1401/08/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جنود عقل و جهل/ ایمان/ عدل و ظلم
خلاصه جلسه گذشته: بحث در مورد عدل و عقل بود. عدل به این است انسان از روی عقل عمل کند. اگر انسان از روی عقل عمل کند در واقع به عدل هم عمل کرده است.
در بحث گذشته اشاره شد که خداوند متعال میفرماید: ﴿فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾[1] «پس، بندگان مرا بشارت ده. همانان كه سخن را مىشنوند و بهترين آن را پيروى مىكنند. اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده و اينان همان خردمندانند».
انسان عاقل و عادل، انسانی است که کلمات را میشنود و بهترین آن را انتخاب میکند. اگر انسان به این مقام برسد که کلمات را ببیند و بهترین آن را انتخاب کند صاحب عقل و عدالت و جزو﴿أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾[2] خواهد بود.
در ادامه روایت- که در جلسه گذشته بیان کردیم- امام کاظم (علیه السلام) میفرماید:
يَا هِشَامُ ثُمَّ ذَمَّ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ [3] یا هشام خداوند متعال کسانی را که تعقل نمیکنند مذمت کرده است.
چنانچه در جلسات قبل هم گفتیم، چند گروه از عقل خود استفاده نمیکنند: ۱) کسانی که تعصّب بیجا دارند. ﴿واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا او لو کان آباءهم لا یعقلون شیئا و لا یهتدون﴾[4] و چون کفار گفته شود: پیروی از شریعت و کتابی که خدا فرستاده کنید، پاسخ دهند که ما پیرو کیش پدران خود خواهیم بود. آیا بایست آنها تابع پدران باشند گرچه آن پدران، بیعقل و نادان بوده و هرگز به حق و راستی راه نیافته باشند؟ انسان باید حق محور باشد و از حق تبعیت کرده و حق را بیان کند. ، ۲) کسانی که از هوای نفس خود تبعیت میکنند. انسانهای زیادی حقرا میفهمند ولی به خاطر پیروی از هوای نفس، از حق دوری میکنند.
امام کاظم (علیه السلام) در ادامه نکتهای میفرماید که مناسب این زمان ما هم هست، حضرت میفرماید:
يَا هِشَامُ ثُمَّ ذَمَّ اللَّهُ الْكَثْرَةَ [5] فَقَالَ ﴿وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾[6] . اى هشام! خداوند اكثريت را نكوهش كرده، مىفرمايد: «و اگر از بيشتر كسانى كه در روى زمين هستند فرمان برى تو را از راه خدا منحرف مى كنند. خداوند متعال اکثریت را مذمت کرده است، فکر نکنید که اکثریت مردم اگر نظری دادند، نظریه درستی است. مثلاً الان بعضی میگویند آمار بگیریم ببینیم آیا مردم حجاب را میخواهند یا نه؟ اینکه دنبال این باشیم که ببینیم اکثریت چه میخواهند و چه میگویند، هیچ دلیلی بر آن نداریم. اکثرهم لایعقلون، اکثر مردم دنبال شهوات و هواهای نفسانی هستند و اینچنین نیست که بگویید من تابع اکثریت هستم. بله اگر بخواهید حکومت بکنید باید با اکثریت مردم مدارا کنید و معنای حکومت، با اکثریت بودن و ساختن است. اما حقیقت غیر از اکثریت است، ممکن است اکثریت مردم موافق با حقیقت نباشند. زمان مرحوم امام (رحمةالله علیه) بیش از ۹۸ درصد مردم به جمهوری اسلامی (نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد) رأی دادند. و ممکن است زمانی هم برسد که مردم بگویند ما با اینکه میدانیم حجاب واجب است ولی به خاطر هوای نفسمان حجاب نمیخواهیم. در این موقعیت عقل و عدل شما چه میگوید؟ آیا در این صورت باید تابع اکثریت باشیم؟ یا اینکه حق و حقیقت جدا از اکثریت است؟
امام کاظم (علیه السلام) میفرماید: يَا هِشَامُ ثُمَّ ذَمَّ اللَّهُ الْكَثْرَةَ[7] ، اینکه میبینید اکثریت مردم فلان میگویند و فلان کار را انجام میدهند، دلیل بر حق بودن آن اعمال و گفتار نیست. فَقَالَ ﴿وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾[8] اگر بخواهید تابع اکثریت مردم باشید، گمراه میشوید. وَ قَالَ ﴿وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ﴾[9] وَ قَالَ- ﴿وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ﴾[10] و مىفرمايد: «اگر از آنان بپرسى چه كسى آسمان ها و زمين را آفريده است، قطعا خواهند گفت: خدا. بگو: ستايش مخصوص خداوند است. اما بيشتر آنان نمىدانند» و مىفرمايد: «و اگر از ايشان بپرسى كه چه كسى از آسمان آبى فرو فرستاد و به وسيله آن زمين را بعد از مرگش زنده گردانيد، قطعا مى گويند: خدا. بگو: ستايش مخصوص خداوند است، اما بيشتر آنان تعقّل نمى كنند.
بنابراین معیاری وجود ندارد که ما تابع اکثریت مردم باشیم. مرحوم امام هم میخواستند مردم را طوری تربیت کنند که اکثریت آنها موافق با اسلام باشند و اسلام بر جامعه حاکم باشد. اگر شما علما بتوانید با اعمال و رفتار خود، مردم را طوری هدایت کنید که پیرو دین اسلام و خواهان حجاب و معنویات اسلامی باشند، حکومت اسلامی میتواند حاکم بر جامعه باشد و بحمدالله الان هم حکومت اسلامی حاکم است. اکثریت جامعه مؤمن و پیرو اسلام هستند، راهپیماییهایی که در طول سال در حمایت از حاکمیت صورت میگیرد دلیل بر همین مدعاست و فقط یک اقلیتی هستند که مخالف حجاب و اسلام هستند. باید سعی شما بر این باشد که این اکثریت از بین نرود و اگر اکثریت از بین برود حکومت اسلامی دچار مشکل خواهد شد. چرا که اگر اکثریت جامعه چیزی را بخواهند که مخالف شرع اسلام باشد حکومت اسلامی نمیتواند آن خواسته را اعمال کند و در این صورت نزاع و کشمکش بین مردم و حکومت به وجود خواهد آمد.
کشورهای غربی و آمریکا دارای قوه عاقله هستند، شاید یک عدهای حق را تشخیص ندهند ولی عمدتاً حق را تشخیص میدهند ولی به دلیل تبعیت از شهوات، عقل خود را کنار زدهاند. برای استفاده شهوانی خود، بیحجابی زنها را تبلیغ میکنند و ادعا میکنند که نباید زن را به حجاب اجبار کرد. اگر اینها در ادعای خود بر عدم اجبار، صادق هستند، پس چرا در دانشگاهها و مدارس خود از ورود زنان و دختران باحجاب جلوگیری می کنند؟ پس معلوم میشود این گونه اعمال غربیها، به خاطر خواستههای نفسانی و شهوانیشان است و زنها را ابزار شهوات خود قرار دادهاند.
در هر صورت آنچه که باعث میشود ما از عقل خود عدول کرده و به آن عمل نکنیم همین مسأله تبعیت از هوای نفس است. بنابراین یکی از مسائل مهم این است که ما عقل را مغلوب هوای نفس نکنیم.
امام کاظم (علیه السلام) در ادامه روایت میفرماید: يَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ- ﴿إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ﴾[11] يَعْنِي عَقْلٌ. در این هلاک پیشینیان پند و تذکر است آن را که قلب هوشیاری(عقل) داشته باشد. وَ قَالَ ﴿وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ﴾[12] قَالَ الْفَهْمَ وَ الْعَقْلَ.[13] و فرمود: ما به لقمان مقام حکمت (فهم و عقل) عطا کردیم.
انشاءالله خداوند متعال به ما توفیق بدهد که از عقل بهترین استفاده را بکنیم.