درس حدیث استاد محسن فقیهی
96/09/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:شرح حدیث دوازدهم کتاب عقل و جهل
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با روایت دوازدهم از کتاب و عقل و جهل بود؛ امام در این روایت آیاتی را در موضوعاتی نزدیک برای هشام تلاوت میکنند.به آیاتی رسیدیم که حضرت دربارهی "اولوا الالباب" از قرآن برای هشام تلاوت میکردند.
«... وَ قَالَ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ»[1]
آنچه از گردش ایّام و اتفاقاتی که در زندگی هر شخصی اتّفاق میافتد،آیاتی از حضور حق در هستی دارد. در زندگی هر کس این آیات جلوه میکند، ولی ما معمولا این آیات را نمیبینیم. ما همه هستی را که معلول وجود اوست،هر روز نظاره میکنیم،ولی پی به علّت نمیبریم. اولوا الالباب از همین جاری آب و خنکی هوا و طلوع خورشید، آیات حق را میبینند. در زندگی شخصی خود از هر حادثهای او را متذکّر میشوند. این مزیّتی است برای اولوا الالباب که صاحب عقل سلیم و خالص و پاک از توهّمات و تعلقّات می باشند اما دیگران با تعلّقات خود پی به حضور او نمیبرند. خداوند در سوره واقعه میفرماید:﴿أَ فَرَءَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِى تَشْرَبُونَ[2] ﴾ ﴿ءَ أَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نحَنُ الْمُنزِلُونَ﴾[3] همین آبی که آن را مینوشید را ما از ابر فروفرستادیم،و شما قدرت بر تأمین آب شرب مورد نیاز خود نیز ندارید، یعنی برای وجودی که حاضر و متوجّه است، برای اولوا الالباب دارای پیام و آیهای است.حضور او را پیام میآورد.
ما همیشه به دنبال معجزات هستیم. معجزات برای وجودهای خواب و غافل است تا قدرت و اعجازش آنها را از خواب غفلت بیدار کند. ولی برای اولوا الالباب همین گردش ایام و خلقت آسمان و زمین نشانههایی زنده بر وجود و حکمت و مدیریت او هستند.
«وَ قَالَ أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»
امام به هشام این آیه را متذکّر میشوند که اگر میخواهی بدانی در زمره اولوا الالباب هستی یا نه؟به عظمت وحی و قرآن در نزد خود فکر کن. اگر این قرآن را بزرگ داشتی و عظمت آن را تصدیق نمودی، در زمره اولوا الالباب هستی. یعنی انسانی که قرآن را خفیف میشمارد و آیات آن را به استهزاء میگیرد، از نگاه قرآن نابینا و کور هستند. وقتی انسان بیّنهای به این حدّ وضوح را نمیبیند، دیگر چه نشانهای از بینائی در او هست.؟ تنها اولوا الالباب هستند که متذکّر این وضوح و روشنگری قرآن میشوند.
«وَ قَالَ أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»
در مرحله بعد خداوند قصد تفاضل میان کسانی دارد،که در نیمههای شب به نماز میایستند و در خوف از عقاب خدا و در امید به رحمت او زندگی میکنند، با کسانی که زندگی را سرسری گذرانده و بیهدف عمر خویش را هدر میدهند. یعنی خداوند میخواهد فرق بگذارد بین کسانی که ایمانی واقعی داشته و حتی در نیمه شبی که هیچ کس هم او را نمیبیند به فکر مناجات با اوست، با کسانی که زندگی خود را بدون هیچ عشق حقیقی به سرانجام میرسانند.کسی که ایمانش واقعیتر و در قلب او بیشتر رسوخ کرده است، شبها را فارغ از حق صبح نمیکند. او از استراحت خود گذشته و به اقامه نماز همّت میکند. به همین جهت فرق و فضلش با دیگران بسیار است. قرآن تصریح به تمایز او در نظر حق نسبت به دیگران دارد. چرا که آنها به دور از هر ریائی او را خواندند و در مناجات او لذّت خواب را نادیده گرفتند.