1403/02/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل/ رئوف و رحیم/ رقّت قلب
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با قساوت قلب بود که گفتیم یکی از صفات مضموم در انسان قساوت قلب است. بعضیها قساوت قلب دارند و متأسفانه برخی هم آن را ترویج میکنند. مثلاً گاهی میبینی تلویزیون هم خشونت را ترویج میکند. خشونت و قساوت قلب صفت بدی هستند، انسان هر چقدر رقیق القلب باشد و دلش برای مردم بسوزد و کنار مردم باشد و سعی بکند که با مردم مهربان باشد و به دیگران و حتی به حیوانات هم محبت بکند. مثلاً وقتی میبیند که حیوانی دچار مشکل شده است او را نجات میدهد. اینها برای انسان اثر وضعی دارد. قساوت قلب از بدترین صفاتی است که انسان میتواند داشته باشد. در روایات گذشته بحث کردیم که قساوت قلب خیلی خطرناک است که در ادامه به موارد عملی رقت قلب که در جلسه قبل بیان کردیم میپردازیم:
موارد عملی در رقّت قلب:
۲) همنشین مناسب
یکی از چیزهایی که باعث رقّت قلب میشود همنشین مناسب است. اگر با کسانی که دوست و رفیق هستید و به مسافرت میروید و گرم میگیرید، انسانهای قسی القلبی باشند، شما هم کمکم قسیالقلب میشوید و اگر انسانهای گرم و بامحبّت باشند شما هم بامحبّت میشوید. کسانی که دور و اطراف مراجع و علما هستند گاهی در شوخیهای خود میگویند مثلاً فلانی میرغضب است. معنای میرغضب این است که وقتی کسی برای درخواست به دفتر مراجعه میکند با اخم کردن و تندی که خبری نیست برو، شخص را بیرون میکند. خودشان که تنهایی کعده میکنند میگویند اسم ایشان را میرغضب گذاشتهایم اگر کسی برای درخواست کمک به دفتر مراجعه میکند برخی خجالت میکشند و نمیتوانند شخص را جواب بکنند چرا که انسانهای لطیف و بامحبتی هستند ولی گاهی میرغضبهایی هستند که با مردم تند برخورد میکنند و آنان را دست خالی برمیگردانند.
گاهی کسی درخواست میکند که این نامه را برای من امضاء بکن تا مشکل من حل بشود، کسی که کنار من است میگوید امضاء نکن، این فلان است و ... و کس دیگری میگوید حاج آقا امضاء بکن تا مشکل بنده خدا حل بشود، این هم طلبه است سرباز امام زمان (علیه السلام) است که الان محتاج به امضای شما شده است. کسانی که دوروبَر هستند کار را خراب میکنند. بیشتر این رئیس جمهورها، وزیرها، وکیلها و ... کسانی که دوروبر اینها هستند نمیگذارند آنطور که خودشان باید و شاید تصمیم بگیرند. شاید خودشان انسانهای خوبی هستند امّا کسانی که درووبر ایشان هستند کار را خراب میکنند. مرحوم امام (اعلی الله مقامه الشریف) و مرحوم آیت الله حائری در زمان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی از مدرسین مهم بودند. برنامهها و تحولاتی برای حوزه علمیه داشتند. با آیت الله بروجردی نشستند و برنامهها را نوشتند و امضاء کردند و حکم از آیتالله بروجردی گرفتند. همه کارها تمام شده بود که فردای آن روز دیدند آیت الله بروجردی نامه را پس گرفته است. با اینکه این همه جلسه گذاشته شده بود و برنامهها چیده شده بود، همه بهم خورد. آیت الله حائری عمّامه خود را بر زمین زد و فرمود این چه وضعی است؟ مرحوم امام چایی خود را به دیوار پرت کرد که ما این همه التماس کردیم، برنامه چیدیم، همه چیز درست شده بود و حکم هم صادر شده بود، ولی دوروبریها آمدند و همه اینها را بهم زدند. این مسائل وجود دارد شما هم رئیس بشوید همین است. شما تا رئیس نشدید همیشه حرف مردم را میزنید ولی وقتی رئیس شدید یک عدّه دوروبر شما را میگیرند و هر لحظه در گوش شما علیه یکی و به نفع دیگری میخوانند. یک نفر را مدام تعریف میکنند و کس دیگر را تکذیب میکنند. از کسی که رفیق اوست و رابطه دارد، تعریف میکند و به رفقای خود هم میگوید: بیایید به آقا بگویید که فلانی خیلی آدم خوبی است و باز به رفقای خود میگوید: بیایید به آقا بگویید فلانی آدم بدی است. یکی را خراب میکنند و یکی را درست، این رسم دنیاست، این برنامهها هست. شما هم رئیس بشوید همین است و تحت تأثیر اطرافیان قرار میگیرید، ولی سعی کنید که رفیقهای مناسب انتخاب کنید، این خیلی مهم است چراکه عقل و درایت انسان تأثیرپذیر است. پس رفیقهای متدین و مناسب انتخاب کنید تا اینکه تا حدودی حقایق را آنطور که واقعیت دارد برای انسان بیان کنند. البته معمولاً افراد این اشخاص فاسد را تشخیص نمیدهند و فکر میکنند که اینها دوست هستند و محبّت دارند که به ما این حرفها را میزنند.
در هر صورت روایت میفرماید وقتی همنشینی میخواهیم انتخاب بکنیم، سعی کنیم یک انسان رقیقالقلب و با محبّتی را انتخاب کنیم. اگر میخواهید بشینید و بخندید و درس بخوانید و مباحثه کنید، سعی کنید آنها انسانهای بامحبّتی باشند. با کسانی که میگوید بگذار بکشند و نابود کنند و ... با این افراد خیلی همنشین نشوید چرا که قسیالقلب میشوید. یکی از راههای رقیقالقلب شدن این است که انسان با رفقای مناسب مانند علما و مراجع و فقها و پیامبران معاشرت بکنید و هر چقدر میتوانید با انسانهای رقیقالقلب همراه باشید.
۳) اطعام مسکین
قال رسولُ اللّه (صلى الله عليه و آله): إذا أرَدتَ أن يَلينَ قَلبُكَ فَأطعِمِ المِسكينَ ...[1]
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) به مردى كه از سختدلى خود نزد آن حضرت شِكوه كرد، فرمود: اگر مىخواهى دلت نرم شود، مستمند را اطعام كن ...
یکی از راههای رقیق القلب شدن این است که انسان اطعام مسکین بکند. گاهی طلبهها باهم شوخی میکنند که سور بده، ولی این سور را به فقرا بدهید. اگر فقیری به در منزل شما آمده است و همین که از شما تقاضا کرده و خودش را در مقابل شما کوچک کرده است، شما کمی به او کمک کنید و اطعام مسکین بکنید.
روایت دیگری میفرماید: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ أَنْكَرَ مِنْكُمْ قَسَاوَةَ قَلْبِهِ فَلْيَدْنُ يَتِيماً فَيُلَاطِفُه، ُوَ لْيَمْسَحْ رَأْسَهُ يَلِينُ قَلْبُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّ لِلْيَتِيمِ حَقّاً.[2]
اگر میخواهید قلبتان رقیق بشود یتیمی را ملاطفت کنید و دست بر سر یتیم بکشید و به او محبت کنید که بإذن خداوند متعال، قساوت قلب از قلب شما خارج میشود و قلبتان رقیق میشود.
یکی از صفات مضموم این است که انسان قسیالقلب باشد و روایات از متواتر هم بیشتر است که قسیالقلب نباشید، قساوت قلب از بالاترین صفات مضموم برای انسان است.
۴) عادت دادن خود به رقت قلب
عنه صلى الله عليه و آله : عَوِّدُوا قُلوبَكُمُ الرِّقَّةَ...[3]
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) میفرماید: دلهاى خود را به رقّت خو دهيد ...
اگر احساس میکنید یا احتمال میدهید که قساوت قلب دارید، خودتان را عادت بدهید که رقیقالقلب باشید و با ضد آن خود را معالجه کنید. اگر کسالتی دارید که مثلاً خوش دارید که کسی بر سر کسی بزند-متأسفانه در فیلمهایی که از صدا سیما و ... پخش میشود برخی از آنها بیشتر جنگ و جدل و زد و خورد است که برخی دوست دارند آنها تماشا بکنند- شما باید خود را عادت بدهید به اینکه رقت قلب داری. اینکه مثلاً بده من سر گوسفند را ببرم یا بده من سر مرغ را ببرم ...، درست است اینها حلال است و اشکالی هم ندارد، امّا اینها کمی قساوت قلب میآورد. قصابی یکی از شغلهای مکروه است، انسان کمی این حالات را کنار بگذارد مثلاً وقتی حیوانی را سر میبرند خود را کنار بکشد و نگاه نکند، از کارهایی خشن خود را دور کنید و به کارهایی که قلب انسان را قسی میکند، نزدیک نشوید. این باعث میشود انسان رقیقالقلب بشود.
روایت دیگر میفرماید: ضادّوا القسوة بالرّقة[4]
با رقت قلب با قساوت قلب مبارزه کنید.
۵) سکوت کردن
قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: اَلصَّمْتُ ... وَ هُوَ مِفْتَاحُ كُلِّ رَاحَةٍ مِنَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ وَ فِيهِ رِضَى اَللَّهِ وَ تَخْفِيفُ اَلْحِسَابِ وَ اَلصَّوْنُ مِنَ اَلْخَطَايَا وَ اَلزَّلَلِ وَ قَدْ جَعَلَهُ اَللَّهُ سِتْراً عَلَى اَلْجَاهِلِ وَ زَيْناً لِلْعَالِمِ وَ مَعَهُ عَزْلُ اَلْهَوَى وَ رِيَاضَةُ اَلنَّفْسِ وَ حَلاَوَةُ اَلْعِبَادَةِ وَ زَوَالُ قَسْوَةِ اَلْقَلْبِ ...[5]
سکوت و خاموشى،كليد همه راحتیهاست، هم راحتی دنيا و هم راحتی آخرت است و در آن رضایت خداست. و نيز كم گوئى، موجب حفظ و حراست از خطاها و لغزيدنيها است، چرا كه اكثر گناهها و خطاها، از زبان ناشى مىشوند. در حقیقت خداوند عالم، خاموشى و كم گوئى را، ستر و حجاب از براى جاهل و زينت از براى عالم گردانيده است. چرا كه جاهل، علم و معرفت ندارد و هر گاه سکوت کند، حالش نزد مردم پوشيده بماند و رسوا نشود. و عالم هر چه بگويد، از دانش میگويد و در گفتگو خجالت نمىكشد و با این همه، سکوت میکند. پس خاموشى، براى او زينت است. و نيز خاموشى و كم گوئى، باعث دورى از خواهشهاى نفسانى است. و همچنین سکوت، موجب درك كردن لذّت عبادت و زايلشدن قساوت دل است.
یکی از چیزهایی که باعث میشود انسان رقیق القلب باشد سکوت است.
تمام خیرها و خوبیها در سکوت است. آیت الله العظمی جوادی آملی (سلمه الله تعالی) سی چهل سال هممباحثهای آیت الله لنگرودی بودند و بنده در منزل آیت الله لنگرودی و جاهای دیگر زیاد خدمت ایشان بودم. الان وقتی یک بحث علمی در مجلسی میشود هر کسی شروع به داد و فریاد میکند. من مکرر دیدهام نه یکبار و نه دوبار، آیت الله العظمی جوادی آملی (سلمه الله تعالی) در چنین مواقعی سکوت میکنند و چیزی نمیگویند. هر کسی چیزی میگوید ولی ایشان مشغول ذکر میشود تا اینکه دیگران از بحث و گفتگو خسته میشوند و میگویند: حضرت آیت الله نظر شما در رابطه با این مسأله چیست؟ ایشان چیزی نمیگوید تا اینکه وقتی خیلی اصرار کردند، ایشان مطلبی را بیان میکند. این خیلی مهم است که انسان زیاد حرف نزند، زیاد حرف زدن جالب نیست. برخی میخواهند مطلبی را بگویند و اظهار فضل بکنند. سکوت خیلی ارزشمند است.