1400/11/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/وضع /مشتق
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در مشتق در رابطه با ملاک حمل بود که مشتقات بر ذوات حمل میشوند مثل زیدٌ ضاربٌ، ضارب حمل میشود بر ذات زید. ملاک حمل چیست؟ مشتقات که محمول واقع میشوند آیا شرائطی دارد یا خیر؟
مرحوم آخوند (اعلی الله مقامه الشریف) میفرماید: در حمل باید یک نوع اتحاد و یک نوع مغایرت باشد یعنی تغایر مفهومی و اتحاد وجودی، مثل زیدٌ ضاربٌ، زید یک مفهوم دارد و ضارب یک مفهوم دیگر دارد ولی وجود آنها واحد است.[1]
اشکال بر مرحوم آخوند:
آیت الله بروجردی میفرماید: ما نیاز نداریم که حتما اتحاد وجودی داشته باشیم و همین که اتحاد اعتباری یا انتزاعی و یا مفهومی یا حتی اتحاد وصف حال مُتَعَلَّق داشته باشیم کافی است مانند ابن الامام ابن الامام، این پسر امام است این پسر امام است (واقعا پسر امام است) این جمله هیچ اشکالی ندارد یا جمله حسن حسنٌ، این حمل شیء بر خودش است و این اشکالی ندارد ولی فایده آن کم است. وقتی مثلاً گفته میشود زیدٌ زیدٌ، چیز جدیدی گفته نشده و فایده آنچنانی ندارد ولی اشکالی هم ندارد. بنایراین تغایر که مرحوم آخوند بیان فرمودند لازمه حمل نیست بلکه برای مفید بودن حمل است. پس اگر بخواهیم حملی استفادهای داشته باشد مفید فایدهای باشد باید تغایری بین آنها وجود داشته باشد. بنابراین اشکالی که بر مرحوم آخوند اینجا میشود این است که شما برای مفید بودن حمل این شرایط را بیان میکنید یا برای صحت حمل؟ زیرا صحت حمل نیاز به تغایر ندارد مثلاً زیدٌ زیدٌ، درست است و هیچ اشکالی ندارد اما اگر بخواهید مفید باشد باید این تغایر باشد.[2]
فرمایش آیت الله سبحانی:
این تغایری که ما میگوییم برای مفید بودن حمل است نه برای صحت حمل. و الا در صحت حمل ممکن است زیدٌ زیدٌ و ابن الامام ابن الامام هم صحیح باشد اما برای مفید بودن لازم است که یک تغایری بین موضوع و محمول باشد. آیت الله سبحانی در ذیل فرمایش خود جملهای دارند که جمله مفیدی است که میفرماید: «أن يكون بینهما تغاير إمّا اعتباراً أو إجمالاً و تفصیلاً ، أو مفهوماً» تغایر را توضیح دادهاند و گفتهاند که تغایر همیشه اینچنین نیست که در وجود باشد بلکه: تغایر گاهی اعتباری است مثل زیدٌ مالکٌ که ملکیت یک امر اعتباری است و یا تغایر اجمالی و تفصیلی است مثل الإنسان حیوانٌ ناطقٌ، مفهوم در اینجا یکی است ولی یکی اجمال دارد (الإنسان) و یکی تفصیل (حیوانٌ ناطقٌ). و یا تغایر در مفهوم است.
دلیل القول الثالث: ضرورة عدم صحّة حمل المباين علی المباين و لا حمل الشيء علی نفسه
دلیلی که بر قول مرحوم آخوند آورده شده است این است که مباین را بر مباین نمیتوان حمل کرد؛ مثلاً: اسود با ابیض مباین هستند نمیشود بر هم حمل بشوند چون اگر اسود است ابیض نیست و اگر ابیض است اسود نیست. یا مثل الانسان حجرٌ، الحجر انسان صحیح نیست چون مباین هم هستند.[3]
اشکال استاد بر دلیل فوق
درست است که نمیتوان مباین را بر مباین حمل کرد اما متغایر بر متغایر حمل میشود مثلاً ضاربٌ و زیدٌ مباین نیستند ولی متغایرند و باهم فرق میکنند و ممکن است گاهی متحد بشوند یا متحد نشوند لذا دلیلی که ایشان میفرمایند که مباین بر مباین حمل نمیشود این دلیل اخص از مدعی است. مدعای شما این است که حتما باید اتحاد داشته باشند و یک نوع مغایرت هم داشته باشند، این مدعای شما با این دلیل اثبات نمیشود. بله حمل مباین بر مباین درست نیست این را ما هم قبول داریم اما همیشه اینچنین نیست بلکه گاهی تغایر است و تباین نیست، مثلاٌ بین انسان و ضاربٌ تباین نیست بلکه تغایر است پس گاهی تباین است و گاهی تغایر. ما میخواهیم مشتقات را بر ذوات حمل کنیم و ببینیم این حمل مشتقات بر ذوات چه شرطی دارد؟ شما فرمودید حمل مباین بر مباین درست نیست ما هم قبول داریم نمیشود حمل کرد اما بحث مباین نبود بلکه بحث حمل مشتقات بر ذوات است که گاهی متغایر هستند ولی مباین نیستند مثل ضارب و زید، متغایر هستند ولی مباین نیستند که گاهی میتوانند همراه هم باشند و گاهی نه. بنابراین به نظر میرسد فرمایش مرحوم آخوند مورد اشکال است و ادلهای هم که آوردهاند ادله کافی نیست.
القول الرابع: الملاك في الحمل هو العینیّة و الاتّحاد في التّحصّل فقط و لا يلزم فیه التغاير
آیت الله بروجردی میفرماید: ملاک در حمل عینیت و اتحاد در وجود خارجی است و تغایر لازم نیست. ظاهراً منظور ایشان از «التّحصّل» وجود خارجی است که ملاک این است که در وجود خارجی باهم اتحاد داشته باشند. مثل زیدٌ ضاربٌ و زیدٌ قائمٌ، اینها باهم متحد هستند. و اینکه فرمودهاند تغایر لازم نیست به این دلیل است که مرحوم آخوند گفته بود تغایر لازم است و ایشان میفرماید تغایر لازم نیست.[4]
نظر استاد:
ما قبلاً هم گفتیم که اتحاد گاهی در وجود خارجی است و گاهی در امر اعتباری است و گاهی اتحاد انتزاعی است و گاهی اتحاد مفهومی است، بنابراین اگر مقصود آیت الله بروجردی اتحاد وجودی باشد مورد قبول نیست و همه موارد اتحاد باید در اینجا لحاظ گردد.