1402/09/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل/توکّل/موارد توکّل در قرآن کریم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در رابطه با توکّل بر خدا بود که ما باید در تمام امور بر خدا توکل کنیم. گفتیم که در قرآن مجید در موارد متعددی بحث توکل بر خدا مطرح شده است که در جلسه قبل به چند مورد اشاره کردیم.
خداوند متعال در قرآن مجید در مواردی به توکّل سفارش کرده است؛ از جمله:
۴) در هنگام صلح
یکی از مواردی که در قرآن کریم توصیه بر توکّل به خدا شده است، مسأله صلح است. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[1] و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و کار خود به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.
۵) در هنگام مهاجرت برای خدا
﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾[2] آنها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) خوبی به آنها میدهیم؛ و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند! ﴿الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[3] آنها کسانی هستند که صبر و استقامت پیشه کردند، و تنها بر پروردگارشان توکّل میکنند.
به طور مثال الان که من در تبلیغ هستم و به من تهمت زدهاند و مشکلاتی برای من ایجاد کردهاند و مورد ظلم قرار گرفتهام، در اینجا من باید به خاطر خدا صبر کنم و توکّل بر خدا کنم. یکی از جاهایی که در قرآن به آن توجّه شده است هجرتهایی است که برای خداست و انسان صبر میکند و ظلم را قبول میکند ولی به خاطر خدا دست از تبلیغ برنمیدارد.
یکی دیگر از مواردی که برای شما بزرگواران مناسب است این آیه است. شما جایی میروید و تبلیغ میکنید یا امام جمعه میشوید و تریبون در اختیار شما قرار میگیرد و شخصیت اوّل آنجا میشوید و بعد از مدّتی مطالب و حقایقی را برای مردم بیان میکنید، امّا برخی از مردم تحمّل حقایق را ندارند و گاهی ممکن است با شما مخالفت کنند. الان در مورد بیحجابی اگر زیاد صحبت بشود یک عده ناراحت میشوند و میگویند چرا شما این قدر در مورد بیحجابی صحبت میکنید؟ چرا از اختلاسها نمی گویید؟ از اختلاسها بگویید، مردم از گرسنگی دارند از بین میروند شما از بیحجابی میگویید؟
بیحجابی به جای خودش و دزدی به جای خودش. بله؛ از بیحجابی هم باید گفت و از دزدیها هم باید گفت.
برخی از آقایان میگویند ما امام جمعه فلان جا بودیم برگشتیم به قم، قم از همه جا بهتر است. حالا آنجا به هر دلیلی نمیتوانستند بمانند. مردم تحمّل این آقا را نداشتند. البته اینکه هر سه سال یکبار امام جمعهها را عوض میکنند مصلحت است. اینکه چه اتّفاقی افتاده است ما خبر نداریم در هر حال موقعیت وی در آنجا بهم خورده است لذا نمیتواند در آنجا بماند.
آیه شریفه میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ﴾[4] یعنی اگر مهاجرت هم میکنید این مهاجرت به خاطر خدا باشد. بعضی از آقایان ائمه جمعه به من زنگ میزنند و سفارش میکنند که شما با آقایان رئسا صحبت کنید که من را از اینجا بردارند و به جای دیگری بفرستند، اینجا نمیتوانم کار بکنم. حالا چه اتفاقی افتاده است نمیدانیم ولی میگوید مردم به حرف من توجّه نمیکنند و مرا اذیّت میکنند و مشکلاتی برای من درست میکنند. زنم مشکل پیدا کرده است، بچّهام مشکل پیدا کرده است، خودم مشکل پیدا کردهام. بنده هم زنگ زدم و گفتم من شهادت میدهم که اوضاع این بنده خدا الان اینچنین است، اگر از اینجا بردارید و جای دیگر برای وی مأموریت بدهید میتواند کار بکند ولی موقعیت وی در اینجا مناسب نیست. گاهی اتفاق میافتد که انسان، دشمن پیدا میکند که شایعهای پخش میکند و باعث مشکلاتی میشود.
﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ﴾ اگر به خاطر خدا هجرت کردید مانند تبعیدهایی که جامعه مدرسین و علما در زمان شاه میشدند، اینها هجرت بود. مقام معظم رهبری که تبعید شده بود هجرت برای خدا بود. آیت الله العظمی لنکرانی و خیلی از علما را تبعید کردند اینها هجرتهایی هستند که برای خدا انجام میشد.