1402/10/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/آیا إجزاء، بحث عقلی است یا لفظی؟
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با إجزاء بود.
ثمره بحث إجزاء
برخی گفتهاند ثمره نزاع بنا بر یک مبنا ظاهر میشود و بنا بر یک مبنای دیگر ظاهر نمیشود. ما میخواهیم این حرف را رد کنیم و بگوییم که این حرف درست نیست و ثمره نزاع در هر دو صورت درست است.
سؤال:
هل الأمر و إتیان مأموربه یقتضی الإجزاء؟
در جلسات قبل گفتیم که بعضی میگویند آیا إتیان مأموربه، مقتضی إجزاء است یا نه؟ و برخی میگویند آیا أمر مقتضی إجزاء است یا نه؟ کسانی که میگفتند أمر مقتضی إجزاء است یا نه، بحث را لفظی میدانستند و کسانی که میگفتند إتیان مقتضی إجزاء است یا نه، بحث را عقلی میدانستند. حالا آیا ثمره نزاع در یکی از این صورتها ظاهر میشود یا خیر؟ کسانی که میگفتند أمر مقتضی إجزاء است یا نه، معنای آن این است که مثلاً من ساعت دوازده و نیم ظهر میخواهم نمازم را بخوانم ولی آب نیست، چه کار باید کرد؟ طبق آیه ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[1] وظیفه تیمم است و من هم تیمم کردم و نمازم را خواندم. اما ساعت سه بعدازظهر آب پیدا شد، حالا وظیفه چیست؟ آیا باید دوباره نمازم را با وضو بخوانم یا اینکه نمازی که با تیمم خواندم کفایت میکند؟ در اینجا أوامر اضطراری انجام شده ولی آیا موجب إجزاء هست یا نه؟ بنا بر اینکه میگویند أمر مقتضی إجزاء است به شما گفتهاند فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا و ما اطاعت کردیم و با تیمم نماز را خواندیم. از آنجایی که من أمر پروردگار را انجام دادهام، چرا این نماز مجزی نباشد؟ این مجزی است. و یا اینکه مثلاً در مورد لباسم من استصحاب طهارت کردم، آیا لباسم پاک است یا خیر؟ پاک است و نمازم را هم خواندم ولی بعد از نماز دیدم لباسم نجس است، من أمر شارع را امتثال کردم و ابقاء ما کان کردم و استصحاب هم حجت است و فکر میکردم در آن زمان لباسم پاک است و نمازم را خواندم، حالا چرا باید نماز را دوباره اعاده بکنم؟ معنای إجزاء این است که نه اعاده دارد و نه قضا. لذا اگر بعد از وقت بفهمیم قضا ندارد و اگر در وقت بفهمیم اعاده ندارد. حالا در اینجا أمر به فتیمموا صعیداً أی:صلّ مع التراب، مسلماً از خود أمر إجزاء دارد، امّا بحث این است که آیا از أمر واقعی﴿فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾[2] أی:صلّ مع الوضو، هم إجزاء دارد یا خیر؟ آیا أمر واقعی ساقط شد یا نشد؟ شما میتوانید بگویید أمر فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا آیا اقتضای إجزاء از آن أمر واقعی دارد یا خیر؟ بنابراین أمر یعنی ادله لفظیّة بخواهیم حکم بکنیم میتوان این سؤال را کرد که اگر من أمر فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا را انجام بدهم، آیا اقتضای از بین بردن فاغْسِلُواْ را دارد یا خیر؟ آیا اگر آب پیدا بشود أمر فاغْسِلُواْ زنده میشود؟ پس أمر میتواند این اقتضاء را داشته باشد یا نداشته باشد. بنایراین کسانی که میگویند ما از أمر، إجزاء را میفهمیم این سؤال برای آنها وجود دارد. أمر فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا به شما میگوید در حال اضطرار تیمم بکن ولی اگر اضطرار از بین برود چطور؟ آیا أمر فاغْسِلُواْ زنده می شود یا خیر؟ ممکن است کسی بگوید از أمر فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا این فهمیده نمیشود ولی کسی هم بگوید فهمیده میشود. بله مکلف با تیمم نماز خوانده است ولی اگر آب پیدا بشود چطور؟ مخصوصاً اگر در وقت آب پیدا بشود، آیا این أمر فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا موجب إجزاء است یا خیر؟ که برخی گفتهاند در خارج از وقت هم موجب إجزاء نیست. بنابراین این قابل بحث است.
اما کسانی که گفتهاند که ما از دلیل عقلی استفاده میکنیم و تعبیر کردهاند که آیا إتیان مأموربه، مقتضی إجزاء است یا نه؟ در اینجا هم همین سؤال مطرح است که من اتیان مأموربه کردم و تیمم کردم و نماز خواندم ولی حالا که آب پیدا شده است آیا فاغْسِلُواْ زنده می شود یا خیر؟ آیا این اتیان من موجب اجزاء میشود یا خیر؟ پس چه بخواهیم إجزاء را از أمر و الفاظ بدست بیاوریم و چه بخواهیم از حکم عقل و اتیان بدست بیاوریم این سؤال مطرح است که آیا إتیان مکفی است یا خیر؟ این نمازی که با لباس نجس به تصور اینکه پاک است خوانده شده است حالا که متوجه نجاست آن شدهایم آیا آن نماز با لباس نجس مکفی است یا خیر؟ پس اگر دیدیم که علمای در کلمات خود گفتهاند که بنا بر یک مبنا ثمره ظاهر میشود و بنا بر یک مبنای دیگر ثمره ظاهر نمیشود، باید این گفته را رد بکنیم چرا که فرقی نمیکند که ما إجزاء را چه از أمر بدست بیاوریم و یا چه از اتیان بدست بیاوریم. ممکن است انسان چیزی را بجا بیاورد ولی وقتی اضطرار برطرف شد دوباره أمر واقعی را بجا بیاورد.
مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) میفرماید:«هذه المسألة من المسائل التي يترتب علیها فوائد مهمّة خطیرة»[3]
در مقابل برخی که فرمودهاند که این مسأله خیلی فایده ندارد مرحوم امام میفرماید: این مسأله فوائد مهمهای دارد. آیا همه أمرهای ظاهری مجزی هستند یا خیر؟ آیا همه أمرهای اضطراری مجزی هستند یا خیر؟ ما در بحث إجزاء به این نتیجه میرسیم که ما وظیفه و تکلیف خود را انجام دادهایم ولی بعد معلوم شد که درست انجام ندادهایم، حالا وظیفه ما چیست؟ ما در ضمان هم همین را میگوییم که اگر در حین خواب انسان به کسی ضرری برساند مثلاً کاسهای را بشکند، او ضامن است با اینکه عمدی در کار نبوده است. اگر انسان از روی نفهمی و جهالت و نادانی به مردم ضرر بزند سپس متوجه بشود که ضرر زده است، ضامن همه آن ضررهاست. کسی که از روی جهالت ورشکسته میشود و اموال مردم را از بین میبرد و به مردم ضرر میزند، ضامن است چه عمداً باشد و چه جهلاً و چه سهواً. بنابراین این بحث دارای ثمرات زیادی است.