1402/08/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/اوامر/دلالت یا عدم دلالت صیغه أمر بر مرّة و تکرار
مرحوم سبزواری میفرماید: «اگر آن چیزی که ملّکف انجام میدهد علّت تامه سقوط أمر باشد، در این صورت تکرار معنا ندارد چون أمر ساقط شده است و اگر علّت تامه سقوط أمر نباشد، تکرار اشکال ندارد.»
فرمایش ایشان درست است ولی از بحث خارج است زیرا بحث ما در جایی است که تردید و شکّ داریم و قرینه و دلیل قطعی نداریم و نمیدانیم آیا مرّةً باید بجا بیاوریم یا مکرّراً؟ و نمیدانیم آیا این را که بجا آوردهام علّت تامه سقوط أمر است یا خیر؟ بحث ما در جایی است که نمیدانیم آیا تکرار آن اشکالی دارد یا ندارد؟ آيا تکرار آن واجب است یا تکرارش جایز است یا تکرارش حرام است؟ تکبیرة الإحرام را اگر دوبار بگوییم نماز باطل میشود و تکرار آن حرام است ولی بعضی جاها تکرار واجب است مانند رکعات نماز، که باید رکعات را تکرار کرد و بعضی جاها جایز است؛ مانند توصّلیّات. پس بحث ما در جایی است که أمر مطلق است و ما هیچ دلیلی بر هیچ یک از طرفها نداریم.
آیت الله مکارم (سلمه الله تعالی) میفرماید: در این صورت تکرار اشکال ندارد که مثلاً کسی آب میخواهد و میگوید: جئنی بماءٍ، شما یک ظرف آب برای او میآورید و سپس میبینید آب خیلی خنکی هم هست و آن آب را هم می آورید و میگویید هنوز آب را نخورده است این آب خنکتر و بهتر است. عبارت آیت الله مکارم این است «لا إشكال في تكرار الامتثال فیما إذا أتى بماء أحسن من دون إهراق الماء الأوّل» میفرماید این تکرار است ولی تکرار بهتری است و این اشکال ندارد و این کار را عقلاء هم مدح میکنند و میگویند احسنت که دو تا آوردی و بهتر آن را هم آوردی. مثلاً با اینکه نماز خواندهای ولی رفتی مسجد و دیدی که نماز جماعت برپاست، نمازت را به جماعت هم تکرار بکن.
به نظر ما این فرمایش آیت الله مکارم در مقام ثبوت درست است ولی در مقام اثبات درست نیست. ایشان میفرماید مولی آب را نخورده است و آب اوّل که برای وی آورده شده بود آب معمولی بود و آب دوّم آب خنک و بهتر بود. امّا میگوییم وقتی شما إمتثال کردی تمام شد و أمر مولی ساقط شد. اینکه میفرمایید مولی هنوز آب اوّل را نخورده است یعنی هنوز غرض حاصل نشده است پس چون غرض حاصل نشده است یک لیوان دیگر که خنک است میآورید. ولی اگر آب اوّل را خورده باشد و شما آب دوّم را که خنک است بیاورید مولی میگوید آب دوّم را بیجهت آوردی من آب خوردهام. بحث این است که شما آب اوّل را آوردی أمر ساقط شد و غرض مولی با آب اوّل حاصل شد و این به غیر از آنجایی است که مولی هنوز آب را نخورده است، این رجمٌ بالغیب است که شما میفرمایید اگر غرض مولی حاصل نشده است شما آب بهتری بیاور. اما وقتی غرض مولی حاصل شد معنا ندارد بهتر آن را بیاوری. بله در یکجا دلیل و روایت داریم که وقتی به مسجد رفتی و نماز جماعت بود اگر چه از قبل نمازت را خواندهای باز هم نمازت را به جماعت بخوان. اما اگر روایت نداشتیم میگفتیم شما حق نداشتی دوباره نماز بخوانی، چرا که أمر ساقط شده است.