درس حدیث استاد محسن فقیهی

1403/02/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: جنود عقل و جهل/ رئوف و رحیم/ رقّت قلب

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با قساوت قلب بود که گفتیم یکی از صفات مضموم در انسان، قساوت قلب است. برخی قساوت قلب دارند و ما باید رقیق القلب باشیم.

روایات متواتری در خصوص قساوت قلب وارد شده است. در قساوت قلب هم زمان و هم مکان تأثیرگذار است.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) به أمیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید: «يا عليُّ، خَمْسَةٌ تَجلُو القَلْبَ وتَذْهبُ بالقَساوَةِ : مجالَسَةُ العالِمِ ، ومَسحُ رَأسِ اليتيم ، وكَثرةُ الاستِغْفارِ بالأسحارِ ، وتركُ السَمَر باللَّيلِ ، والصَّومُ بِالنهارِ.»[1] ای علی پنج چیز قلب را جلا می‌دهد و قساوت قلب را از بین می‌برد:

۱)‌ مجالَسَةُ العالِمِ، یعنی اینکه انسان با علما همنشین باشد. من الان هر چه دارم از مجالست با بزرگان است. من در نجف در خدمت آیت الله العظمی شاهرودی، آیت الله العظمی خویی، آیت الله العظمی آقای سیدعبدالهادی شیرازی -که بعد از آیت الله بروجردی مرجع اوّل جهان تشیع شد- و آیت الله العظمی حکیم بودم و از همه این‌ بزرگان خاطره دارم. و مدت‌ها شاگرد آیت الله العظمی اراکی بودم و حدود بیست سال شاگر حاج آقای مرتضی حائری بودم. و همچنین در خدمت آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله وحید خراسانی و آیت الله تبریزی و ... از هر کدام از این علما یک توشه و خاطره‌ای دارم. مجالست با علما آثاری دارد و یک خاطره‌ای در ذهن انسان می‌ماند و خود این خاطره درسی برای انسان می‌شود.

این خاطره را از آیت الله العظمی گلپایگانی دارم که وقتی وارد مسجد می‌شد و می‌رفت دو رکعت نماز می‌خواند و سپس بر منبر می‌نشست و شروع به تدریس می‌کرد و این رفتار او برای ما درس بود. مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) وقتی وارد مدرسه فضیه می‌شد می‌رفت وضو می‌گرفت و دو رکعت نماز می‌خواند سپس شروع به تدریس یا مباحثه می‌کرد. مرحوم امام می‌فرمود هر وقت مشکل علمی برای من پ‌یش می‌آید دو رکعت نماز می‌خوانم و مشکلم حل می‌شود. این‌ها درس است، مجالست با علما برای ما درس است. فکر نکنید که مثلاً ایشان حرفی را گفت که من هم می‌دانستم. خیلی از مطالب را شماها بهتر از من می‌دانید ولی حرفی را با آن طرز گفتار و رفتار از یک عالم شنیدن، فرق می‌کند. مرحوم آیت الله قاضی یک جمله به کسی می‌گفت او را زیر و رو می‌کرد. مرحوم همدانی یک جمله می‌گفت زیر و رو می‌کرد. حرف‌های این شخصیت‌های بزرگ اثر داشت. حرف آیت الله مطهری آنچنان اثرگذار بود که انسان را تکان می‌داد. مرحوم امام می‌فرمود تقوا داشته باشید، همه می‌گویند تقوا داشته باشید ولی آن جمله‌ای که امام با آن قدرت معنوی و عمل خود بیان می‌کرد، تأثیر آن خیلی زیاد بود.

یکی از چیزهایی که قساوت قلب را از بین می‌برد مجالست با علما است که البته منظور از عالم، عالم با عمل است. بنده خیلی با علما صحبت کرده‌ام که می‌گفتند تنها عالم بودن فایده ندارد اگر دنبال مرجع تقلید هم می‌گردی دنبال کسی بگرد که به او اعتقاد داری. اینکه بگویی این خیلی ملاست، کافی نیست بلکه مهم تقواست. اگر مرجع باتقوایی پیدا کردی به دنبال او برو. علم خیلی خوب است ولی تقوا مهمتر از علم است. شاید عالمی باشد که خیلی تمیز و شسته رُفته صحبت می‌کند امّا وقتی به عمل او نگاه می‌کنی، می‌بینی خانه و ماشین آنچنانی و زندگی تشریفاتی دارد، این برای ما درس نیست. شاید به درس او هم برویم و درس وی هم خیلی عالی باشد ولی همین که ماشین او را می‌بینی، می‌فهمی که از او نمی‌توانی درس زیادی بگیری. همین که خانه او را می‌بینی نمی‌توانی بگویی که این شخص استاد من است و این شخصیتی است که من باید پیرو او باشم. بگردید کسی را پیدا بکنید که بتوانید پیرو، هماهنگ و شبیه او بشوید و بتوانید شبیه علما و خدا بشوید و صفات خدا را داشته باشید و مظهر اسماء و صفات پروردگار بشوید. این‌ها برای این است که شما بتوانید مسیر را طی بکنید. مثلاً استادی است که از لحاظ درس و علم خیلی عالی است ولی با انقلاب مخالف است. اینچنین شخصی نمی‌تواند برای شما درس باشد. شخصی است که مدام به انقلاب طعنه می‌زند و برخورد و مخالفت می‌کند، اینچنین شخصی نمی‌تواند الگوی شما باشد. البته انتقاد در برخی مواقع اشکال ندارد ولی در عین حال مسیر را درست تشخیص بدهد، بصیر باشد، معرفت داشته باشد و دنیا را بفهمد. خیلی در دنیا با ما مخالف هستند، فضای مجازی تمام زندگی ما را تسخیر کرده است، شما باید بصیرت داشته باشید و با این‌ها مبارزه کنید. این عالم باید الگو برای شما بشود و بتوانید خاطراتش را به یاد بیاورید و از اینکه با وی مجالست‌ داشته‌اید، لذّت ببرید.

۲)‌ ومَسحُ رَأسِ اليتيم، یتیمی است که پدر ندارد و مشکلات زیادی دارد، شما به او کمک می‌کنید و به دلداری می‌دهید و می‌گویید: کمک می‌خواهی؟ پول می‌خواهی؟ اگر کمک نیاز داری من کمک بکنم. اگر به یتیم کمک بکنی آن قساوت قلب که داری از بین می‌رود.

۳) وكَثرةُ الاستِغْفارِ بالأسحارِ، یعنی در دل شب نماز شب می‌خوانید و با زبان دل و قلب و گریه، هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه می‌گویید که خدایا من خیلی خطا کرده‌ام ولی استغفار می‌کنم. این قلب انسان را جلا می‌دهد و قساوت قلب را کمی از بین می‌برد.

۴) وتركُ السَمَر باللَّيلِ، شب‌زنده‌داری قلب انسان را جلا می‌دهد. اینکه گفته می‌شود سحر برای نماز شب برخیزید، خود این لذت دارد. اگر عادت کنید و ان شاء الله بتوانید نماز شب بخوانید و لذت آن را درک کنید، اگر یک شب نتوانی برای نماز شب بلند بشوی، اعصاب شما خراب می‌شود و گریه می‌کنی که چرا نتوانستم برای نماز شب بلند بشوم؟ این مهمان‌ها امشب آمدند و وقت مرا گرفتند، نگذاشتند به موقع بخوابم و نتوانستم برای نماز شب بلند بشوم. مادر من که خدا رحمتش کند، کتاب‌های شرح لمعه وی چاپ شده است، او مجتهده بود. خدا شاهد است که گاهی می‌رفتم می‌دیدم گریه می‌کند. می‌پرسیدم چرا گریه می‌کنی؟ می‌گفت دیشب فلانی و فلانی آمدند و من دیر برای نماز شب بلند شدم. ایشان هر شب غیر از نماز شب و برنامه‌های دیگر، دو جزء قرآن می‌خواند. می‌گفت من امشب نتوانستم کارهایم را انجام بدهم و از کارهایم عقب ماندم، گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت. من بالای هفتاد و چند سال سن دارم و معلوم نیست سال دیگر باشم یا نه، ولی این را می‌گویم که بنده هر وقت مشکل داشتم، کف پای مادرم را می‌بوسیدم و روی چشمم می‌گذاشتم و روی سرم می‌کشیدم، مشکل من حل می‌شد. گاهی می‌گفت محسن نکن تو مجتهدی و ...، من کوتاه نمی‌آمدم و کف پای مادرم را روی چشم، صورت و سرم می‌کشیدم و می‌بوسیدم، او هم پیوسته دعا می‌کرد، خدا شاهد است که مشکل من حل می‌شد و می‌دیدم که دعای او مستجاب می‌شد. اگر مشکل داشتید بروید و کف پای مادر خود را ببوسید و نسبت به مادر خود تکبّر نداشته باشید و قدر پدر و مادر خود را بدانید.

۵) والصَّومُ بِالنهارِ، روزه گرفتن نیز باعث می‌شود قساوت قلب از بین برود. با روزه گرفتن امام حسین (علیه السلام) و اصحابش، فقرا و تشنه‌ها را یاد بکنید. انسان وقتی با زبان گرسنه و تشنه آن‌ها را یاد می‌کند، قساوت قلب او از بین می‌رود.

 

رئوف و رحیم بودن خداوند

خداوند متعال در قرآن مجید دو مسأله رئوف و رحیم را بیان کرده است. معنای رئوف و رحیم به هم نزدیک هستند، امّا رئوف أشدّ من الرحمة است؛ یعنی رحمت شدید را رئوف می‌گویند. مثلاً گاهی شما به کسی محبت می‌کنید و مبلغی به او می‌دهید یا اینکه کارهایی را برای کسی انجام می‌دهید. اما گاهی مثلاً طبیب به شخص می‌گوید که باید انگشت پای شما قطع بکنم، چون اگر قطع نکنم بیماری شما به جاهای دیگر بدن شما سرایت می‌کند که در اینصورت احتمال زنده ماندن شما خیلی کم است ولی اگر انگشت شما قطع بشود مشکل تو حل می‌شود، به این رحمت گفته می‌شود. درست است که انگشت را قطع می‌کند ولی این به حساب محبت به شخص است که سالم بماند و مدت‌ها به زندگی خود ادامه بدهد. پس رحمت شاید در ظاهر زحمت و مشکلات دارد ولی در واقع محبت به شخص است. قرآن کریم که ۱۱۴ سوره دارد، به جز یک سوره، ۱۱۳ سوره آن با بسم الله الرحمن الرحیم شروع می‌شود. متأسفانه گاهی برداشت‌های ما یک طرفه است. خداوند در ۱۱۲ سوره خود را با رحمان و رحیم معرفی کرده است و فقط در یک سوره بدون بسم الله شروع کرده است که آن هم به دلیل طرف سخن بودن با انسان‌های خبیثی است که هیچ امیدی به آن‌ها نیست که با کلمه برائت شروع می‌شود. ما یک مورد را می گیریم و ۱۱۳ مورد را رها می‌کنیم و همیشه می‌خواهیم خشونت باشد که با آن‌ها با خشونت برخورد کنید و چنین و چنان بکنید. خدا رحمان و رحیم است، این همه رحمت‌هایی که از جانب خدا متعال و پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) شامل همه شده است را نمی‌گوییم و فقط اگر یک جا تندی کردند می‌گوییم بله، اینجا تندی کردند و چنین و چنان. هر چیزی حساب و کتاب دارد، شما مجتهد شده‌اید که متوجه بشوید و بصیرت پیدا کنید که اصل در خداوند و پیامبر و ائمه و مؤمنین این است که رحمان و رحیم باشند، رحمت و محبت داشته باشند و استثنائاً در جایی هم لازم است انسان برخورد تندی داشته باشد اما اینکه بیاییم فقط ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ...﴾[2] را مطرح بکنیم و حرف از خشونت بزنیم و از رحمان و رحیم خدا خبری نباشد، درست نیست.

مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) در بحث رحمان و رحیم می‌فرماید: «رحمان و رحیم از امّهات اسماء خداوند متعال است.» یعنی مهمترین اسماء خداوند متعال اسامی رحمان و رحیم خداوند متعال است. مرحوم امام می‌فرمود ﴿وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ﴾[3] نه کل مؤمن، ﴿رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا﴾[4] ، ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ﴾[5] و ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةً لِّلۡعَٰلَمِينَ﴾[6] . این آیات مواردی هستند که دلالت بر رحمت و محبت‌های پروردگار بر انسان است و ما نیز باید مظهر اسماء الهی باشیم. یعنی شما شخصاً باید رحمان و رحیم باشی. همه ما باید رحمان و رحیم باشیم و مردم که ما را می‌بینند بگویند که ایشان مظهر عطوفت، تواضع، رحمت و محبت است. و هر چه از او دیده می‌شود محبت و تواضع است. شما باید نمونه محبت باشید نه اینکه بگویند میرغضب است و هر چه از او می‌بینیم فحش، دعوا، تندی، خشونت و ... است. خلاصه اینکه یکی از چیزهایی که خداوند در قرآن و روایات و ائمه (علیهم السلام) سفارش کرده‌اند این مسأله است که مظهر عطوفت و مهربانی باشید.


[1] وصية النبي (ص) لعليّ بن أبي طالب (ع)، عمر بن محمّد نسفی، ج1، ص39.
[2] سوره توبه، آيه 1.
[3] سوره اعراف، آيه 156.
[4] سوره غافر، آيه 7.
[5] سوره توبه، آيه 128.
[6] سوره انبیاء، آيه 107.