبال قبل از نماز است ولی ادامه استقبال داخل در نماز است.

طهارت لباس: شما لباس خود را شروع می‌کنید به شستن، می‌شویید، پاک می‌کنید، طاهر می‌کنید لباس را می‌پوشید که ساتر عورت است و نماز می‌خوانید. خب مقدمات این خارج است ولی همراه با نماز است. در نماز از اول تا آخر ستر عورت واجب است، استقبال واجب است، طهارت واجب است. باید تا آخر طهارت باشد. به این‌ها می‌گوییم: «تَقَیّدٌ جزءٌ و قیدٌ خارجیٌ». تقید به طهارت جز است یعنی طهارت باید از اول تا آخر نماز باشد ولی خود وضو خارج از نماز است. غسل خارج از نماز است. تیمم خارج از نماز است ولی آن طهارتی که حاصل می‌شود آن داخل در نماز است. می‌گوییم اصل آن خارج است ولی تَقَیّد آن داخل است.

تقسیم‌بندی نهایی مقدمات

پس سه مثال زدیم:

    1. مثال رکوع و سجود که اجزای داخلیه مرکب هستند.

    2. مثال طی المسافة للحجّ که خارج از مرکب هستند.

    3. مثالی که اصل آن خارج است ولی تَقَیّد آن داخل است.

این‌ها را اسم‌گذاری کرده‌اند:

     به بعضی از آن‌ها می‌گویند مقدمه داخلیه مثل رکوع و سجود. این‌ها مقدمه داخلیه هستند.

     به طی المسافة هم می‌گویند مقدمه خارجیه.

     به مثل وضو و طهارت می‌گویند مقدمه داخلیه بالمعنی الاعم. یعنی یک مقدار آن داخل است، یک مقدار آن خارج است. یعنی وضو خارج است ولی طهارت آن داخل در نماز است. استقبال اصل آن را شما قبل از نماز باید استقبال داشته باشید. اول نماز شروع می‌کنید اما تا آخر نماز این استقبال باید باشد. طهارت لباس همین‌طور و امثال ذلک.

تعاریف مقدمه

تعریف کلی مقدمه

تعریف‌هایی که کرده‌اند برای مقدمه می‌گویند:«ما یتوقف الواجب علیه»، یعنی واجب بر آن متوقف است. صاحب معالم گفته:«ما لا یتم الواجب الا به»، یعنی واجب تمام نمی‌شود مگر به آن.

اشکال واردشده بر تعریف مقدمه داخلیه

یکی از اشکالات این است که بعضی‌ها گفته‌اند اسم مقدمه داخلیه را خط بزنید چون این دیگر داخل در نماز است. پس این را جزو مقدمات نماز نشمارید. اسم این را به عنوان مقدمه نگذارید. ولی مرحوم آخوند و شیخ و دسته زیادی از علما این اشکال را قبول ندارند و می‌گویند وقتی می‌گویید «ما لا یتم الواجب الا به»، این جزو "ما لا یتم الواجب الا به" است. حالا گاهی داخل است و گاهی خارج است و گاهی یک مقدار خارج است و یک مقدار داخل است. قید آن خارج است و تَقَیّد آن داخل است و امثال این‌ها.

التعريف الأوّل

در اینجا مرحوم شیخ و مرحوم آخوند و خیلی از علما آیت‌الله بروجردی و مرحوم امام و آیت‌الله مکارم و ... گفته‌اند:«انّ المقدمة الداخلیة هي الأجزاء المأخوذة في الماهیة المأمور بها و الخارجیة هي الأمور الخارجة عن ماهیته مما لا يكاد يوجد بدونه.»[1] [2] [3] [4] [5] [6] اجزای یک واجب را می‌گویند مقدمه داخلیه و آن که خارج است می‌شود مقدمه خارجیه و آن که داخل است می‌شود مقدمه داخلیه.

شیخ أنصاری (رحمة الله علیه) می‌فرماید:«فالمراد بالأول ما كان داخلا في ذيها كأجزاء الماهية المركبة فإنها مما يتوقف عليها ضرورة احتياج الكل إلى الأجزاء مع دخولها في حقيقة الكل و ماهيته و المراد بالثاني ما كان خارجا عنها فيما إذا كان مما يتوقف عليه وجود ذيها و هذا القسم في الواقع يقع على أنحاء فتارة يكون على وجه يمتنع تخلف ذيها عنها و تارة يكون على وجه لو لم يكن ما يمنع منه لكان مترتبا عليه و تارة يكون مما يستند إليه بعد حصول الشرائط المعتبرة في تأثيره أو في تأثر المحل منه و تارة يكون على وجه له مدخل في وجود ذي المقدمة فتارة بوجوده فقط و أخرى بعدمه فقط و مرة بهما معا.»[7]

آیت‌الله مکارم (سلّمه الله تعالی) می‌فرماید:«المراد من الداخلیة إنما هي الأجزاء المأخوذة في الماهیة المأمور بها، أي الأجزاء التي يتركب منها المأمور به. و المراد من الخارجیة ما كان خارجا عن المأمور به و كان له دخل في تحققه من الشرائط و عدم الموانع و المقتضي و الأسباب

التعريف الثاني

شیخ انصاری و مرحوم آخوند و همه این را به عنوان مقدمه داخلیه و مقدمه خارجیه بیان کرده‌اند و بعضی‌ها تعریف دیگری را با عنوان داخلیه بالمعنی الاعم، داخلیه بالمعنی الاخص ذکر کرده‌اند یا خارجیه بالمعنی الاخص و خارجیه بالمعنی الاعم، مرحوم نائینی می‌فرماید:«إن المراد من الداخلیة بالمعنی الأخص خصوص الأجزاء و الداخلیة بالمعني الأعم ما يعمّ الأجزاء و الشرائط و الموانع و الخارجیة بالمعنی الأعم هي ما كان ذات الشيء خارجا عن حقیقة المأموربه و بالمعنی الأخص هي ما كان كل من القید و التقیيد خارجاً[8]

که ان‌شاءالله در مباحث آینده بحث خواهیم کرد.


[1] مطارح الأنظار، الشيخ مرتضى الأنصاري، ج1، ص38.
[2] كفاية الأصول - ط آل البيت، الآخوند الخراساني، ج1، ص89.
[3] مقالات الأصول، العراقي، آقا ضياء الدين، ج1، ص292.
[4] وقاية الأذهان، النجفي الإصفهاني، محمّد رضا، ج1، ص209.
[5] المحجة في تقريرات الحجة، الصافي الگلپايگاني، الشيخ علي، ج1، ص199.
[6] الحاشية على كفاية الأصول، البروجردي، السيد حسين، ج1، ص230.
[7] مطارح الأنظار، الشيخ مرتضى الأنصاري، ج1، ص38.
[8] فوائد الاُصول، الغروي النّائيني، الميرزا محمد حسين، ج1، ص263.