1401/02/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع/اوامر
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در معنای ماده امر (أ،م،ر) بود.
۱) یک معنای آن به معنای «طلب» است مثلاً «أقم الصلاة» یعنی از تو طلب میکنم (میخواهم) که نماز بخوانی که کسی در این معنای امر بحثی ندارد.
۲) معنای دیگر امر، به معنای «شأن» است مانند: شَغَله أمرُ کذا، یعنی «شأن کذا»، او شغل گرفته و شأن و جایگاه او را مشغول کرده است.
۳) معنای سوم امر مشترک لفظی است بین «طلب و شأن»[1] .
اشکال اول:
در مثال: اجتماع النقیضین أمرٌ محالٌ، امر در اینجا به چه معنایی است؟ آیا به معنای طلب است؟ خیر، آیا به معنای شأن است؟ خیر. بنابراین این قول سوم هم قابل قبول نیست.
اشکال دوم:
اشتراک لفظی در جایی است که یک لفظ دو معنا داشته باشد. در اینجا آیا لفظ یکی است یا دوتاست؟ امری که به معنای «طلب» است از أَمَرَ یَأمِرُ، آمرٌ، مأمورٌ است که ماضی، مضارع، اسم فاعل و اسم مفعول دارد و جمع آن اوامر و اشتقاقی است. اما لفظ امر دیگری که به معنای «شیء یا شأن» است، هیچکدام از ماضی، مضارع، اسم فاعل و اسم مفعول را ندارد و جمع آن امور است و اشتقاقی نیست. و این کاشف از آن است که اشتراک لفظی وجود ندارد.[2]
نظر استاد: به نظر میرسد اینکه امر به معنای «طلب»، درست است اما امر به معنای «شأن»، درست نیست و بهتر است بگوییم أمر به معنای «شیء» است و لفظ شیء اعم است که شامل شأن و همه اشیاء میشود.
قول چهارم (در معنای أمر):
لفظ أمر اشتراک معنوی است بین «طلب بالقول، شأن، فعل و امثال اینها» است.[3]
آیا اشتراک معنوی را میتوان پذیرفت؟ اشتراک معنوی مانند: طلب شدید و طلب ضعیف، طلب شدید میشود واجب و طلب ضعیف میشود مستحب. لذا طلب، جامع است بین طلب شدید و طلب ضعیف، که از آن به قدر مشترک یا مشترک معنوی تعبیر میشود.
اشکال استاد:
سؤال: امر که به معنای طلب و شیء و ... میباشد آیا جامع دارد یا ندارد؟ آیا میتوان جامعی در نظر گرفت که هم طلب را دربر بگیرد و هم شیء را؟ آیا وقتی گفته میشود: أَمَرَ زیدٌ بکذا، اَمَرَ را میتوان شیء معنا کرد؟ خیر. بنابراین جامعی برای آن قابل تصویر نیست. این دو معنا (طلب و شیء) نمیتواند جامع داشته باشد. بله، «فعل و شأن و حال و شیء و امثال این معانی» همه داخل در شیء هستند و صاحب کفایه هم میفرماید: شیء دارای یک معنای اعمی است که همه این معانی را دربر میگیرد اما معنای «طلب» را شامل نمیشود و طلب و شیء معنای متفاوتی از هم دارند.
بنابراین همانطور که مرحوم آخوند فرموده است، یک معنای «امر»، طلب فیالجمله (در برخی موارد) است یعنی هر طلبی امر نیست بلکه باید طلب کننده علو و استعلا داشته باشد و به درخواست و التماس دانی -با اینکه صیغه امر دارد- امر گفته نمیشود چون علو و استعلا ندارد. و معنای دیگر «امر» شیء فی الجمله است. بعضی گفتهاند به هر شیئی نمیتوان امر اطلاق کرد و آنجا هم باید قید «فیالجمله» آورده شود.[4] آیت الله فاضل لنکرانی (ره) فرمودهاند: در بعضی از چیزها امر و شیء باهم مساوی نیستند و نمیتوان به جای هر شیئی لفظ امر اطلاق کرد.