1401/10/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل/ ایمان/ عدل و ظلم
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در اخلاق در رابطه با عقل و عدل و چیزهایی که موجب تقویت عقل میشوند، بود. و اینکه چه کار باید بکنیم تا از عقل خود درست استفاده بکنیم و آن را کامل بکنیم؟
چیزهایی که موجب تقویت و کامل شدن عقل میشوند:
4) اکتفا کردن به خوراک روزانه از دنیا.
در ادامه روایت امام کاظم (علیه السلام) میفرماید: وَ نَصِيبُهُ مِنَ الدُّنْيَا الْقُوتُ.[1] بهرهاش از دنيا همان طعامى است كه میخورد.
انسان عاقل هم زندگی دنیایش و هم زندگی آخرتش خیلی خوب است؛ اما ثروت اندوزی نمیکند، چون نیازی به ثروت زیاد ندارد. ثروت خوب است اما به مقداری که انسان از آن استفاده بکند. اینکه انسان خانه بزرگ و وسیله راحتی خوب داشته باشد مستحب و خوب است. اینکه در آن زمان گفته میشد که انسان اسب خوب داشته باشد بهتر است در این زمان هم ماشین خوب و تمیز داشته باشد خوب است. اما اینکه انسان ثروت زیاد داشته باشد مثلاً دلار و پول زیادی در بانک داشته باشد چه فایدهای برای او دارد؟ همینکه انسان زندگی خوب برای خود و عیال و فرزندان داشته باشد، کافی است. اما اینکه برای آینده و بعد از مرگ خود، ثروت جمع کند، امام معصوم (علیه السلام) میفرماید: این کار مطلوب نیست. مسیر انسان عاقل اینچنین است که زندگی خوب برای خود داشته باشد و ثروت اضافی خود را در راه خدا انفاق بکند.
در روایت داریم که فَإِنَّ الْبُخْلَ وَالْجُبْنَ وَالْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ.[2] همانا بخل و ترس و آزمندى خويهاى متعددى هستند كه در بدگمانى به خدا ريشه دارند.
اینکه انسان پول و ثروت داشته باشد و در راه خدا انفاق نکند به این تصور که شاید در آینده به این پول نیاز داشته باشد، این بخل است و این بخل ناشی از سوء ظن به خداوند متعال است. یعنی سوء ظن دارد به اینکه شاید در آینده وضع مالیش بدتر بشود و خداوند برای وی روزی نرساند و برای گذران زندگی با مشکل مواجه بشود ثروت اندوزی بکند. و همچنین کسانی که میترسند، سوءظن به خداوند متعال دارند. یعنی خدا را کمک خود نمیبینند و اگر میدانستند خداوند به آنها کمک میکند این ترس را نداشتند. از چه کسی یا چه چیزی میترسند؟ چه کسی قویتر و بالاتر از خداوند متعال؟ کسانی که در مسائل مالی و مقام، حرص و طمع دارند و اینکه دنبال شغل دوم و شغل سوم و ... هستند، این حرص و طمعها به خاطر سوء ظن به خداوند متعال است.
اما اینکه بعضیها بیمه میکنند این اشکالی ندارد اما بعضیها بیش از اندازه بخیل هستند و بیش از اندازه حرص میزنند و حاضر به کمک و خدمت به کسی نیستند، اینها ناشی از سوء ظن به خداوند متعال است.
۵) سیر نشدن از تحصیل دانش.
امام کاظم (علیه السلام) در ادامه روایت میفرماید: لَا يَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ دَهْرَهُ.[3] در تمام عمرش از علم سير نمىشود. یعنی اینچنین نیست که بگوید: از این به بعد من کتاب نمیخوانم یا مطالعه نمیکنم. شما همیشه برنامه داشته باشید و هر روز چند ساعت مطالعه و تذکر داشته باشید. این از علائم عقل است. عقل انسان حکم می کند که لَا يَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ دَهْرَهُ، همیشه دنبال علم باشد و به علم خود اضافه بکند.
مرحوم ملاصالح مازندرانی از علمای بزرگ و از شاگردان علامه مجلسی، از نظر مالی فقیر بود. آن قدر وضع مالیش بد بود که لباس پاره میپوشید و از این بابت خجالت میکشید که در درس شرکت بکند. ولی از آنجایی که علاقه زیادی به علم داشت از بهترین شاگردان علامه مجلسی شد.
انسان ممکن است زمانی دچار فقر بشود ولی انسان باید صبر پیشه کند و دست از علم برندارد. گاهی ما دیدهایم که بعضی از طلبهها به خاطر فقر حوزه را ترک می کنند و میگویند ما نمیتوانیم ادامه بدهیم. البته گاهی واقعاً در مضیقه هستند ولی باید کمی هم صبر داشته باشیم و اینکه کمی فقر را بچشیم به حدی که به کفر نینجامد، اشکالی ندارد. بالاخره زندگی پستی و بلندی دارد گاهی وضع بهتر میشود و گاهی بدتر، ولی از علم دست برنداریم. حالا شاید به خاطر فقر اگر از حوزه رفتید ولی حداقل از طریق فضای مجازی ارتباط خود را با علم قطع نکنید.
۶) محبوبتر بودن ذلت همراه خدا از عزت با غیرخدا.
امام کاظم (علیه السلام) در ادامه روایت میفرماید: الذُّلُّ أَحَبُّ إِلَيْهِ مَعَ اللَّهِ مِنَ الْعِزِّ مَعَ غَيْرِهِ.[4] ذلتى كه در راه خدا باشد از عزتى كه در راه غيرخدا باشد نزد او دوست داشتنىتر است.
دو نوع عزت داریم: عزت ظاهری و عزت واقعی. انسان عاقل عزت را در کنار خداوند متعال میخواهد نه در کنار طاغوت. سلاطینجور و ثروتمندان، یک نوع عزتهای ظاهری، مانند: ماشین مدل بالا و خانههای بزرگ و زیبا و مقامهای دولتی آنچنانی و ... دارند و این عزت ظاهری است. اما عزت واقعی آن است که کنار خداوند باشد. اگر ما در کنار خدا باشیم و حتی ذلیل هم شدیم چون با خدا هستیم این ذلالت برای ما لذیذ و خوشایند است. ممکن است عدهای هم با ما بد باشند و ممکن است عمامههای ما را هم بردارند و مورد اهانت هم قرار بگیریم اما اگر از نظر خدایی کار ما صحیح و منطقی و خداپسند و مورد رضایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، برای ما این اهانتها خوشایند است.
مسیر روشن است اگر با خدا باشید و اهانتی برایتان شد، اصلاً ناراحت نباشید و بگویید کار من، کار خدایی است حالا اگر کسانی هم به من اهانت کردند هیچ اشکالی ندارد. اهانتهایی که الان در فضای مجازی میشود چون کار شما خدایی است، اگر برای حجاب کتک بخورید و یا به شما اهانت بشود، بازهم شما مبارزه میکنید و دوستان، بچهها و همسایه خود را به رعایت حجاب دعوت میکنید.
بنابراین الذُّلُّ أَحَبُّ إِلَيْهِ مَعَ اللَّهِ مِنَ الْعِزِّ مَعَ غَيْرِهِ[5] اگر عزت ما با خداست ارزش آن برای ما بیشتر است و ما باید عزت واقعی را در نظر بگیریم نه عزت ظاهری را. همه ما شاهد بودیم که موقعی که آیتالله العظمی صافی به رحمت خدا رفتند، چه تشییع جنازه باشکوهی برگزار شد. در تشییع جنازه آیتالله ناصری در اصفهان، آنقدر جمعیت شرکت کردند که قابل وصف نیست و رادیو و تلویزیون هم نتوانست آنطور که باید و شاید، جمعیت شرکت کننده را پوشش بدهد. مگر آیتالله ناصری چکاره بود که این قدر جمعیت در تشییع جنازه ایشان شرکت کردند؟ این عزت او به خاطر چه بود؟ یا تشییع جنازهای که برای آیت الله بهجت صورت گرفت چه جمعیتی در تشییع جنازه ایشان بود؟ یا تشییع جنازهای که برای شهید مطهری، آیتالله خوانساری، آیت الله گلپایگانی و مراجع و علمای دیگر صورت گرفت، همه خیلی باشکوه بودند. یا تشییع جنازهای که از سردار سلیمانی، این شخصیت بزرگوار صورت گرفت. الان راه و روش سردار سلیمانی، کمکم برای ما یک مکتب میشود. مردم باید بدانند این یک مکتب است، شخصیتی است که این حرفها و روشها و فداکاریها را داشته است. سردار سلیمانی قبل از شهادتشان خیلی مورد توجه نبود، خیلیها او را نمیشناختند و بعد از شهادت، مشهور شد. هیچ کار ریایی نمیکرد و در تلویزیون، در جاهای مختلف و در ملاء عام، زیاد ظاهر نمیشد. بعد از دویست سال، ببینید مرحوم شیخ انصاری چه عزتی دارد؟ اینها عزتهای واقعی هستند که خداوند متعال آنها را داده است.
شما نیز اگر اعمال و رفتارتان با اخلاص در راه خدا و برای خدا باشد، این ارزشمند است. ما باید دنبال عزتهای واقعی باشیم نه عزت ظاهری، عزت ظاهری دوام ندارد و نابود میشود، ولی عزت واقعی بقا دارد و این یکی از علائم عقل است.