1402/10/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/ما هو المراد من الاقتضاء؟(معنی الاقتضاء)
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با قید «علی وجهه» بود که مرحوم صاحب کفایه و علمای اصولی آوردهاند:«أنّ إتیان المأمور به علی وجهه هل يقتضي الإجزاء أو لا؟» صاحب کفایه میفرماید: قید «علی وجهه» در اینجا به چه معنایی است؟ خود صاحب کفایه توضیح میدهد «علی وجهه» به چه معنایی است. توضیحاتی در جلسه قبل بیان شد.
به طور خلاصه بگوییم که این قید «علی وجهه» اصلاً لازم نیست؛ چون کسی که مأموربه را اتیان میکند این علی وجهه است و آن را به طور کامل بجا آورده است. مثلاً در نماز با تیمم طبق آیه ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[1] ، مکلف مأموربه را علی وجهه و به طور کامل آورده است. کسی که استصحاب طهارت دارد و نماز خوانده، نماز را علی وجهه و کامل بجا آورده است. بنابراین چه گفته بشود اتیان المأموربه و چه گفته شود اتیان المأموربه علی وجهه، فرقی نمیکند در هر دو صورت مکلف واجب خود را به درستی و به طور کامل بجا آورده است. پس به نظر ما قید «علی وجهه» اصلاً لزومی ندارد و کلمه علی وجهه مستدرک است یعنی در کلمه مأموربه وجود دارد لذا این توضیح واضحات است پس لزومی به آوردن این قید نیست.
الأمر الخامس: ما هو المراد من الاقتضاء؟(معنی الاقتضاء)
در جمله «أنّ إتیان المأمور به علی وجهه هل يقتضي الإجزاء أو لا؟» معنای اقتضاء چیست؟
احتمال اول: آیا یقتضی یعنی علةٌ تامةٌ للإجزاء؟
احتمال دوم: آیا یقتضی یعنی علةٌ ناقصةٌ للإجزاء؟
احتمال سوم: آیا یقتضی یعنی یدلّ علی الإجزاء و یکشف عن الإجزاء؟ یعنی أمر دلالت بر إجزاء میکند و کاشف از إجزاء است نه اینکه علّت باشد. چون که وقتی گفته شد ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[2] ، دلالت میکند که همین تیمّم کفایت میکند. این أمر یدل علی الإجزاء و یکشف عن الإجزاء. پس نه علّت تامّه است و نه علّت ناقصه، بلکه کاشف از إجزاء است.
اقوالی در اینجا مطرح است:
القول الأوّل: المراد من الإقتضاء العلّیّة و التأثیر[3]
مرحوم صاحب کفایه میفرماید: علةٌ للإجزاء. [4]
إشكالات في القول الأوّل
الإشكال الأوّل
مکلف که نماز را با تیمم میخواند مجزی از أمر فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا است، نسبت به آن علّت تامّه است. یعنی وقتی آب نیست مکلف تیمم کرد و نماز خواند این علت تامه إجزاء نسبت به أمر تیمم (فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا) است امّا از أمر﴿فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾[5] که الان آب پیدا شده است، چطور؟ آیا نسبت به آن نیز علّت تامّه است؟ خیر؛ مکلّف فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا را امتثال کرده است امّا بعد از نماز آب پیدا شد، آیا أمر فاغْسِلُواْ دوباره زنده میشود یا خیر؟ اگر نسبت به أمر خودش در نظر بگیریم علّت تامّه است ولی نسبت به أمر فاغْسِلُواْ علّت ناقصه است و نمیتوان گفت علّت صددرصد است چون ممکن است کسی بگوید وقتی آب پیدا شد باید مکلّف نماز را دوباره با وضو بخواند، پس علت تامّه نیست. بنابراین کلمه «یقتضی» ممکن است علّت تامّه یا علّت ناقصه باشد.[6]
الإشكال الثاني
سؤال این است که آیا إجزاء را از أمر استفاده میکنید یا از اتیان؟ آیا از ظاهر آیه ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾، إجزاء استفاده میشود؟ یا اینکه با دلیل عقلی میگویید اتیان موجب إجزاء است؟[7] اگر این باشد یقتضی به معنای یکشف و یدلّ میشود یعنی أمر کاشف از إجزاء است.
پس گفتیم سه احتمال در اینجا وجود دارد:
احتمال اول: آیا یقتضی یعنی علةٌ تامةٌ للإجزاء؟
احتمال دوم: آیا یقتضی یعنی علةٌ ناقصةٌ للإجزاء؟
احتمال سوم: آیا یقتضی یعنی یدلّ علی الإجزاء و یکشف عن الإجزاء؟
باید دید کدامیک از احتمالات درست است؟