1401/12/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر/تعریف واجب توصّلی و تعبّدی
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با واجب توصلی و تعبدی بود. در موارد مشکوک، آيا اصل این است که واجب توصلی است (اصالة التوصلیة) یا تعبدی (اصالة التعبدیة)؟ برای رسیدن به این بحث ابتدا باید تعریف توصلی و تعبدی روشن بشود.
المقام أوّل: در تعریف واجب توصلی و تعبّدی و فرق بين آن دو .
تعریف سوم:
3) مرحوم نائینی (رحمة الله علیه) در اینجا چند مطلب را بیان میفرماید:
مطلب اول:
واجب تعبّدی وظیفهای است که به خاطر تعبّد و عبودیّت عبد به پرودگارش (تعبّد عبد لربّه) تشریع شده است. مثلاً نماز و حجّ وظیفهای است که برای عبودیّت عبد به پروردگارش تشریع شدهاند.
مطلب دوم:
عبودیّت عبد لربّه آیا امتثالاً لأمره است یا برای اهداف دیگر است؟ مثلاً از شخصی که نماز میگزارد سؤال میشود چرا نماز میخوانی؟ در جواب میگوید: إمتثالاً لأمر الله تعالی؛ میخواهم أمر خداوند متعال را امتثال بکنم. یا اینکه میگوید: طلباً لمرضاته؛ نماز میخوانم برای رضایت خداوند متعال. و یا اینکه میگوید: طمعاً في جنّته؛ برای رفتن به بهشت نماز میخوانم. و یا میگوید: خوفاً من ناره؛ به خاطر ترس از آتش جهنم نماز میخوانم. این معنای تعبّدی است.
خصوصیات واجب توصلی از نظر مرحوم نائینی:
1) در توصلی مباشرت لازم نیست. مثلاً لباس باید پاک بشود. در پاک شدن لباس، مباشرت لازم نیست و اگر کس دیگری هم آن را بشوید پاک میشود.
2) در توصلی اراده و اختیار لازم نیست. یعنی در تحقق واجب توصلی اراده لازم نیست. مثلاً اگر بدون اراده شخص لباس شسته شود، لباس پاک میشود چرا که وجوب شستن لباس، توصلی است نه تعبدی.
3) در توصلی اباحه و حرمت در آن تأثیرگذار نیست. مثلاً اگر با آب غصبی لباس شسته شود لو اینکه شخص مرتکب گناه شده است ولی لباس پاک میشود و واجب که طهارت است حاصل شده است و نماز خواندن هم با آن مشکلی ندارد. لذا با فعل مُحرَّم هم واجب توصلی انجام میشود.
بنابراین در توصلی مباشرت و اراده و اختیار لازم نیست و اباحه و حرام هم در آن تأثیرگذار نیست.[1]
اشکال:
آیا ردّ سلام (جواب سلام) واجب تعبدی است یا توصلی؟ واجب توصلی است.
آیا مباشرت در آن لازم است یا خیر؟ بله مباشرت لازم است. ولی شما فرمودید که توصلی آن است که مباشرت در آن لازم نیست. در حالی که خود شخص باید مباشرتاً جواب سلام را بدهد.
اراده و اختیار هم در آن شرط است و با اراده و اختیار باید جواب سلام داده شود. اما اگر ریائاً جواب سلام داده بشود، جواب سلام درست است و هیچ اشکالی ندارد. ولی نماز اگر ریائی خوانده شود، نماز باطل است. پس جواب سلام آیا تعبدی است یا توصلی؟ از این جهت که ریا و قصد قربت در آن لازم نیست، توصلی است. ولی از این لحاظ که مباشرت و اراده و اختیار در آن لازم است، تعبّدی است. بنابراین این اشکال به مرحوم نائینی وارد است و باید تکلیف ردّ سلام را مشخص کنیم.
قضای صلاة میّت، آیا تعبّدی است یا توصّلی؟ تعبدی است ولی مباشرت در آن لازم نیست و شخص دیگری را میتوان برای به جا آوردن قضای نماز میّت اجیر کرد. پس مباشرت در تعبدی و توصّلی تأثیرگذار نیست و ممکن است واجبی تعبّدی باشد ولی مباشرت در آن شرط نباشد. قضای صلاة میت تعبدی است و نیاز به قصد قربت دارد ولی مباشرت در آن شرط نیست.
نظر استاد: به نظر میرسد اینکه مرحوم نائینی شرط مباشرت را در تعبدی آورده است جزو ارکان نیست و مباشرت ممکن است باشد یا نباشد. مباشرت در تعبدیات هست و با اینکه قصد قربت هم لازم است. ولی در برخی موارد مباشرت لازم نیست مانند قضای صلاة میت و حجّ نیابتی. بنابراین این قیودی که مرحوم نائینی در اینجا بیان فرمودهاند به نظر میرسد قید غالبی است و در اکثر موارد جریان دارد ولی در همه تعبدیات صدق نمیکند. و تعریف باید جامع افراد و مانع اغیار باشد لذا میبینیم گاهی واجب تعبدی است ولی مباشرت در آن لازم نیست. و همچنین اگر بگوییم در توصلیات مباشرت لازم نیست این حرف هم درست نیست چرا که مثلاً در جواب سلام مباشرت در آن لازم است با اینکه جواب سلام واجب توصلی است و نیاز به قصد قربت ندارد. بنابراین قید مباشرت در تعریف توصلی و تعبدی نمیتواند دخیل باشد.