1402/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/آیا إجزاء، بحث عقلی است یا لفظی؟
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با اجزاء بود. مسأله إجزاء را با دو استفتا شروع کردیم که آيا أمر اضطراری از أمر واقعی مجزی است یا خیر؟ آیا أمر ظاهری از أمر واقعی مجزی است یا خیر؟ اگر از ما سؤال بشود که در صورت نبود آب اگر با خاک تیمم بکنیم ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾[1] و نماز را بجا بیاوریم و بعد از نماز آب پیدا بکنیم آیا نمازی که خواندیم مجزی است یا اینکه دوباره باید وضو بگیریم و نماز را با وضو بجا بیاوریم؟ در همه أوامر اضطراری این بحث پیش میآید مثلاً شخص در بیمارستان بوده و نمازهایش را با لباس نجس و یا تیمم خوانده است، آیا بعد از بهبودی نمازهایی را خوانده است باید قضا بکند یا نمازهایی که خوانده است مجزی است؟
کسی که متوجه نجاست بدن یا لباسش نبوده و طبق استصحاب طهارت و اصالة الطهارة با همان لباس و بدن نجس نماز خوانده است و بعد متوجه شده است که لباس یا بدنش در حین نماز نجس بوده است، آیا نمازی که خوانده است مکفی است است یا خیر؟ طبق استصحاب و اصالة الطهارة نماز شخص باید صحیح باشد اما کشف خلاف شده است و معلوم شده است که لباس یا بدنش نجس بوده است آیا این نماز اعاده و قضا دارد یا خیر؟ اگر قائل به اجزاء شدیم میگوییم نمازی که خوانده شده است مجزی و کافی است ولی اگر قائل به اجزاء نباشیم میگوییم نماز باید اعاده بشود.
یک سؤال علمی که در اینجا مطرح است این است که آیا این بحث لفظی است یا عقلی؟ یعنی آیا این مسأله را با عقل باید حل بکنیم یا از طریق برداشت از آیات و روایات به حل آن بپردازیم؟
توضیح مطلب
در اینجا چند نوع أمر داریم: ۱) أمر اضطراری، ۲) أمر اختیاری، ۳) أمر واقعی و ۴) أمر ظاهری.
مثلاً از شما سؤال میشود که آیا إتیان به مأمورٌبه به أمر ظاهری مجزی از أمر ظاهری است یا نه؟ بله؛ اینجا اختلافی وجود ندارد مثلاً شخص بدون اینکه متوجه باشد استصحاب طهارت یا اصالة الطهارة جاری کرده است و با لباس یا بدن نجس نماز خوانده است، آیا این نماز او از نماز با بدن پاک کفایت میکند یا خیر؟ میگوییم: این أمر ظاهری صددرصد مجزی از أمر ظاهری است و همچنین أمر اضطراری از أمر اضطراری صددرصد مجزی است. بنابراین اشکال و محل بحث در اینجاست که آیا این أمر ظاهری مجزی از أمر واقعی است یا خیر؟ پس منظور از إجزاء این است که آیا أمر ظاهری از أمر واقعی مجزی است یا خیر؟ آیا أمر اضطراری از أمر واقعی مجزی است یا خیر؟
أمر واقعی دارای مصالحی است مثلاً نماز با وضو یک مصلحتی دارد و نماز با تیمم هم یک مصلحتی دارد. اگر مکلف نتواند نماز را با وضو بخواند نماز با تیمم میآید آن مصلحت را به شخص اعطا میکند یعنی شخص آن مصلحت تیمم را دریافت میکند و نماز با تیمم نماز با وضو را میگیرد. این خوب است در صورتی که تمام مصلحت را دریافت بکند اما اگر فقط نصف مصلحت را به شخص عطا بکند، مثلاً ممکن است از لحاظ عقلی کسی چنین بگوید که نماز با وضو صددرصد مصلحت دارد ولی نماز با تیمم ۵۰ درصد مصلحت دارد و بعد از بجا آوردن نماز، آب پیدا بشود، آیا نماز باید دوباره بجا آورده بشود و یا قضا بشود یا خیر؟ اگر بگوییم نماز با تیمم مصلحت کمتری دارد، باید نماز را دوباره با وضو بخواند تا همه مصلحت را دریافت کرده باشد. به عبارتی فرض بر این است که شارع مقدس این نماز را در زمان اضطرار واجب کرده است، آیا در زمان اضطرار مصلحت را کامل به ما میدهد یا ناقص؟ ممکن است کسی بگوید در زمان اضطرار ناقص است و یا کسی بگوید خیر همان صددرصد مصلحت را دریافت میکنیم یا حداقل آن این است که نمیدانیم مصلحت را کامل دریافت کردهایم بنابراین اعاده و قضا ندارد و یا اینکه نمیدانیم مصلحت را ناقص دریافت کردهایم پس اعاده و قضا دارد. این تقسیم بندی از لحاظ عقلی است که آیا مصالح و مفاسد را کاملاً میتوانیم دریافت بکنیم یا خیر؟
اشکال بحث عقلی در این است که مصلحت گاهی در جعل است و گاهی در مجعول، به عبارت دیگر گاهی مصلحت در أمر است و گاهی در مأمورٌبه است. مثلاً شما به بچهای خود برای اینکه زنگ به بار بیاید، میگویید برو این کار را بکن. در حالی که شما نمیخواهید آن کار را انجام بدهد ولی میخواهید آن کار را یاد بگیرد مثلاً میگویید برو نان بگیر، در حالیکه نان لازم ندارید یا میگویید برو سر کوچه ببین فلانی آمده است یا نه؟ میخواهید بچه یاد بگیرد، به این مصلحت در جعل (أمر) گفته میشود. این أمر مصلحت دارد چرا که میخواهید بچّه بزرگ بشود، زرنگ و فعال بشود و هدف آن نیست که فلان کار را انجام بدهد یعنی انجام فعل مهم نیست بلکه مهم این است که بچّه یاد بگیرد. ولی گاهی مصلحت در مجعول (مأمورٌبه) است؛ مثلاً شما واقعاً تشنه هستید و از بچه میخواهید که واقعاً آب بیاورد.
این بحث که گاهی مصلحت در جعل است و گاهی در مجعول، بحث مصالح و مفاسد را کمرنگ میکند. یعنی اینطور نیست که هر چیزی مصلحت در مجعول (مأمورٌبه) باشد چرا که گاهی مصلحت در جعل (أمر) است. یعنی مولی میخواهد که شما عبد و فرمانبردار باشید اگر به شما گفته شده است که نماز با وضو بخوان بگو چشم. اگر گفته شده است نماز با تیمم بخوان بگو چشم. مهم این است که هر چیزی به شما بگویند بگو چشم، خدا که به نماز من شما نیازی ندارد لذا ما نباید مصلحت را فقط در محتوا بدانیم. اینکه بگویید نماز با وضو صددرصد مصلحت دارد و نماز با تیمم ۵۰ درصد، چه دلیلی بر این گفته دارید؟ خیر؛ نماز با تیمم هم صددرصد مصلحت دارد چرا که أمر خداست همانطور که فرموده بود ﴿إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ ...﴾[2] ما هم نماز را با وضو بجا آوردیم، اینجا هم که فرموده است ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾ من آنچه فرموده بود را من امتثال کردم. من مطیع أمر خدا هستم، اگر آب بود وضو میگیرم و اگر آب نبود تیمم می کنم. بنابراین همه مصلحت در مجعول نیست که شما بگویید مثلاً اینجا ۵۰ درصد است پس باید جبران کرد. دلیلی بر این مطلب نداریم بلکه تیمم هم صددرصد مصلحت دارد چرا که آن هم أمر خداست و اطاعت خدا ارزشمند است و من مصلحت را دریافت میکنم. لذا گاهی مصلحت در جعل است و گاهی در مجعول است.
اینکه گفته میشود این بحث لفظی است یعنی وقتی گفته میشود ﴿فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا﴾ یعنی نماز را با تیمم بخوانید، این أمر اقتضا دارد که اگر امتثال بشود، مجزی باشد به عبارت دیگر آیه شریفه أمر کرده است پس مجزی است. این بحث لفظی است. از آیات و روایات این برداشت را میکنیم که اگر از أوامر اطاعت بکنیم مجزی است یعنی اینکه أمر کردند و ما انجام دادیم پس مجزی است.
بنابراین در اینجا سه قول وجود دارد: ۱) این بحث لفظی است. ۲) این بحث عقلی است. ۳) این بحث هم لفظی است و هم عقلی، که به نظر ما همین قول درست است.