درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1403/02/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/في جواز البدار و عدمه في امتثال الأمر الاضطراري

 

خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با اجزای أمر اضطراری در « في جواز البدار و عدمه في امتثال الأمر الاضطراري في مقام الإثبات و الدلالة» بود. اگر از شما استفتاء کردند که اگر در اوّل وقت آب نباشد، آیا بدار جایز است و می‌توان تیمّم کرد و نماز خواند؟ یا اینکه باید صبر کرد و تا آخر وقت اگر آب پیدا نشد، نماز خواند؟

تعبیر علما در اینجا این است که آیا بدار جایز است یا خیر؟

گفتیم که روایت صحیحه داریم که اگر وارد نماز شدید و آب پیدا شد، اگر قبل از رکوع آب پیدا بشود نمازت را بشکن و با وضو نماز بخوان ولی اگر بعد از رکوع آب پیدا بشود نمازت را ادامه بده و تمام کن.

سؤال:

آیا این روایت «مع العلم بارتفاع العذر فی الوقت» است یا «مع الظن بارتفاع العذر فی الوقت» است یا اینکه «مع الشک بارتفاع العذر فی الوقت» است؟

زمان امام صادق (علیه السلام) را تصوّر کنید که امکانات جدید و لوله کشی آب نبود و وقتی آب نبود به معنای این بود که در تمام وقت آب نیست. آیا مکلّف در آن زمان یقین دارد که یک ساعت دیگر آب پیدا می‌شود؟ خیر، آیا ظنّ قوی دارد که آب پیدا می‌شود؟ معلوم نیست. اینکه امام علیه السلام به این شخص می‌فرماید که نماز تو بعد از رکوع صحیح است و نمازت را ادامه بده و تمام بکن و این نماز کافی است، آیا این حکم برای کسی است که یقین دارد آب پیدا نمی‌شود؟ یا برای کسی است که ظنّ دارد که آب پیدا نمی‌شود؟ یا برای کسی است که شکّ دارد آب پیدا نمی‌شود یا نه؟ برای کدامیک از این موارد است؟ چه برداشتی از این روایت می‌توان کرد که برای چه کسی این حکم صادر شده است؟

اگر مانند مرحوم محقق خویی مبنا این باشد که اضطرار باید مستوعب باشد تا اینکه اضطرار صدق بکند و الّا اضطرار نیست، روایت را حمل می‌کنید بر جایی که یقین یا اطمینان یا ظنّ قوی هست که آب پیدا نمی‌شود و اضطرار مستوعب است. مرحوم محقق خویی می‌فرماید اینکه روایت می‌فرماید وقتی وارد نماز شدی و بعد از رکوع آب پیدا شد، نمازت را ادامه بده، در جایی است که شخص یقین یا اطمینان و یا ظنّ قوی داشته که آب پیدا نمی‌شود و لذا با تیمّم نماز را شروع می‌کند و اگر قبل از رکوع آب پیدا بشود نماز را می‌شکند و نماز را با وضو می‌خواند و اگر بعد از رکوع آب پیدا بشود نماز را ادامه می‌دهد و تمام می‌کند. چرا که زمان قدیم شیر آب نبوده که بگوییم الان آب وصل می‌شود یا خیر؟ و فقط در این حدّ بود که شخص کوزه آبی داشته تا اینکه به مقصد برسد. بنابراین این شخص یا یقین یا اطمینان و یا ظنّ قوی داشته است که آب پیدا نمی‌شود.

امّا اگر گفتیم اضطرار، مطلق الاضطرار است ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[1] و حالا که آب نیست این آیه بر این شخص صدق می‌کند. اگر این مبنا را انتخاب کردیم می‌گوییم: لازم نیست اطمینان باشد و همینکه احتمال دادیم آب پیدا نمی‌شود، کافی است بنابراین مکلّف در اوّل وقت می‌تواند تیمّم کرده و نماز بخواند و اگر بعد از رکوع آب پیدا شد، نماز را ادامه می‌دهد و تمام می‌کند و اگر قبل از رکوع آب پیدا بشود، نماز را شکسته و با وضو نماز می‌خواند.

بنابراین مبنای شما در تفسیر روایت تأثیرگذار است یعنی روایت را آن طور که به مبنای شما نزدیک باشد تفسیر کنید.

روایت در اینجا مطلق است و نگفته است که شخص یقین یا اطمینان و یا ... دارد. این شما هستید که باید از روایت برداشت بکنید و مبنای شما در تفسیر آیه ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[2] نیز تأثیرگذار در برداشت شما از روایت است. مرحوم محقق خویی و ما این نظریه را پذیرفتیم که اگر شخص یقین یا اطمینان و یا ظنّ قوی داشت که آب پیدا نمی‌شود، شخص می‌تواند تیمّم بکند و نماز بخواند، این نماز مجزی است. معنای آیه در فَلَمْ تَجِدُوا هم این است که شخص از پیدا کردن آب مأیوس است و هر چه جستجو کرده است آب پیدا نکرده است و در اینصورت نماز را با تیمّم می‌خواند نه اینکه به محض نبود آب تیمّم بکند و نماز بخواند.

 

التذنیب الثاني: في مقتضی الأصل العملي عند الشك في الإجزاء و عدمه

در اینجا آیا اصالة البرائة جاری می‌شود یا اصالة الإحتیاط؟ مثلاً مکلّف نماز با تیمّم را خوانده است و بعد از نماز در داخل وقت آب پیدا شد، در اینجا تکلیف وی چیست؟ مثلاً اگر گفتیم در اینجا روایت نداریم و یا معلوم نیست روایت اینجا را شامل می‌شود یا خیر، اصل عملی در اینجا چیست؟ مثلاً بگوییم که در موردی آیه و روایت قدر متیقن دارند و موارد مشکوکه هم دارد، مثلاً در ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾ گفته می‌شود که اگر اضطرار مستوعب بود یقیناً آیه بر آن صدق می‌کند امّا اگر اضطرار مستوعب نبود، آیا آیه بر آن مورد صدق می‌کند؟ این جزو موارد مشکوک می‌شود. اینکه مکلّف بعد از جستجوی کامل از پیدا کردن آب مأیوس شد، و نماز خود را با تیمّم خواند و بعد آب پیدا شد، آیا در اینجا قاعده برائت جاری می‌شود به اینکه بگوییم همین نماز با تیمّم کافی است و إجزاء محقق است؟ یا اینکه باید دوباره وضو بگیرد و نماز را اعاده بکند؟ اصل عملی در اینجا چیست؟ قاعده فراغ و احتیاط نیز نظرهایی هستند که برخی از بزرگان در اینجا بیان کرده‌اند.

اقوالی در اینجا مطرح است:

القول الأول: أن مقتضی الأصل البراءة[3] [4] [5] [6] [7] [8]


[1] سوره نساء، آيه 43.
[2] سوره نساء، آيه 43.
[3] كفاية الأصول - ط آل البيت، الآخوند الخراساني، ج1، ص85.
[4] درر الفوائد، الحائري اليزدي، الشيخ عبد الكريم، ج1، ص80.
[5] بحوث في الأصول، الغروي الإصفهاني، الشيخ محمد حسين، ج1، ص118.
[6] وقاية الأذهان، النجفي الإصفهاني، محمّد رضا، ج1، ص199.
[7] أصول الفقه- ط جماعة المدرسين، المظفر، الشيخ محمد رضا، ج2، ص306.
[8] أصول الفقه، الحلي، الشيخ حسين، ج2، ص354.