1402/10/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/آیا إجزاء، بحث عقلی است یا لفظی؟
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با اجزاء بود. گفتیم که أمر اضطراری از أمر واقعی مجزی است مثلاً نماز با تیمم مجزی از نماز با وضو است. و همچنین أمر ظاهری از أمر واقعی مجزی است مانند: نماز با استصحاب طهارت ولی بعد از نماز کشف خلاف بشود که لباس یا بدن نجس بوده است، این نماز از نماز با طهارت مجزی است.
سؤال شد که آیا إجزاء، بحث عقلی است یا لفظی؟ یا اینکه گاهی عقلی است و گاهی لفظی؟ سه نظریه در اینجا وجود دارد:
۱) برخی از علما بر ای قائلند که این بحث عقلی است[1] [2] [3] [4]
۲) عده دیگری بر این قائلند که این بحث لفظی است. [5]
۳) امّا برخی از علما و ما نظرمان این است که این بحث هم لفظی است و هم عقلی.
توضیح:
واجبات و محرمات و احکام شریعت ما به چهار دسته تقسیم میشوند:
احکام الله ۱) گاهی با قرآن اثبات میشوند(کتاب). مثلاً در خصوص حجاب، خمس، حجّ و ... آیه قرآنی وجود دارد و با قرآن اثبات میشوند. ۲) گاهی با روایات اثبات میشوند(سنت). ۳) گاهی با حکم عقل اثبات میشوند (عقل). ۴) گاهی با اجماع اثبات میشوند (اجماع).
سؤال:
اگر در جایی احکام الهی با اجماع یا عقل اثبات بشود، آیا بحث لفظی داریم یا خیر؟ بحث لفظی نداریم؛ وقتی احکامی را با عقل یا اجماع اثبات کردیم در اینجا دلیل لبّی است و بحث لفظی نیست تا اینکه بگوییم آیا ظاهر این لفظ دلالت بر اجزاء میکند یا خیر؟ امّا مثلاً در ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[6] میگوییم آیا أمر در این آیه دلالت بر اجزاء میکند یا خیر؟ این بحث لفظی است. ولی وقتی لفظی در کار نیست و با عقل یا با اجماع حکمی را اثبات کردهایم که هذا واجبٌ یا هذا حرامٌ و این مجزی است، در اینجا بحث لفظی نخواهد بود. آیا در احکام عقلی اجزاء وجود دارد یا خیر؟ آیا در احکام لفظی (در قرآن و روایات) اجزاء وجود دارد یا خیر؟ در جاهایی که قرآن یا روایات باشد میتوان گفت که از ظواهر این کلمات استفاده اجزاء میکنیم مانند: ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[7] با توجه به این آیه، اگر با تیمم نماز بخوانیم از نماز با وضو مجزی خواهد بود لذا اگر بعد از نماز آب پیدا بشود مکلّف لازم نیست دوباره وضو بگیرد و با وضو نماز بخواند؛ چون به مأموربه اضطراری اتیان کرده است و نماز با تیمم کفایت میکند. یا مثلاً بدن و لباس مکلّف قبلاً پاک بود و او با استصحاب طهارت نماز خوانده است امّا بعد از نماز میبیند بدن یا لباسش نجس است، میگوییم استصحاب، اقتضای ابقاء ما کان میکند و ادلّه استصحاب اقتضاء میکند که نماز وی مجزی و صحیح است.
بنابراین ادلّه ما بر احکام دو قسم است: لفظی و غیرلفظی. در جاهایی که ادلّه لفظی وجود دارد میتوان گفت که این ادلّه حاکم و مقدم بر آن ادلّه هستند؛ بنابراین اجزاء (لفظی) وجود دارد. امّا در جاهایی که ادلّه لفظی وجود ندارد نمیتوان گفت این دلیل بر آن دلیل حاکم و مقدم است بلکه در اینجا عقل حکم میکند و زمانی که عقل حکم کرد پس اجزاء مطابق با حکم عقل خواهد بود.
درست است که در اجزاء عمده بحث را ذکر کردیم که آیا أوامر اضطراری مجزی از أوامر واقعی هستند یا نه؟ یا اینکه آیا اتیان به أوامر ظاهری مجزی از أوامر واقعی هستند یا نه؟ ولی مطلب دیگر این است که اتیان به أمر اضطراری، از خود أمر اضطراری هم مجزی هست یعنی وقتی مکلّف أمر تیمم را انجام داد یقیناً از خود أمر تیمّم هم مجزی میشود. وقتی مکلّف با توجه به آیه ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[8] تیمم کرد، أمر خود این فَتَيَمَّمُوا انجام شد. حالا بحث این است که آیا این إیتان أمر تیمّم، از أمر به وضو ﴿فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ﴾[9] هم کفایت میکند یا خیر؟ در رابطه با اجزاء از أمر خودش بحثی وجود ندارد و اولاً و بالذات هر أمری را اتیان بکنیم، إجزاء نسبت به خود آن أمر دارد و ثانیاً إجزاء از أمر واقعی هم دارد به عبارت دیگر دو مطلب است یکی إجزاء از أمر خودش و دیگری إجزاء از أمر واقعی. إجزاء از أمر خودش به حکم عقل است یعنی اگر هر أمری انجام بشود عقل حکم میکند که إجزاء از أمر خودش دارد ولی نسبت به أمر واقعی قابل بحث است که آیا از أمر واقعی هم إجزاء دارد یا خیر؟
بنابراین سه نظریه در اینجا وجود دارد:
قول اوّل: عدّهای بر این قائلند که این بحث لفظی است و گفتهاند: هل الأمر يقتضي الإجزاء أو لا؟[10] [11] [12] [13] [14] لفظ أمر که آوردهاند منظور این است که بحث لفظی است.
قول دوّم: برخی از علما بر این قائلند که این بحث عقلی است و گفتهاند: أنّ إتیان المأموربه علی وجهه هل يقتضي الإجزاء أو لا؟[15] [16] [17] [18]
القول الثالث: التفصيل بين الأوامر الواقعيّة الاختياريّة و بين الأوامر الواقعيّة الاضطراريّة و الأوامر الظاهريّة، فالنزاع في الأوّل عقليّ و في الثاني لفظيٌ[23] [24]
امّا برخی از علما و نظر ما هم این است که این بحث، هم لفظی است و هم عقلی و در بیان مسأله میگوییم: الأمر و الاتیان به، هل یقتضی الإجزاء أو لا؟ «أمر» در جاهایی که ادلّه لفظیّه وجود دارد و «إتیان» در جاهایی که ادله عقلی وجود دارد. به نظر ما نظریه سوم درست است که بحث اجزاء هم لفظی است و هم عقلی؛ چرا که در برخی موارد لفظی است و در برخی موارد عقلی است. این حرف را آیت فاضل لنکرانی (اعلی الله مقامه الشریف) در دراسات خود اینچنین فرمودهاند و آیت الله مکارم هم همین نظریه را پذیرفتهاند.