1400/12/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در مشتق در رابطه با حمل مشتق بر ذات بود. و اختلافی که بین صاحب فصول و صاحب کفایه بود که مباحث آن مطرح شد. یکی از مباحثی که در این بحث مطرح است قول دوم است که مربوط به صاحب کفایه است. نظر صاحب کفایه این است که حمل مشتق صحیح و حقیقت است و لو اینکه اسناد مجازی باشد. مانند: المیزاب جارٍ، اینجا استعمال مشتق حقیقت است و مشتق (جارٍ) در معنای حقیقی خودش استعمال شده است.
الردّ الثاني (اشکال بر قول مرحوم آخوند)
بر این فرمایش مرحوم آخوند اشکال شده است که انطباق در اینجا وجود ندارد لذا این جمله المیزاب جارٍ مجاز است توضیح این که مثلاً در زیدٌ قائمٌ، زید مبتدا و قائمٌ خبر است. معنای آن این است که زید از مصادیق قائم است یعنی مصادیق و افراد قائم که در دنیا زیاد است یکی از آنها زید است. به عبارت دیگر موضوع از مصادیق محمول است، به این انطباق گفته میشود. پس معنای انطباق این است که موضوع داخل در محمول و از مصادیق محمول است. در این مثال المیزاب جارٍ، مبتدا (المیزاب) باید از مصادیق خبر (جارٍ) باشد در حالی که میزاب از مصادیق جارٍ نیست زیرا میزاب جاری نیست و این آب است که جاری است. بنابراین در این مثال انطباق به هم خورده است. در مثال «جَرَی المیزاب» که فعل است باز هم همین مشکل وجود دارد.
در مباحث گذشته گفتیم که مشتق باید متلبس به مبدأ باشد یعنی ضارب باید ضرب داشته باشد و عالم باید علم داشته باشد و ... در ادامه 14 نوع تلبس را بیان کردیم. مرحوم محقق عراقی (اعلی الله مقامه الشریف) میفرماید: تلبس مشتق به مبدأ یک قسم دیگر هم به غیر از آن اقسامی که گفته شد دارد و آن هم «تلبس ادعایی» است. به این معنا که مثلاً من ادعا میکنم که المیزاب جارٍ، میزاب حقیقتاً جاری نیست اما به قدری باران شدید است که من ادعا میکنم مثل این است که میزاب جاری است. در بحث مشتق تلبس ادعایی کفایت میکند و اصلاً مجاز هم نیست.[1]
مرحوم محقق ایروانی هم میفرماید: جریان دو نوع است، در المیزاب جارٍ جریان وجود دارد ولی جریان اعم از جریان حقیقی و جریان مجازی و تلبس به مبدأ وجود دارد. بنابراین اگر واقعاً آب باران شدید جریان داشته باشد، المیزاب جارٍ حقیقت است و هیچ اشکالی هم ندارد.[2]