1401/07/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با این بود که آیا أمر دلالت بر وجوب دارد یا اینکه دلالت بر رجحان(مطلق طلب) دارد؟ دلایلی را برای قول بر وجوب در جلسات قبل ذکر کردیم. در ادامه به دلایل روایی میپردازیم.
دليل دوم: روايات.
روایت دوم:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: كَانَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ مِنْهُمْ حُمْرَانُ بْنُ أَعْيَنَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ النُّعْمَانِ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ الطَّيَّارُ وَ جَمَاعَةٌ فِيهِمْ هِشَامُ بْنُ الْحَكَمِ وَ هُوَ شَابٌّ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا هِشَامُ أَ لَا تُخْبِرُنِي كَيْفَ صَنَعْتَ بِعَمْرِو بْنِ عُبَيْدٍ وَ كَيْفَ سَأَلْتَهُ فَقَالَ هِشَامٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي أُجِلُّكَ وَ أَسْتَحْيِيكَ وَ لَا يَعْمَلُ لِسَانِي بَيْنَ يَدَيْكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِذَا أَمَرْتُكُمْ بِشَيْءٍ فَافْعَلُوا.[1]
وقتی شما را به چیزی أمر کردم، انجام بدهید.
جواب استاد:
۱) به دلیل اینکه حسن بن ابراهیم، مهمل است و مورد وثوق نیست، سند روایت ضعیف است.
۲) بحث ما در جایی است که آیا واضع صیغه أمر را برای وجوب وضع کرده است یا خیر؟ وقتی گفته میشود الأمر حقیقةٌ فی الوجوب، معنای آن این است که وجوب معنای موضوع له است و بحث ما در وضع است. توضیح اینکه، یک بحث این است که بگوییم أوامر الله للوجوب، أوامر الرسول للوجوب، أوامر الإمام للوجوب. و یک بحث این است که بگوییم: الأمر حقیقةٌ فی الوجوب. اگر بگوییم أمر حقیقت در وجوب است به معنی این است که أمر در لغت برای وجوب وضع شده است و کاری به أوامر خدا و رسول ندارد. پس یک اشکال این است که مثلاً وقتی امام صادق (علیه السلام) میفرماید: اذا أمرتکم بشیء فافعلوا، ما میفهمیم که اگر امام صادق (علیه السلام) أمر کردند ما باید انجام بدهیم و أمر در اینجا دلالت بر وجوب دارد. اما اگر أمری غیر از أمر امام باشد آیا بازهم دلالت بر وجوب دارد؟ آیا صیغه أمر برای وجوب وضع شده است؟ جواب:خیر، این اثبات نمیشود که معنای حقیقی أمر، برای وجوب باشد.
نکته دیگر:
جمله اذا أمرتکم بشیء فافعلوا، به چه معنایی است؟ شاید معنایش این باشد که إذا أمرتکم بشیء یناسب فعله أو ینبغی فعله. اگر به شما أمر کردم شایسته است انجام دهید. و این أمر ممکن است واجب باشد یا مستحب. همانطور که در روایات، أوامری که از امام صادق (علیه السلام) وارد شده است، دو قسم هستند: استحبابی و وجوبی که بیشتر آنها استحبابی هستند. بنابراین اینکه فرمودهاند هر وقت من أمر کردم انجام بدهید یعنی نه اینکه واجب است بلکه مناسب است انجام بدهید پس میتواند واجب باشد یا مستحب. بنابراین، این روایت را هم نمیتوانید بگویید که دلالت بر وجوب دارد و ضمناً اینکه قرائن در اینجا وجود دارد، چون سائل سؤال کرد که ما گاهی حیا میکنیم از شما سؤال کنیم که امام صادق (علیه السلام) فرمود: ما هر چیزی که به شما گفتیم انجام بدهید و توضیح هم نداند که واجب است یا مستحب. و الإستعمال أعم من الحقیقة و المجا
روایت سوم:
أَخْبَرَنَا عَمْرُو بْنُ عَوْنٍ، أَنْبَأَنَا خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ خَالِدٍ يَعْنِي الْحَذَّاءَ، عَنْ عِكْرِمَةَ، عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ، أَنَّ زَوْجَ بَرِيرَةَ، كَانَ عَبْدًا يُقَالُ لَهُ: مُغِيثٌ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ يَطُوفُ خَلْفَهَا يَبْكِي وَدُمُوعُهُ تَسِيلُ عَلَى لِحْيَتِهِ، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِلْعَبَّاسِ: يَا عَبَّاسُ «أَلَا تَعْجَبُ مِنْ شِدَّةِ حُبِّ مُغِيثٍ بَرِيرَةَ، وَمِنْ شِدَّةِ بُغْضِ بَرِيرَةَ مُغِيثًا»، فَقَالَ لَهَا: «لَوْ رَاجَعْتِيهِ فَإِنَّهُ أَبُو وَلَدِكِ»، فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَتَأْمُرُنِي؟ قَالَ: «إِنَّمَا أَنَا شَافِعٌ»، قَالَتْ: لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ.[2]
معنای روایت:
راوی میگوید، شوهر بریرة عبد بود، به او مغیث میگفتند، من دیدم مغیث پشت سر بریره میرفت و اشکش جاری بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به عباس فرمود: ای عباس از شدت عشق مغیث به بریرة و از شدت تنفر بریرة به مغیث در عجبم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به بریرة فرمود: (چرا میخواهی از مغیث جدا بشوی) اگر به سوی او برگردی خوب است او پدر بچه توست. بریرة گفت: یا رسول الله آیا به من أمر میکنی(که با وی زندگی کنم)؟ حضرت فرمود: من فقط شفاعت میکنم (أمر نمیکنم)، بریرة گفت: من به او نیازی ندارم.
استدلال کردهاند که معلوم میشود که أمر دلالت بر وجوب دارد، چون خود سائل سؤال میکند که آیا به من أمر میکنید (تا اطاعت کنم)؟ اگر أمر نمیکنید من میخواهم آزاد باشم، حضرت فرمود: من شفاعت کردم أمر نکردم.
اشکال استاد به این استدلال:
۱) به دلیل اینکه عمرو بن عون و خالد بن عبدالله و خالد مهمل هستند و عکرمه ضعیف است، سند روایت ضعیف است.
۲) استعمال أمر دو حالت میتواند داشته باشد: در جایی ممکن است برای وجوب باشد و در جایی ممکن است برای استحباب باشد. اما اینکه در اینجا أمر دلالت بر وجوب بکند، این دلیل نمیشود که بگوییم در همه جا أمر دلالت بر وجوب میکند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: لَوْ رَاجَعْتِيهِ فَإِنَّهُ أَبُو وَلَدِكِ، در اینجا أمر وجود ندارد بلکه میفرماید: اگر به او مراجعه کنی او پدر فرزندت است (خوب است این کار را بکنی) لذا أمر نکرده است. و سائل سؤال میکند: آیا شما أمر میکنید؟ من اطاعت کنم و اگر أمر نمیکنید، من اطاعت نمیکنم. سؤال ما این است آیا این در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است؟ یا در کلام سائل آمده است؟ کلام سائل برای ما حجّت نیست و کلام رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای ما حجّت است. سائل سؤال میکند: آیا أمر میکنید؟ برداشت سائل این است که أمر دلالت بر وجوب میکند، ولی برداشت او برای ما حجّت نیست. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هم میفرماید: من شفاعت میکنم و حضرت (صلی الله علیه و آله) نفرموده است که أمر میکنم یا نمیکنم و یا اینکه أمر دلالت بر وجوب می کند یا نه. برداشت وجوبی که هست برداشت سائل است که این برای ما حجّت نیست. به نظر ما آنچه در این روایت وجود دارد این است که برداشت سائل این است که أمر حضرت دو قسم است: أمر وجوبی و أمر استحبابی، لذا سؤال میکند: آیا شما به من أمر وجوبی میکنید یا أمر استحبابی؟ و حضرت میفرماید: من شفاعت میکنم، نه أمری هست و نه وجوبی. حضرت نیز در مقام بیان این نبوده است و نفرموده است که آیا برداشت سائل درست است یا نه؟