1401/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با أمر بود که آیا أمر دلالت وجوب دارد یا دلالت بر مطلق طلب (واجب و مستحب) دارد. این دو نظریه، در استنباط ما خیلی تأثیرگذار هستند. به دلیل اینکه اگر گفتیم أمر حقیقت در وجوب است تمام أوامری که در آیات و روایات آمده است همه آنها را باید حمل بر وجوب بکنیم مگر اینکه قرینهای برای استحباب وجود داشته باشد. اما اگر گفتیم أمر حقیقت در طلب است همه أوامر را حمل بر استحباب میکنیم مگر اینکه وجوب آن ثابت بشود.
دلائل قائلین بر وجوب (لفظ الأمر حقيقة في الوجوب): .
۵) صحت سلب:
یعنی اینکه بگوییم أمر استحبابی، أمر نیست، صحیح است. به عبارتی دیگر بر أمر وجوبی، أمر صدق میکند ولی بر أمر استحبابی، أمر صدق نمیکند.
جواب:
این ادعای بدون دلیل است در حالی که قبلاً هم بیان کردیم یکی از دلایلی که بگوییم أمر استحبابی هم أمر است، استدلال به صحة التقسیم بود که أمر دو نوع است: أمر وجوبی و أمر استحبابی. و همینکه صحیح است أمر را به دو نوع تقسیم کنیم دلیل بر این است که به أوامر استحبابی هم أمر اطلاق میشود. أوامری که در قرآن و روایات آمده است بعضی از آنها أوامر وجوبی و أکثر آنها أوامر استحبابی هستند. لذا این استدلال به صحت سلب درست نیست.
6) حکم عقل[1]
مرحوم ایروانی میفرماید: وجوب به وضع واضع نیست بلکه به حکم عقل است. یعنی اگر شما مولویت او را قبول دارید و خود را عبد او میدانید همین که أمر از مولی صادر شد عقل حکم میکند که أمر مولی باید امتثال بشود. چون یک مولای حکیم عالم به ماکان و مایکون اگر دستوری بدهد، عقل حکم میکند که باید انجام بدهید. اما اگر آمر کسی باشد که از لحاظ مقام پایین باشد عقل چنین حکمی نمیکند. عقل در جایی حکم میکند که مولویت را کاملاً پذیرفته است.[2]
اشکال اول:
به نظر ما این فرمایش درست نیست. به دلیل اینکه مولویت و عبدیت در جای خودش درست است و باید اطاعت کرد، اما معنای «اطاعت» چیست؟ اطاعت چند نوع میتواند باشد، اطاعت در واجبات، مستحبات، مکروهات، محرمات و مباحات. معنای اطاعت در مستحبات این است که آن أمر را مستحب بدانیم مثلاً نماز شب و نوافل یومیه مستحب هستند و معنای مستحب هم این است که گاهی انجام میدهیم و گاهی انجام نمیدهیم. و معنای اطاعت در واجبات این است که باید انجام بدهیم. پس معنای اطاعت در مستحبات با معنای اطاعت در واجبات فرق میکند. در محرمات، مکروهات و مباحات هم همین مسأله وجود دارد و همین که آنها را حرام، مباح یا مکروه بدانیم و مرتکب محرمات نشویم و در مکروهات و مباحات گاهی انجام بدهیم و گاهی انجام ندهیم از أمر مولی اطاعت کردهایم. بنابراین جناب مرحوم ایروانی شما درست میفرمایید که مقام مولی خیلی بالاست و عبد مقامش خیلی پایین است اما شما به چه دلیل میفرمایید که وقتی مولی أمر کرد عبد واجب است انجام دهد؟ به چه دلیل میفرمایید همه أوامر مولی وجوبی هستند؟ مولی هزاران أمر دارد ولی فقط مثلاً ده مورد از آنها وجوبی هستند. پس به نظر ما دلیل عقلی که مرحوم ایروانی فرمودهاند کافی نیست.
اشکال دوم:
چنانچه میدانیم فعل، قول و تقریر شارع مقدس حجّت است. معنای حجّت بودن فعل معصوم (علیه السلام) این است که معصوم هر فعلی انجام بدهد، آن کار خوب است و ممکن است آن کار واجب باشد و یا مستحب.
حالا سؤال ما این است که آیا شما از فعل معصوم (علیه السلام) وجوب میفهمید؟ خیر، از فعل معصوم (علیه السلام) وجوب فهمیده نمیشود ولی مطلوبیت فهمیده میشود. و همچنین در تقریر معصوم (علیه السلام)، مثلاً اگر کسی در حضور معصوم (علیه السلام) کاری را انجام بدهد و معصوم (علیه السلام) ساکت باشد و اشکالی به فعل وی نکند، آیا شما از این سکوت و عدم اشکال معصوم (علیه السلام) وجوب برداشت میکنید؟ خیر، وجوب برداشت نمیشود. بنابراین تقریر معصوم (علیه السلام) نیز دلالت بر وجوب ندارد. قول معصوم (علیه السلام) نیز چنین است یعنی همانطور که فعل و تقریر معصوم (علیه السلام) دلالت بر وجوب ندارد، قول معصوم (علیه السلام) نیز دلالت بر وجوب ندارد مگر اینکه قرائنی بر وجوب وجود داشته باشد. بنابراین ما چه دلیلی داریم که بگوییم أوامر شارع دلالت بر وجوب دارد؟
بعضی احتیاطی هستند و در صورت شکّ بین وجوب و استحباب، احتیاط میکنند و میگویند واجب است. اما آيا درست است بدون دلیل قطعی، واجبات را برای مردم زیاد بکنیم؟ احتیاطات، سختگیریها و تکلیف زیاد موجب میشود عدهای از دین رویگردان باشند. و از آنجایی که ما میخواهیم برای تمام مردم متدین جهان تکالیف الهی را بیان کنیم، به نظر شما آیا بدون دلیل کافی و قطعی درست است چنین کاری بکنیم؟ آیا احتیاط در این است که بگوییم واجب است یا اینکه احتیاط در این است که بگوییم دلیلی بر وجوب پیدا نکردیم؟
به نظر ما این احتیاط، احتیاط بیجایی است، و وقتی دلیلی بر وجوب نداریم لازم نیست این احتیاط را بکنیم. به چه دلیل به مکلفین فتوا بدهیم که این کارها را بکنند؟