1402/07/29
بسم الله الرحمن الرحیم
به نظر ما در تعبّدیات اگر فرد مُحرَّمی بر واجب منطبق بشود مانند صلاة در دار مغصوبة، تقرّب متمشّی نمیشود یعنی اگر شخص در حال خواندن نماز، مرتکب غصب هم بشود نمیتواند قصد قربت بکند. البته این مسأله در اجتماع أمر و نهی بحث شده است که اگر در اجتماع أمر و نهی دو قول وجود دارد قول به امتناع و قول به جواز، که در جای خود بحث شده است. ولی در تعبّدیات قصد قربت لازم است و قصد قربت با انجام حرام، متمشی نمیشود. اما در توصّلیات این اشکال وجود ندارد مانند شستن لباس با آب غصبی، اگر شخص با آب غصبی لباسش را بشوید لباس پاک میشود و لو مرتکب گناه و حرام شده است و با این لباس میتواند نماز بخواند. پس در توصّلیات در مواجه با حرام، واجب انجام میشود و تکلیف ساقط میشود ولی در تعبّدیات اینچنین نیست. اما در مشکوکات که معلوم نیست این واجب تعبّدی است یا توصّلی، نظر بعضی از علما مانند مرحوم نائینی بر اصالة التعبّدیة است و برخی بر اصالة التوصّلیة است. به نظر ما نیز در مشکوکات اصالة التوصّلیة است یعنی از آنجایی که ۹۹ درصد واجبات توصّلی و فقط یک درصد تعبّدی هستند لذا اگر شکّ کردیم که واجبی تعبّدی است یا توصّلی، اصل این است که توصّلی است و قصد قربت لازم نیست.
آیا در کفن کردن میّت یا غسل دادن میّت و یا دفن میّت قصد قربت لازم است یا خیر؟
بنا بر اصالة التعبّدیة، قصد قربت لازم است و نباید متضمّن فعل حرام باشد ولی به نظر ما در اینجا اصالة التوصّلیة جاری است و قصد قربت لازم نیست و اگر انجام واجب متضمّن فعل حرام باشد درست است که مرتکب گناه شده است ولی واجب ساقط میشود.
حاشیهای که ما بر فرمایش محقق بجنوردی و شهید صدر داریم این است که باید در تعبّدیات قصد قربت باشد و متضمّن فرد حرام نباشد. و در توصّلیات اگر با حرام انجام بشود گناه است ولی واجب ساقط میشود و در مشکوک التوصّلیة و التعبّدیة، اصالة التوصّلیة جاری است. و وجهی که بحث عموم و خصوص من وجه و عموم و خصوص مطلق که در جلسه گذشته از قول برخی بزرگان بیان شد فارق نیست. و فارق همان یک جمله است که گفتیم که اگر واجب تعبّدی است انجام آن در مُحرَّمات، موجب بطلان آن میشود اما اگر توصّلی است موجب بطلان نمیشود. و در مشکوکات نیز ما اصالة التوصّلیة هستیم.