1401/08/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با أمر بود که آیا أمر دلالت وجوب دارد یا دلالت بر مطلق طلب (واجب و مستحب) دارد؟
فی منشأ و ملاك دلالة لفظ الأمر علی الوجوب .
القول الثانی: حکم العقل
مرحوم مظفر میفرماید: عقل حکم میکند که أمر برای وجوب است، بخصوص در جایی که من العالی إلی الدانی باشد. [1] یعنی عقل حکم میکند که حق عبودیت این است که اگر عالی به دانی أمر بکند، باید انجام بشود. مرحوم محقق خویی هم همین فرمایش را دارد و میفرماید: دلالت أمر بر وجوب بالوضع نیست و حتی اطلاقاً هم دلالت بر وجوب ندارد ولی عقلاً دلالت بر وجوب دارد.[2]
اشکال:
دو نکته در اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد:
نکته اول این است که اطاعة الله را از ما خواستهاند یعنی اگر خداوند متعال أمری بکند ما ملزم به اطاعت هستیم. اما معنای اطاعت چیست؟ یعنی آنچه خداوند متعال میخواهد ما انجام دهیم. اگر عملی را بر ما واجب کرده است انجام بدهیم و اگر عملی را بر ما حرام کرده است، انجام ندهیم. و اگر چیزی را مستحب کرده است، گاهی انجام بدهیم و گاهی انجام ندهیم. و اگر چیزی را مکروه کرده است گاهی انجام ندهیم و گاهی انجام بدهیم. و اگر چیزی را مباح کرده است گاهی انجام بدهیم و گاهی نه. بنابراین معنای اطاعت فقط این نیست که أمر خداوند متعال را حتماً انجام بدهیم بلکه أمر خداوند متعال دو نوع است وجوبی و استحبابی، لذا أمر وجوبی خداوند متعال را حتماً انجام میدهیم و أمر استحبابی را گاهی انجام میدهیم و گاهی انجام نمیدهیم. مانند ﴿وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ[3] ﴾، اقم الصلاة، آتوا الزکاة، و آیه ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[4] اینها مطلوب خداوند متعال هستند اما بعضی مطلوبات وجوبی هستند و بعضی استحبابی.
بنابراین اشتباه کسانی که فرمودهاند أمر حقیقت در وجوب است این است که فکر میکنند، اطاعة فقط به این است که أمر خداوند متعال را حتماً و باید انجام بدهید. مرحوم آیت الله حجّت میفرماید: اطاعة الله این نیست، بلکه اطاعة الله آن است که طبق آنچه که خداوند متعال فرموده است عمل بکنی. یعنی واجب خداوند متعال واجب، حرام او حرام، مستحب او مستحب، مکروه او مکروه، و مباح او مباح است. احکام خمسه نباید مخلوط بشوند احکام خمسه هر کدام بابی هستند و هر کدام جای خود دارند. بنابراین کسانی که برای اثبات معنای وجوب برای أمر، از حکم عقل استفاده میکنند و میگویند خداوند متعال اگر أمری فرمود باید انجام بشود، از کجا این حرف را میگویند؟ بله اگر أمر وجوبی باشد باید انجام بشود و اگر أمر استحبابی باشد خوب است که انجام بشود و اگر انجام نشود تارک آن گناهی نکرده است.
نکته دوم این است که آیا ما فقط أوامرالله را بحث میکنیم یا أوامر عرفیه را که شارع مقدس آنها را امضا کرده است را هم بحث میکنیم؟ أوامر والدین و أوامر شوهرها به همسران خود، آیا اینها جنبه شرعی دارند یا نه؟ آیا همه این أوامر برای وجوب هستند؟ یا اینکه وجوب از اینها استفاده نمیشود؟ ممکن است قرائنی وجود داشته باشد و ممکن است مطلق باشند. آیا أمر مطلق شوهر برای زن واجب است یا خیر؟ آیا ترک این أوامر عقاب دارد یا خیر؟