1401/09/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در أمر در رابطه با اتحاد طلب و اراده بود که آیا طلب و اراده یک چیز هستند و متحدند یا دو چیز هستند؟
در آخر این بحث هستیم و باید نتیجه گیری کنیم که آیا طلب و اراده متحدند یا خیر؟
القول الثامن: أن الطلب و الإرادة متغايران مفهوماً و مصداقاً و إنشاءاً[1]
به نظر میرسد فرمایش محقق خویی (اعلی الله مقامه الشریف) فرمایش خوبی است. محقق خویی میفرماید: طلب و اراده دو چیز و مختلف هستند. طلب یک چیز است و اراده یک چیز دیگر. و تفاوت آنها در این است که اراده از صفات نفس است و در نفس انسان تحقق پیدا میکند و اختیاری هم نیست. وقتی چشم انسان به چیزی میافتد دلش هم آن را میخواهد و اراده هم به آن تعلق میگیرد و این در اختیار انسان هم نیست. مثلاً میگوید من این زن یا خانه را دیدم و شوق مؤکد در من ایجاد شد و اراده کردم که آن را داشته باشم. اما چون انسان متدینی هستید در پی آن نمیروید و میگویید من این کار خلاف و گناه را انجام نمیدهم. از راه شرعی وارد میشوم ولی خلاف شرع انجام نمیدهم. لذا اراده دارید ولی طلب نمیکنید. بنابراین همه مراحل تصور، تصدیق، شوق، شوق مؤکد و اراده را دارید ولی طلب نمیکنید.
مرحوم خویی در ادامه میفرماید: ان الإرادة من الصفات القائمة بالنفس و لاتكون اختیارية، و الا لزم كونها مسبوقة بارادة اخرى، فلزم الدور أو التسلسل. اگر اراده اختیاری باشد نیاز به اراده دیگری دارد و آن اراده دیگر اگر اختیاری باشد باید یک اراده سومی باشد و باز هم اگر اراده سوم اختیاری باشد اراده چهارمی میخواهد و ... و لازمه این تسلسل است مگر اینکه بگویید این اراده أمری قهری و غیراختیاری است و برای من یک مرتبه حاصل شد. بل هي ناشئة من ملائمة الطبع المكونة بأمر الله سبحانه و تعالی، حسب ما اقتضته الحكمة و المصلحة. ذهنیت و طبع و شوق شما با این سازگار شده است و طبق مصلحت و حکمتی از این خانه یا شخص خوشتان آمده است و این اشتیاق و شوق یک أمر غیراختیاری است و در اختیار شما نیست. اما طلب از افعال اختیاری است و شما با اینکه تصور، تصدیق، شوق، شوق مؤکد و اراده را دارید ولی چون انسان متدینی هستید طلب نمیکنید. و چشم خود را میبندید و میگویید با اینکه این را خیلی دوست دارم ولی اقدام و مطالبهای نمیکنم. پس طلب یک فعل اختیاری است ولی اراده اختیاری نیست.
در ادامه محقق خویی مثال میزنند به «طالب الضالّة»، کسی که چیزی را گم کرده است در پی پیدا کردن آن جستجو میکند به چنین شخصی طالب الضالة گفته میشود ولی به کسی که نشسته یا خوابیده است و فقط به فکر گمشده است به وی طالب الضالة گفته نمیشود. یعنی اراده آن را دارد ولی طلب نمیکند. و همچنین طالب العلم هم چنین است کسی که طالب علم است در پای درس مینشیند و علم یاد میگیرد ولی کسی که در خانه خوابیده است و بگوید من اراده علم را کردهام به وی طالب علم گفته نمیشود.[2]
بنابراین محقق خویی میفرماید: طلب و اراده هم مفهوماً و هم مصداقاً باهم فرق میکنند و رتبه اینها هم باهم متفاوت است. مثلاً گفته میشود: ارادَ فَشرِبَ، اراد فطلب، شما وقتی تشنه میشوید اراده میکنید تا آب بخورید، میروید کنار یخچال و لیوان را برمیدارید و آب میریزید و میخورید، این «اراد فشرب» است. پس فشرب همان طلب است که بعد از اراده، بلند میشوید و اقدام میکنید و آب میخورید، این طلب است. پس طلب أمری اختیاری است ولی اراده اختیاری نیست و از لحاظ رتبی هم اول اراده محقق میشود بعد طلب.
نظر استاد:
در آیات قرآن نیز، اراده و طلب آمده است و به دو معنای متفاوت استعمال شدهاند. به نظر ما این بحث طلب و اراده تمام شد و به غیر از این مباحثی که بیان شد بحث مهمی در اینجا وجود ندارد. به نظر ما فرمایش محقق خویی درست است و طلب و اراده باهم مغایرند لذا طلب یک چیز است و اراده یک چیز دیگر و هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ مصداقی باهم متفاوتند. البته گاهی اینچنین است که در یکجا هم طلب و هم اراده وجود دارد و گاهی هم باهم اختلاف دارند؛ یعنی گاهی طلب وجود دارد ولی اراده وجود ندارد مانند: طلب امتحانیه و گاهی اراده وجود دارد ولی طلب وجود ندارد مانند اینکه اراده کرده است ولی مطالبه انجام نشده است.
مرحوم آخوند در اینجا مطالبی بیان فرموده است که ما نیاز نمیبینیم آن مباحث خرد را مطرح کنیم مانند اینکه فرموده است: السعید سعید فی بطن أمه و الشقی شقی فی بطن أمه، اینکه این مباحث چی هستند ما به آنها نمیپردازیم، چون بحث خیلی مفصل و فلسفی است و در جای خودش باید تحقیق بشود. و محشین کتاب کفایه یکی از نقاط بیّن ضعف صاحب کفایه را این بحث میدانند. صاحب کفایه در اینجا مباحثی را مطرح کرده است که محشین آن مباحث را توجیه کردهاند و آن را حمل بر صحت کردهاند و گفتهاند که شاید نظر صاحب کفایه فلان باشد. البته هر کسی معصوم نیست شیخ انصاری معصوم نیست و صاحب کفایه هم معصوم نیست و ممکن است اشتباهی داشته باشند. و یکی از بحثهایی که همه به مرحوم آخوند اشکال کردهاند همین بحث طلب و اراده، الشقی شقی فی بطن أمه و السعید سعید فی بطن أمه و اراده تکوینی و اراده تشریعی است که این مباحث مناسب شأن علمی ایشان نیست.