1401/10/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل/ ایمان/ عدل و ظلم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در اخلاق در رابطه با عقل و عدل و چیزهایی که موجب تقویت عقل میشوند، بود. و اینکه برای کامل شدن عقل چه کار باید کرد؟
چیزهایی که موجب تقویت و کامل شدن عقل میشوند:
7) دوستداشتنیتر بودن فروتنی از شرافت و بزرگی
امام کاظم (علیه السلام) میفرماید: وَ التَّوَاضُعُ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الشَّرَفِ. [1] و فروتنى در نزد او از شرف و بزرگی محبوتر است.
هر کسی برای خود شرافت و جایگاهی قائل است که از چه خانوادهای است و چه عنوان و مقام علمی و جایگاه اجتماعی دارد. لذا به حساب جایگاه و منزلتی که برای خود قائل است، شئونی را برای خود در نظر دارد که شأن و مقامش فلان است. و این گاهی تخیلی است و گاهی واقعی. در این صورت شاید یک حالت تکبّری برای او به وجود آید و انتظار احترام و تعظیم از دیگران داشته باشد. مثلاً انتظار داشته باشد که به وی سلام و صلوات بفرستند و در صدر مجلس وی را جا بدهند و ... این تخیلات و توهمات شاید برای انسان به وجود بیاید. متاسفانه این گونه افکار هستند که باعث تکبّر میشوند. اما ممکن است برخی از این شئون واقعی باشند و واقعاً جایگاه علمی و اجتماعی داشته باشد ولی نباید باعث تکبّر در انسان بشوند. انسان هر مقامی داشته باشد در نزد خداوند متعال محفوظ است اما در بین مردم، انسان نباید خود را بزرگ ببیند. لذا امام کاظم (علیه السلام) میفرماید: وَ التَّوَاضُعُ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الشَّرَفِ.[2] آن شرافتی که انسان (عاقل) برای خود در نظر گرفته است چه توهمی باشد یا واقعی، تواضع در نزد وی دوستداشتنیتر است و خود را در مقابل مردم کوچک میکند. البته این را هم باید دانست که هر کسی بیشتر تواضع بکند بیشتر بزرگ میشود. مَن تَواضَعَ للّه ِ رَفَعَهُ اللّه[3] ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه براى خدا فروتنى كند، خداوند او را بالا برد. ولی انسانهای کمعقل اهل تکبر هستند. تکبر از بیعقلی است و تواضع از عقل و درایت است.
شخصی نزد شیخ انصاری (اعلی الله مقامه الشریف) مرجع تقلید شیعیان آمد و گفت این کتاب جامعالمقدمات را به من درس بده و یا اینکه استادی برای من پیدا بکن، من میخواهم درس بخوانم. مرحوم شیخ انصاری به یکی از شاگردهای درس خارج خود گفت به آن شخص درس بدهد. آن شخص فردای آن روز آمد و گفت چی شد؟ شیخ گفت: به فلانی گفته بودم به تو درس بدهد، آن شخص گفت: او نیامد. چند روز بدین صورت گذشت. یک روز همه شاگردهای شیخ نشسته بودند و منتظر استاد خود برای تدریس بودند، آمدن استاد خیلی به تأخیر افتاد تا اینکه شیخ وارد مجلس درس شد. سپس معلوم شد که شیخ به آن شخص که کسی درس دادن برای وی را قبول نکرده بود، جامع المقدمات را درس میدهد. این تواضع شیخ انصاری است.
اینکه ما میگوییم رسائل یا مکاسب بخوانید تا ملا بشوید، اینها فقط به خاطر مطالب اینکتابها نیست، بله مطالب این کتابها خیلی عالی هستند و ما هر چه داریم از شیخ انصاری داریم، اما آن معنویت شیخ انصاری است که خیلی ارزشمند است. من هم شاید کتابی بنویسم و همان مطالب شیخ انصاری را با بیان واضحتری بیان کنم ولی این کتاب مانند کتاب رسائل و مکاسب شیخ یا مانند کفایه مرحوم آخوند نمیشود. مرحوم آخوند زمانی که فقیر بود، برای نهار خود از گرسنگی میرفت نان تازهای میگرفت و با آب میخورد. مرحوم آخوند اینچنین زندگی کرده است و اینچنین درس خوانده و کفایه را نوشته است. شخصیت صاحب کتاب، ارزشمند است و به کتاب ارزش میدهد. امام خمینی (رحمة الله علیه) میفرماید: تقوا داشته باشید، من هم دهها بار میگویم تقوا داشته باشید، اما اینکه من دهها بار میگویم با آنکه مرحوم امام فقط یک بار میفرماید، اثرش فرق میکند. اثر فرمایش مرحوم امام خیلی زیاد است. مگر چه فرقی میکند؟ اینکه من میگویم: تقوا داشته باشید فرمایش خداوند متعال در قرآن است، جمله همان جمله است. شما از امام جز تقوا چیز دیگری ندیدهاید، کسی که همه قول و عمل و رفتارش و زندگیش بر اساس تقوا بوده است. حرف او در شما اثر دارد. بنابراین گوینده حرف، خیلی فرق میکند.
علمای اخلاق ما متلبس به اخلاق بودند همین که یک جمله میگفتند مردم گریه میکردند، اشک میریختند. همان حرف را ما هم میزنیم، ولی اثر نمیکند، چرا؟ چون همین که تجملات را میبینند میدانند که فلانی چقدر تقوا دارد و چقدر عمل میکند که این حرف را میزند. این حرف لقلقه زبانش است. بنابراین باید عمل خود را درست بکنیم و الا حرف زیاد است و اگر عمل نباشد اثر آن کم خواهد بود.
۸) زیاد شمردن خوبی دیگران و کم شمردن خوبی خود
یکی از نکاتی که امام معصوم میفرماید این است که انسان عاقل يَسْتَكْثِرُ قَلِيلَ الْمَعْرُوفِ مِنْ غَيْرِهِ وَ يَسْتَقِلُّ كَثِيرَ الْمَعْرُوفِ مِنْ نَفْسِهِ،[4] احسان كمى را كه ديگران انجام میدهند زياد میشمرد و احسان زياد خودش را كم به حساب میآورد.
انسان عاقل کارهایی که دیگران برای وی انجام میدهند خیلی مهم میپندارد و از این لطف آنها تشکر میکند. اما اگر همین شخص برای دیگری کاری انجام بدهد این کمک او، برای خودش کم ارزش است. محبت خودش را کم میبیند ولی محبت دیگران را زیاد میبیند، این علامت عقل است.
۹) همه مردم را بهتر از خود و خود را بدتر از دیگران دیدن
امام کاظم (علیه السلام) در ادامه میفرماید: وَ يَرَى النَّاسَ كُلَّهُمْ خَيْراً مِنْهُ وَ أَنَّهُ شَرُّهُمْ فِي نَفْسِهِ وَ هُوَ تَمَامُ الْأَمْرِ[5] . همه مردم را بهتر از خود بيند و خودش را از همه آنها بدتر شمارد و اين تمامِ مطلب است.
انسان عاقل همیشه خود را بدتر از مردم میداند و نمیگوید من بهترین فرد هستم، بلکه میگوید شما از من خیلی بهتر هستید. گاهی در فرمایشات مقام معظم رهبری دیدهام، مثلاً در مورد خانمهای کم حجاب فرموده است: « در مراسم ماه رمضان، در شبهای احیاء ــ عکسهایش را برای من میآورند، حالا من که آنجاها را نمیتوانم [بروم] امّا تصویرش را برای من میآورند ــ زنها با ریختهای مختلف، قوارههای مختلف، اشک میریزند؛ من حسرت میخورم به آن جور اشک ریختن! میگویم ای کاش من هم میتوانستم این جور مثل این دختر، مثل این زن جوان اشک بریزم.» این جمله مقام معظم رهبری کاشف از این است که انسان خودش را بزرگ نبیند و دیگران را بزرگ بیند. مرحوم امام (رحمة الله علیه) میفرمود: من خادم شما هستم. این روحیه باید در ما وجود داشته باشد که ما خودمان را بهتر از دیگران نبینیم. این روحیه را داشته باشیم که بتوانیم بگوییم: من از شما بدتر هستم ولی این جمله برای شما بیان میکنم. اگر این روحیه را داشته باشید این بدنهای شما سزاوار بهشت است. امام كاظم (عليه السلام) میفرماید: اِنَّ اَبْدانَكم لَيْسَ لَها ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةُ، فَـلاتَبيعُـوها بِغَيْـرِها.[6] همانا بدنهاى شما را بهايى جز بهشت نيست؛ پس آن را به غـير بهشت نفـروشـيد. این روحیات و تفکرات شما است که مهم است، اگر چنین روحیهای دارید بهشت جایگاه شماست. اما کسی که میگوید: من بهترین هستم، هر چه حساب میکنم میبینم که از همه شماها بهترم. اخلاق من بهتر است ایمان من بهتر است. اگر این چنین فکر میکنید جایگاه شما بهشت نیست.
روحیات انسان به همین تفکراتش است. با همین روحیات است که انسان تکبر پیدا میکند و با همین روحیات است که انسان تواضع پیدا میکند. ارزش انسان به تفکراتش است و این تفکرات مقدمه اعمال انسان است. اگر اعمال انسان نیک بشوند به دلیل داشتن همین تفکرات است. بنابراین باید سعی کنیم این تفکرات را در خود زنده کنیم و خودمان را کمارزش، خدمتگزار و خادم مردم بدانیم و این ارزشهای والایی که ائمه (علیهم السلام) با وحی برای ما بیان فرمودهاند، بدانیم و عمل کنیم ان شاء الله.