1403/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل/صفات مؤمن /غضب
خلاصه جلسه گذشته: یکی از صفاتی که در انسان به ودیعه گذاشته شده و تمام انسانها دارای این صفت هستند، صقت غضب است. گاهی انسانها غضبناک میشوند، حیوانات هم همینطور هستند. غضب قوهای است که اگر در جای مناسب از آن استفاده شود خیلی عالی است و اگر در جای مناسب از آن استفاده نشود خیلی خطرناک است. عرض شد آن مرغی که جوجههایش اطرافش هستند چنانچه احساس خطر کند، حمله میکند و از جوجههایش دفاع میکند. انسانها هم همینطور هستند.
قتلها، غارتها، جنگها، اختلافات و دشمنیها و بسیاری از مسائلی که در این جهان اتفاق میافتد، به خاطر غضبهای نابجا است. غضب نابجا خطرناک است، بیجا غضبناک شدهاید با خانم و بچه خود دعوا میکنید، گاهی این اختلافات به قتل و کشتار میرسد. غضب قوهای است که وجودش ذی جود است و هم خیلی خطرناک.
مواردی که نباید غضب کرد:
اولین مورد، قضاوتهای عجولانه است؛ یعنی گاهی جریانی اتفاق میافتد، شخصی نزد شما میآید و مطالبی میگوید، شما هم ناراحت میشوید و شروع میکنید به بد گفتن یا زدن و کشتن و امثال این کارها. در حالی که درست تحقیق نکردهاید و نمیدانید که او درست میگوید یا دشمنی دارد و درحال ایجاد فتنه است. خیلی از اوقات غضبهای انسان به خاطر قضاوتهای عجولانه است؛ یعنی زودهنگام و بدون تحقیق، قضاوت کردهاید، صرف اعتماد به حرف یک نفر بوده و بعد هم معلوم میشود که اشتباه بوده و پشیمان میشوید.
انسان نباید با حرف یک نفر عصبانی شود، اول ببینید واقعیت چیست، بعد تصمیمگیری کنید، لذا خیلی سریع عصبانی و ناراحت نشوید، مقداری فکر و تأمل کنید، آب خنک بنوشید، بررسی و تحقیق کنید و ببینید داستان چه بوده است. یکی از علتهای غضب نابجایی که خیلی وقتها در خانه و همسایه و جامعه اتفاق میافتد، به خاطر قضاوتهای عجولانهای است که هنوز تحقیق نکرده، به حرف کسی اعتماد کرده و عصبانی شده و تصمیم گرفته و کار نابجایی را انجام میدهیم.
دومین مورد، کمی ظرفیت افراد است. مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی، آن مرجع تقلید، صف اول نماز، پسرش که روحانی متدین و ملا بود را با چاقو کشتند. به ایشان گفتند پسرتان را کشتند ولی ایشان نماز خود را به هم نزد، نماز را خواند و کارهایش را انجام داد، بعد هم قاتل را بخشید، فقط گفتند جلوی من نیاید که او را ببینم. این ظرفیتی است که یک مرجع تقلید از خود نشان داد.
وقتی به مرحوم امام(اعلی الله مقامه الشریف) خبر دادند که حاج آقا مصطفی به شهادت رسیده، همه شنیدید که برخوردش چگونه بود. به این ظرفیت گفته میشود؛ یعنی ظرفیت دارد در برخورد با مشکل تأمل میکند که چگونه برخورد کند.
شخصی را میبینید در برخورد با مشکل، کنترل خودش را از دست میدهد و حرفهای زشت و خلاف میزند، گاهی نسبت به خدا و ائمه اهانت میکند چون ظرفیت ندارد و کنترل خودش را از دست میدهد. بعضی افراد هم میبینید که همه اعضای خانوادهاش را از دست داده است باز هم میگوید من برنامه حزب الله را ادامه میدهم، ما نواده سید حسن نصرالله هستیم. این ظرفیت است، گاهی به خاطر کمی ظرفیت کنترل خود را از دست میدهد و غضبناک میشود و این غضب باعث میشود کفر و حرفهای نامربوط بگوید و کارهای نادرستی را انجام دهد. انسان باید ظرفیت داشته باشد، ظرفیتی که وقتی اتفاقی میافتد، فکر کند که الآن چه باید کرد و کار عقلایی چیست؟
مورد سوم، تکبر است؛ بعضی افراد خودشان را خیلی بالا میدانند. وقتی شخصی چیزی میگوید میگویند چرا این حرف را به من زده؟ این تکبری که دارد و خودش را مهم میداند، منشأ غضب و عصبانیت میشود؛ لذا اگر برای او بلند نشوند و دست او را نبوسند، عصبانی میشود، اگر مقداری در احترام برای او کم بگذارند، عصبانی میشود. علت این عصبانیتها این است که خودش را بزرگ میبیند. خیلی از عصبانیتهایی که در مسئولین و انسانهایی که در ظاهر بزرگ هستند، به وجود میآید به خاطر همین تکبر است.
«قالوا : وما بدء الغضب؟ قال: الكبر والتجبر ومحقرة الناس»[1] از حضرت عیسی(علیه السلام) در مورد ریشه غضب سؤال میکنند، میفرماید: ریشه غضب کبر است؛ یعنی شما خودت را بزرگتر از همه میدانی و وقتی کمی بیاعتنایی ببینی ناراحت میشوی و به دنبال انتقام گرفتن از شخص بیاعتنا هستی. «و التجبر و محقرة الناس» مردم را کوچک میدانی و خودت را بزرگ میدانی. این بزرگترین اشتباهی است که مردم میکنند. هر مقامی دارید، رییس جمهور، رییس اداره یا بانک هستید، هر مقامی که دارید، باید متوضع باشید. هرچه مقام شما بالاتر باشد باید متواضعتر باشید.
اگر تکبر شما را بگیرد، باعث می شود خودت را بزرگ ببین و در نتیجه، مردم را کوچک ببینی و اگر کاری بر خلاف نظر شما انجام دهند عصبانی و ناراحت میشوید و با خشم و عصبانیت برخورد میکنید. اینطور متکبر و زورگو نباشیم، یکی از مشکلاتی که باعث میشود انسان غضبهای بیجا انجام دهد، تکبر و خود بزرگ بینی است.
درمان غضب:
مرحوم امام در چهل حدیث میفرماید: «از معالجات اساسى غضب قلع ماده آن است ... يكى از آنها حب نفس است.»[2] انسان به خودش خیلی علاقه دارد و به دیگران علاقه ندارد، خودش را خیلی بالا میگیرد و به خودش خیلی احترام میگذارد ولی به دیگران احترام نمیگذارد. حب مال، حب جاه و مقام؛ چرا شما غضبناک شدید؟ چون مال و مقام را خیلی دوست داشتید، مال و مقام به شما نرسید، ناراحت شدید. مبلغ زیادی پول هزینه کرده تا نماینده مجلس یا رییس جمهور شود ولی موفق نشد، برای همین غضبناک و ناراحت میشود و کارش به بیمارستان میکشد. چون خیلی خودش را دوست دارد، وقتی میبیند به آن مقام نرسید، غضبناک و ناراحت میشود و سلامتیش به خطر میافتد.
مرحوم امام میفرماید همه اینها ناشی از حب نفس است. وقتی شما بیش از اندازه به خودت علاقمند شوی، برای ارضای خودت هر گناهی را انجام میدهی. در شهوت، یا مال و مقام و هر موقعیتی اگر حب نفس و حب مال و مقام داشته باشی بدبخت میشوی، هم در دنیا و هم در آخرت. این فرمایش مرحوم امام است.
خودتان را اذیت نکنید، اگر واقعا خودتان را دوست دارید، خودتان را راحت کنید. نسبت به آنچه دارید، شکرگزار خداوند باشید، همین زندگی و زن و بچهای که دارید و همین مقدار توانی که دارید، خدا را شکر کنید. اگر این روحیه را داشته باشید، هم در دنیا سعادتمند هستید و هم در آخرت.
ان شاء الله در جلسه آینده در مورد بعد معرفتی و بعد عملی کسانی که مبتلا به تکبر و غضب هستند، بحث خواهیم کرد.