درس حدیث استاد محسن فقیهی

96/09/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:شرح حدیث دوازدهم از کتاب عقل و جهل؛

قَالَ‌ وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ‌ يَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ- إِنَّ فِي ذلِكَ‌ لَذِكْرى‌ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ‌ يَعْنِي عَقْلٌ[1]

یکی از آیاتی که حضرت موسی بن جعفر(ع) به هشام فرمودند این آیه شریفه است که وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ معنایش روشن است که تذکر و نصیحت کردن لازم است وَ ذَكِّرْ تذکر بدهید حتی به کسانی که می دانند. چون گاهی انسان به کسی که نمی داند تذکر می دهد و گاهی به کسی که می داند و توجه ندارد یا فراموش کرده و به هر دلیلی انجام نمی دهد، تذکر می دهد.

پس در مورد تذکر دو بخش داریم که یک بخش مربوط به ارشاد جاهل است و یک بخش هم مربوط به تذکر است به کسانی که میدانند اما به دلایلی مثل فراموشی، عمل نمی کنند. اهل علم دچار بیشتر به این مشکل مبتلا هستند. ارشاد جاهل در مورد اهل علم صدق نمی کند ولی گاهی اوقات تذکر لازم است و وقتی به همدیگر می رسیم لازم است تذکر بدهیم. اما این تذکرات هم برای همه نتیجه بخش نیست و تذکر برای افراد خاصی اثر دارد. وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ کسانی که ایمان دارند و خدا را قبول دارند، وقتی که به آنها تذکر داده می شود، اشتباهشان را اصلاح می کنند.

تذکری که انسان شجاعت داشته باشد و بیان کند، از جمله کارهایی است که مورد رضای خداست و خدا تذکر دادن را دوست دارد. اگر خلافی را دیدید، تذکر دهید؛ البته آبروی اشخاص را حفظ کنید، کسانی که علنا آبروریزی می کنند، خلاف می کنند. تذکرات باید مخفیانه و با احترام باشد، به هر حال تذکر خوب و مفید است. اگر همه ما تصمیم بگیریم که تذکر بدهیم؛ به شخصی که در حال تخلف است، تذکر دهیم که این کار خلاف است. وقتی که تذکر داده شود و چند بار هم توسط افراد مختلف تذکر تکرار شود، شخص متخلف خسته شده و دیگر خلاف را انجام نمی دهد و این در صورتی است که همه مقید به تذکر دادن باشند.

تذکر یعنی مبارزه کردن با خلاف، یعنی خلاف را گوشزد کردن و بیان کردن با هر بیانی که نرم و لطیف باشد. و تذکر هم غیر از امر به معروف و نهی از منکر است. فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ شما تذکر بده، تذکر دادن به انسانهای مؤمن نفع می رساند. به نظر می رسد که معنای وَ ذَكِّرْ این است که جامعه اسلامی از تذکر نفع می برد. اگر می خواهید جامعه اسلامی تقویت و اصلاح شود به این آیه عمل کنید و تذکر بدهید. تذکر در مجموعه مسائل جامعه تأثیرگذار است و اثر زیادی دارد.

شما می خواهید یک جامعه را هدایت کنید، باید همه زبان گویا داشته باشید و همه اعتراض کنید، همه بگویید اما آبروریزی و تهمت و غیبت و دروغ نباشد. با شرایط خودش این کار را انجام دهید. این یک اصل اسلامی است و مورد تأکید است.

در قسمت دیگر روایت، آقا موسی بن جعفر(ع) به هشام می فرماید: یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ فِی كِتَابِهِ إِنَّ فِی ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ یعنی در این قرآن تذکر است یعنی انسان باید همیشه در این حالت تذکر باشد، منتهی در اینجا دارد که لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ بالاخره انسان تذکر می دهد ولی در هر کسی تأثیر نمی گذارد، هوای نفس و مادیات مانع از تأثیر تذکر می شود. تذکر در کسی تأثیر می گذارد که قلب داشته باشد. قلب هم به عقل معنا کرده اند، قرآن برای کسانی که عقل دارند، تذکر است.

منظور از إِنَّ فِی ذلِكَ چیست؟ آیا منظور قرآن است یا زمین و آسمان و خورشید و ماه و ستارگان و هر چیزی که در عالم وجود دارد؟ دو احتمال در اینجا وجود دارد.

از دو آیه ای که ذکر شد، به دست می آید که ما چند نوع تذکر داریم: یکی اینکه ما به مردم تذکر بدهیم؛ گاهی خلاف می کنند و ما تذکر می دهیم و گاهی در مظان خلاف هستند و تذکر می دهیم که مراقب باشند و خلاف نکنند. هرچند ما از آن شخص خلافی مشاهده نکرده ایم ولی تذکر می دهیم که مراقب باشد، این تذکر نافع است. نکته دوم این است که خود انسان از خلق آسمان و زمین و مردم و مخلوقات تذکر پیدا می کند. وقتی که مریضی را می بینید یا مریض می شوید، تذکر پیدا می کنید که ممکن است انسان مریض شود.

به همین جهت جای دارد تا نسبت به این اصل اساسی یعنی تذکّر اهتمام جدّی داشته باشیم.


[1] .کافی، محدّث کلینی، ج1، ص16، ط اسلامیه.