1403/02/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/إجزای أمر اضطراری یا ظاهری از أمر واقعی
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با اجزای أمر اضطراری در « المبحث الاوّل: في ما إذا ارتفع الاضطرار في داخل الوقت» بود. مثلاً در نبود آب، بعد از بجا آوردن نماز با تیمّم، در داخل وقت آب پیدا بشود، آیا در وقت نماز باید دوباره با وضو بجا آورده (اعاده) شود یا خیر؟
در جلسه قبل گفتیم که اقوالی در مسأله وجود دارد یکی از اقوال قول مرحوم محقق خویی (اعلی الله مقامه الشریف) است که میفرماید: مادامی که در وقت طهارت مائیه ممکن است نوبت به طهارت ترابیه نمیرسد. در کلمات شما که قائل به إجزاء بودید این جمله بود که أمر به طبیعت صلاة شده است و نماز با تیمم یک فرد از طبیعت است و وقتی مکلّف این فرد را انجام داد، واجب را انجام داده است. پس أمر ساقط شده است و معنا ندارد که نماز دوباره اعاده بشود. ولی طبیعت دارای افراد و مراتبی هستند و این افراد باهم فرق میکنند بعضی از افراد اهمّ و بعضی مهمّ هستند مثلاً نماز در مسجد یک ثواب دارد و نماز در کعبه یک ثواب دارد، نماز در خانه یک ثواب دارد و یا ثواب نماز در قبرستان طور دیگری است. نماز در حمام مکروه است، یکجا مستحب است و یکجا مکروه است و برخی جاها ثواب خیلی زیاد دارد. بنابراین طبیعت دارای افراد متعددی هستند و نماز با طهارت مائیه اهم است و نماز با طهارت ترابیه مهم است و در مقام اهم و مهم آن فردی که مصلحت اکمل را دارد این است که مکلّف و لو اینکه آخر وقت هم که شده، نماز را با فرد اکمل (نماز با وضو) بجا بیاورد نه اینکه با تیمم نماز را بجا بیاورد. اینکه شما میفرمایید این نماز فرد طبیعت است درست است ولی بعضی از آنها اهم هستند و بعضی مهم، لذا شما هم میگویید که همین نماز اگر مواجه بشود با ازاله نجاست از مسجد، ازاله نجاست بکن و اگر مکلّف ازاله نجاست نکند و مشغول نماز بشود کار اهم را رها کرده است و به کار مهم پرداخته است. در اینجا هم همینطور است که نماز با طهارت مائیه اهم است و نماز با طهارت ترابیه مهم است و در مقام اهم و مهم وظیفه ما این است که اهم را انجام بدهیم. بله اگر اضطرار مستوعب (تا آخر وقت آب پیدا نشود) بود حرف شما درست است اما اگر آب پیدا بشود نماز خوانده شده با تیمم باید إعاده بشود. در ادامه میفرماید: إن الأمر الاضطراري في طول الأمر الاختیاري، أمر اضطراری و أمر اختیاری در عرض هم نیستند بلکه در طول هم هستند. اگر آب نبود تیمم کنید و فرض این است که در داخل وقت آب هست پس مکلّف چگونه میتواند با تیمم نماز بخواند؟ و اگر هم خوانده باشد باید إعاده بکند.[1]
به نظر ما فرمایش محقق خویی از لحاظ استدلال کامل است و فرمایش ایشان درست است بدین گونه که اگر اضطرار مستوعب باشد باید بگوییم که وظیفه ما تیمم است و اگر اضطرار مستوعب نبود، إجزاء وجود ندارد و نماز باید إعاده بشود اما روایت صحیحه داشتیم که هم سند و هم دلالت آن درست بود که اگر وارد نماز شدید و قبل از رکوع آب پیدا شد نماز خود را به هم بزنید و وضو بگیرید و نماز بخوانید اما اگر بعد از رکوع آب پیدا شد نماز خود را ادامه بدهید و همین نماز مکفی است. بنابراین چون روایت صحیحه بود ما هم قائل به إجزا میشویم و مشهور هم به خاطر همین روایت، قائل به إجزاء شدهاند. اما اگر روایت نبود حرف محقق خویی از لحاظ اصولی درست است و از لحاظ فقهی طبق روایت درست نیست. البته این روایت را باید حمل بکنیم بر جایی که ما احتمال پیدا شدن آب را میدادیم و یا اینکه اگر یقین داشتیم آب نیست. امّا به نظر روایت جایی را که یقین داریم آب پیدا میشود را نمی گوید. بنابراین به نظر ما روایت جایی را میگوید که مکلّف یقین دارد که آب پیدا نمیشود و یا احتمال ضعیف میدهد که شاید آب پیدا بشود و شخص شروع به خواندن نماز با تیمم کرده که حضرت میفرماید اگر از رکوع گذشته است نماز را ادامه بدهد و این نماز مکفی است. ولی ظاهر این است که جایی که مکلّف یقین دارد بعد از ساعتی در داخل وقت آب پیدا میشود، را روایت شامل نمیشود.